0

نقد فیلم I Care a Lot – من خیلی اهمیت میدم

نقد فیلم I Care a Lot - من خیلی اهمیت میدم

فیلم من خیلی اهمیت میدم در تلاش برای بهره‌برداری از محبوبیتِ پرسونای پسا-«دختر گم‌شده»‌ی رُزاموند پایک، لذت بُردن از بدجنسی سرگرم‌کننده‌ی ستاره‌اش را سخت می‌کند.

بعضی از فیلم ها زندگی غم انگیزی دارند. تنها دلیل وجود آنها تلاش برای حذف لقمه از جدول موفقیت های بی نظیر فیلم های دیگر است. آنها با آرواره هایشان مانند زالو ، اراده غیرقابل کنترل انگلی و عطش خاموش نشدنی آنها برای خون خون آشام ، به بدن بزرگان کلاسیک چسبیده و شروع به مکیدن می کنند. زندگی آنها نتیجه مهار نشدنی محبوبیت فوق العاده و دستاوردهای انقلابی منابع الهام آنها است. ویژگی های صورت آنها که از عناصری تشکیل شده است که منابع الهام آنها را نشان می دهد ، در واقع یک ماسک پلاستیکی بی روح است

تا چهره بی شکل و بی آلایش آنها را در پشت بی هویتی واقعی خود پنهان کند. وجود آنها اما ضروری و مفید است. آنها ممکن است خود را تحمل نکنند ، اما همانطور که برای قیاس ایده آل می شوند ، دلایل بقای فیلم هایشان را آشکارتر می کنند. آنها اسم حیوان دست اموزهایی هستند که مواد اصلی در نزدیکی آنها بهترین تابش را دارند. کجروی ، کلافگی و پوچی آنها برای دانستن اندازه ظرافت تکرار نشدنی ، پیچیدگی حیرت انگیز ، عمق موضوعی و تسلط فنی بر منابع الهام آنها بهتر می شود که در نگاه اول به نظر می رسد آب آشامیدنی باشد. فیلم من بسیار مهم است ، ساخته جی بلیکسون ، یکی از این فیلم ها.

تقدیر گرایی

این فیلم که ترکیبی از تقدیر گرایی هیپنوتیزمی “دختر گمشده” هیپنوتیزم شده دیوید فینچر با هجو ترسناک “روانشناسی آمریکا” ، دیوانگی شدید “گرگ وال استریت” و شر نیهیلیستی “کابوس” است ، مجموعه ای از مجموعه هاست. او تقلید می کند که از راز نامرئی نفوذ آنها بی اطلاع است. نتیجه یک آرایش غلیظ است که بدون موفقیت سعی در منحرف کردن مخاطب از بدن توخالی خود دارد. در نتیجه ، واکنش من نسبت به این فیلم همان واکنش من یک سال پیش به جوکر بود. در هر دو فیلم شخصیت های اصلی خیره کننده ای حضور دارند که آن را تا حدودی نسبت به فیلم سازی پر ادعا و ناشیانه اطراف خود و لحن مشمئز کننده داستان پردازی آنها تحمل می کنند (با کمی تأکید) ،

و هر دو فیلم نسبت به نسخه مقوایی سخت تر و ساده ترند. بازیگران پیدا می شوند (“You Never Never Really Here” برای Wakeen Phoenix و “The Lost Girl” برای Rosamond Pike). همانطور که جوکر می خواست با تحریک ترحم بیننده (نه همدلی) بینندگان با ریختن یک سری آفت ها بر سر او و احاطه اش به اشخاص فاسد و خودخواه ، جنایات آرتور فلاک را توجیه کند ، من به ایجاد یک مشکل مشابه با ضد قهرمان او اهمیت می دهم. و چنگال

رزاموند پایک

ستاره ای که بیشتر از همه برایم مهم است رزاموند پایک است. در این فیلم او به سلاحی مجهز است که هیچ کس در سینمای فعلی بهتر از او از آن استفاده نمی کند. سلاحی فریبنده که داوطلبانه قربانیان خود را فریب می دهد تا در مقابل آن زانو بزنند و به سیاه چاله آن خیره شوند و منتظر تیراندازی هستند. و آن سلاح لبخند است. اما نه یک لبخند معمولی ، بلکه یکی از آن لبخندهای گشاد است که به دلیل نفوذ برق یک نگاه شیطنت آمیز و ظاهر ردیف بالای دندان های کامل صاحبش شناخته می شود. لبه های این نوع لبخند به اندازه کافی تیز هستند که در کیف ابزار شکنجه گر جای می گیرند. یکی از آن لبخندهایی که فریاد می زند: “من از تو متنفرم و می خواهم خرخر کنم و قلب و روده ات را گاز بگیرم!”. هرچه این لبخند کشیده شود ،

میزان خلأ احساسات و اخلاق صاحب آن بیشتر است. این نوع لبخند غذای رزاموند پایک است. اگر لبخند او یک گلوله باشد ، صدای او مانند باروت است. ترکیب آنها کشنده است. او با صدای منحصر به فرد خود ، تهدیدی شگفت انگیز به لبخند خود اضافه می کند. این صدا ، هر چقدر احمقانه باشد ، می تواند به هر دیالوگ یک بار الکتریکی خطرناک بدهد.

 لالایی زهرآگین

لالایی سمی

این صدا مانند لالایی سمی است که گوش شنونده را بلند می کند؛ اگر کلمه “روان پریشی” صدایی داشت ، Rosamond Pike بود. هیچ ساز دیگری هرگز اینقدر پر سر و صدا و اینقدر فصیح نبوده است. این صداها و لبخندها جوهره “دختر گمشده” بود. آنها مانند چیزهایی که خونسردانه به مونولوگ معروف “دختر باحال” تزریق می کردند ، دست یکدیگر را می گرفتند. چیزهایی که پایک را قادر به بازی همزمان دو فرد کاملاً متفاوت می کند: یک زن خانه دار بی آزار معمولی و یک زن سرکش که از ازدواج خسته شده است. قهرمان ، ضد قهرمان یا جنایتکار. اگر یک نفر وجود داشته باشد که بتواند خط باریکی را که آنها را از یکدیگر جدا می کند محو کند ،

اگر یک نفر وجود داشته باشد که بتواند آنها را با هم ذوب کند و یک کل ایجاد کند ، اگر تنها یک نفر باشد که بتواند به یک هماهنگی صلح آمیز و انعطاف پذیر از تناقضات دست یابد ، رزاموند پایک است. بنابراین جای تعجب نیست که اولین کاری که مارا گریسون (پایک) پس از افتادن دندان انجام می دهد مراجعه به دندانپزشک وی بدون اتلاف وقت است.

مرگ حتمی

اگرچه او به تازگی از مرگ حتمی نجات یافته و تجربه ترسناکی را با احتمال کشته شدن معشوقه خود و از بین بردن تجارت کلاهبردار سودآور خود پشت سر گذاشته است ، اما هیچ یک از این موارد نمی تواند حواس او را پرت کند یا باعث شود دندانش با مشکل کمتری دردناک روبرو شود. جریان زندگی او را بزرگتر کنید. وی نه تنها در اولین فرصت یک سطل شیر خریداری می کند و دندان خود را داخل آن می گذارد تا سلامت آن حفظ شود ، بلکه دندانپزشک خود را درست در نیمه شب به مطب پزشک می کشد تا دندان را به جای قبلی خود برگرداند. برای ما هیچ چیز غیر از کمال لبخند چند میلیون دلاری ، ابزار تجارتش ، غیر قابل تحمل است. او می خواهد فردا صبح با لبخند در آینه دستشویی با یک ردیف ثابت و دلگرم کننده از دندان های عزیزتر مواجه شود.

زندگی بدون این لبخند برای او چنان ترسناک است که وحشت مرگ جسمی بی نظیر است. این مرد چنان از انسانیت تهی است که بدون لبخند دروغین او ، که پوششی است برای پوشاندن بی اخلاقی حرفه اش ، مجبور می شود با پوچی درونی خود روبرو شود. او همچنین می داند که اگر بخواهد شکست موقتی خود را به پیروزی برگرداند ، به مهمترین سلاح خود نیاز خواهد داشت.

نیش‌خندِ رُزاموند

شوخی روزاموند

در نتیجه ، من بسیار نگرانم که مبنای آن شوخی روزاموند پایک باشد. امی دان چنان شیفته دختر گمشده است که تقریباً در این اقتباس نقش دیوید فینچر را بازی می کند. مارلا گریسون یک سرپرست قانونی منصوب دادگاه است که زندگی خود را با مراقبت از دارایی افراد مسنی که شخصی برای انجام کار ندارند تأمین می کند. مارلا و فرن (ایسا گونزالس) ، شریک زندگی و معشوقه آنها ، سیستم ایده آل کلاهبرداری را ایجاد کرده اند: دکتر فاسد آنها نام افراد ثروتمند پیر و بیمار را با آنها در میان می گذارد که می توانند از بیرون راندن در یک خانه سالمندان سود ببرند.

جایی که مارلا قادر خواهد بود تک تک جنبه های زندگی آنها (اکثراً مالی) را کنترل کند. او به رفیق پزشکشان رشوه می دهد تا بگوید یک بیمار مسن از نظر روحی آمادگی لازم برای زندگی تنها را ندارد و سپس قاضی را راضی می کند تا او را به عنوان سرپرست خود انتخاب کند. در یک چشم به هم زدن ، مارلا قدرت کاملا قانونی برای محصور کردن پیرمردها و پیرمردهای فقیر در یک خانه سالمندان پیدا می کند. او از محدود کردن بازدیدکنندگان و نوع غذایی که می خورند گرفته تا واریز حساب های بانکی آنها ، همه چیز دارد و از درآمد حاصل از آن برای پرداخت شهریه استفاده می کند. به عبارت دیگر ، او منتظر مشتری نیست ، بلکه مشتری را برای خودش می سازد.

لباس گوسفند

ممکن است فکر کنید که مارلا با لباس گوسفند در دادگاه به عنوان شخصی ظاهر می شود که کارش این است که خود را به عنوان یک قیم دلسوز نشان دهد ، اما نه ، اینطور نیست. وقتی ما برای اولین بار می بینیم که سیستم قضایی کشور را در نوک انگشتان خود می چرخاند ، موهای برهنه پایک که تا ته گونه های او رشد می کند ، چنان تیز و تیز است که گویی حتی نگاه مستقیم به آن باعث ترک خوردن و خونریزی چشم ما می شود. او به نظر می رسد یکی از کشنده ترین زنهای تریلر دهه نود پل ورهوف است که زنان و مردان را با تیغ خود ذبح می کند. درنده ای با ردای قرمز خون.

او گرگی است که می تواند مردم را ترغیب کند که بره ها را به دلیل بلعیده شدن سرزنش کنند. مارلا و فرن این روزها به دنبال چیزی استثنایی هستند. یکی از آن “هلوها از گلو می روند”. پیرمردی که علاوه بر حساب بانکی خود ، هیچ خانواده کنجکاوی ندارد. شخصی که جای خالی او متوجه نمی شود. آنها می توانند به راحتی دندانهای خود را در حلق او فرو ببرند و او را تا آخرین قطره خون بمكند.

مشتری ایده آل

یک روز ، آنها با جنیفر پیترسون (دایان وست) ، مشتری جدید ایده آل آنها آشنا می شوند و فیلمساز از فرصت استفاده می کند و مونتاژی را ارائه می دهد که دامنه توانایی های ترسناک زوج را نشان می دهد. می بینیم که نقشه آنها دقیقاً به چه صورت است. چگونه مارلا از اسناد و ادبیات رسمی استفاده می کند تا جنیفر را نسبت به خودش شک کند. با چه سرعت و ظرافت تلفن برداشته شده و پیرزن آزاد می شود. مارلا چرخ گوشت متحرک است. از یک طرف مردم زنده را می بلعد و از طرف دیگر اسکناس را بالا می برد. در این مرحله ، من خیلی برایم مهم است که اگر فقط کمی به راست یا چپ منحرف شود ،

می توان آن را به یک فیلم ترسناک تمام عیار تبدیل کرد یا درامی دلخراش ، اما در تمام این مدت ، کمدی سیاه و پوچ فیلمساز باعث یکنواخت شدن فیلم می شود در بدترین لحظات و بزرگترین لغزشها را سرگرم کننده نگه دارید. بخش قابل توجه آن خیریه پایک است که جنون و دیوانگی امی دان را در “دختر گمشده” خنده دار او ضرب کرد. ملافه های سفید بی عیب و نقص ، که کاملاً تحت تأثیر لکه های دردی که ایجاد می کند ، نیستند. .

دنیای آلترناتیوِ

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده − یک =