0

بیوگرافی دنیل دی لوئیس

زندگی نامه دنیل دی لوئیس

در این مقاله دانیل دی لوئیس ، یکی از بزرگترین بازیگران عرصه سینما و تئاتر را معرفی خواهیم کرد.

سر دانیل مایکل بلیک دی لوئیس در 29 آوریل 1957 در لندن متولد شد. پدر وی ، سیسیل دی لوئیس ، یکی از بزرگترین شاعران انگلیس بود که در ایرلند به عنوان یک مسیحی پروتستان اما از نژاد انگلیسی متولد شد. مادرش ، جیل بالکن ، بازیگر لتونی-لهستانی بود. پدربزرگ مادری وی ، مایکل بالکن ، یکی از برجسته ترین فیلمسازان انگلیسی بود که چندین استودیو را کارگردانی می کرد.

از راست به چپ: سسیل دی لوئیس، تاماسین، جیل بالکون و دنیل

دو سال پس از تولد دانیل ، خانواده اش به منطقه گرینویچ در جنوب شرقی لندن نقل مکان کردند. او در منطقه با خواهرش تاماسین دو لوئیز بزرگ شد. بعداً تماسین به یک مستندساز و بعداً یک سرآشپز برنامه تلویزیونی تبدیل شد. دانیل به دلیل اینکه بخشی از اصالت لهستانی اش بود ، توسط هم تیمی هایش مورد تمسخر و آزار قرار گرفت ، اما پس از مدتی تصمیم گرفت لهجه و حرکات خود را دقیقاً شکل دهد. او می گوید که در آن سالها بسیار بی نظم بود و مرتباً از مغازه ها و دیگر مجرمین خرد سرقت می کرد.

من از خانواده ای تحصیل کرده از طبقه متوسط ​​بودم ، اما هم تیمی هایم ، پدرانشان ، یا در اسکله کار می کردند یا مغازه دار یا ماهیگیر بودند. من به آن مکان تعلق نداشتم ، اما تصمیم گرفتم از آنها ادای احترام کنم و مانند آنها شوم. در اواسط این اجراها بود که به بازیگری علاقه مند شدم.

رفتار بد دنیل در مدرسه

والدین دانیل که از رفتار بد او عصبانی شده بودند ، او را به مدرسه سونوکس در کنت فرستادند. سونوکس دومین مدرسه غیر مذهبی قدیمی در انگلیس است. در این مکان ، او استعدادها و علاقه های خود ، یعنی نجاری ، بازیگری و ماهیگیری را کشف کرد. پس از دو سال او به مدرسه eadils در پیترزفیلد منتقل شد. جایی که خواهرش نیز حضور داشت و فرصت بهتری داشت تا با آرامش به دنبال منافع خود باشد. در دوران دانشجویی ، در سن 14 سالگی ، او نقش بسیار کوتاهی را به عنوان پسری شرور در یکشنبه خونین یکشنبه جان شلزینگر ایفا کرد. “آن زمان ما مورد توجه قرار گرفتیم.

 با به عهده گرفتن این نقش ، گویی تمام بهشت ​​از آن من شده است. به من گفتند ما دو پوند به شما می دهیم و شما با بطری شکسته صف می کشید روی همه اتومبیل های پارک شده در اطراف کلیسا!

دی لوئیس در فیلم Sunday Bloody Sunday

در سن 15 سالگی ، او چند هفته با خانواده اش در خانه سر کینگزلی آمیس (داستان نویس و شاعر برجسته) و الیزابت جین هوارد (داستان نویس) زندگی کرد. سیسیل به سرطان مبتلا بود و آنها به این منظور نقل مکان کردند که پدرشان بتواند هرچه زودتر در یک مکان ساکت استراحت کند تا بهبود یابد ، اگرچه سسیل چند ماه بعد درگذشت. پس از مرگ دلخراش پدر ، طبیعت سرکش پسر به تدریج فروکش کرد. او در سال 1975 مدرسه را ترک کرد ، احساس کرد وقت آن است که تصمیم مهمی برای آینده خود بگیرد.

او علی رغم برتری در صحنه تئاتر ملی جوانان در میان همه همسالانش ، تصمیم گرفت که نجاری شود. بنابراین وی 5 سال در کنار یک کابینت ساز و مبلمان ساز آموزش دید ، اما پس از گذراندن این دوره ، در هیچ مرکز رسمی استخدام نشد. او به تئاتر بازگشت و در مدرسه تئاتر Oldwickbristol پذیرفته شد. او سه سال در مدرسه کار کرد و با بازیگرانی چون پیت پاستیت بازی کرد. سالها بعد ، پاستویت در نقش پدر دلوئیس در فیلم به نام پدر بازی کرد.

بازی دنیل دی لوئیس در سریال کفش پوش

دانیل علاوه بر تئاتر ، در اوایل دهه 1980 در یکی از قسمت های سریال کفش پوش ، کشاورز همسر داشت در بی بی سی ظاهر شد. دومین حضور سینمایی وی در فیلم کوتاه گاندی به کارگردانی ریچارد آتنبورو بود که اسکار بهترین فیلم سال 1982 را از آن خود کرد. در همان سال ، وی در نمایش بزرگی به نام کشور دیگری نقش اصلی را به دست آورد. وی بعداً با لارنس ارل ، مل گیبسون و آنتونی هاپکینز در فیلم The ounty ساخته راجر دونالدسون همبازی شد ، بازسازی فیلم Mutiny on the ounty.

لارنس اولیویه اگر به همه چیز تحقیر نمی کرد می توانست بازیگر بهتری باشد. او اغلب سطح فیلم را از سطح خودش پایین می دانست.

 دانیل پس از بازی در فیلم “بانتی” به عضویت شرکت تئاتر سلطنتی شکسپیر درآمد و در تعدادی از نمایش های شکسپیر از جمله رومئو و ژولیت و رویای یک شب نیمه تابستان بازی کرد. . وی همچنین در کنسرت دراکولا در دو قسمت نقش کنت دراکولا را بازی کرد.

دی لوئیس در نقش کنت دراکولا

دانیل ادامه داد و در فیلم مستقل Laundrette زیبا من به کارگردانی استفن فریرز که در لندن با یک مرد پاکستانی رابطه برقرار می کند ، نقش پانک را بازی می کند اما در واقع در فیلم یک اتاق با دیدگاه ظاهر می شود. یک نمایش) به کارگردانی جیمز اوری به عموم معرفی شد. علاوه بر نامزد شدن در هشت جایزه اسکار ، یک اتاق با دیدگاه بستری برای بازیگرانی چون روپرت گریوز و هلنا بونهام کارتر بود.

دی لوئیس در کنار گوردون وارنک و ریتا وولف در فیلم My Beautiful Laundrette

دلوئیس در یکی از زیباترین نمایش های خود بازی کرد ، فیلمی به کارگردانی فیلیپ کافمن. سبکی غیر قابل تحمل بودن ، که در ایران بیشتر با نام “بار هستی” شناخته می شود ، فیلمی بر اساس کتاب میلان کوندا است که اتفاقاً مشاور هنری پروژه فیلم نیز بوده است. دلوئیز در هشت ماه فیلمبرداری زبان چک را کاملاً یاد گرفت.

در بیشتر اوقات در طول فیلم اصلاً احساس خوبی نداشتم. من به نوعی اشتباه کردم که این نقش را پذیرفتم. هرکسی که شغلی راه اندازی کند با خود می گوید خدا به من کمک خواهد کرد ، اما این دلیل کافی برای انجام کاری نیست.

دی لوئیس و ژولیت بینوش در فیلم The Unbearable Lightness of Being

دلوئیز با بازی درخشان در نقش معلول در فیلم پای چپ من به کارگردانی جیم شریدان ، با کسب جوایز معتبر فیلم از جمله اسکار و AFTA ، روش جدیدی در بازیگری ایجاد کرده است. بود. وی برای ایفای بهتر نقش خود ، مرتباً به یک کلینیک در دوبلین می رفت و با افراد معلول مختلف ملاقات می کرد. برخی از این افراد معلول حتی قادر به صحبت نبودند. با شروع فیلمبرداری ، دانیل تصمیم گرفت کاملاً به شخصیت خود در فیلم نفوذ کند و تمام جنبه های زندگی خود را درک کند. بنابراین ، او حتی پس از پایان فیلمبرداری هر روز نقش خود را ترک نمی کرد ، بنابراین این سازندگان فیلم بودند که او را به حرکت درآوردند و حتی به او غذا دادند. او در تمام مدت فیلمبرداری ویلچر خود را ترک نکرد!

دی لوئیس و برندا فریکر در فیلم My Left Foot

پس از «پای چپ من» ، دلوئیز به تئاتر بازگشت تا در یکی دیگر از نمایش های شکسپیر به نام هملت بازی کند ، اما اوضاع به همان روال پیش نرفت. در حین نمایش ، وقتی با روح پدر هملت روبرو می شود ، غش می کند و به زمین می افتد. وی پس از به هوش آمدن شروع به گریه كرد و از بازگشت به صحنه امتناع كرد. آن شب که کارگردان او را می بیند ، ناچار جرمی نوردام را برای اتمام نمایش به صحنه می فرستد. شب های بعد دانیل روی صحنه ظاهر نمی شود و ایان چارلسون جایگزین او می شود.

بازیگران خستگی او را دلیل این اتفاق نشان می دهند اما خودش می گوید در صحنه مواجهه با روح پدر هملت روح پدر خودش را دیده و حالش خراب شده است! دانیل برای جلوگیری از توجه رسانه ها و شایعات مجبور می شود از انگلیس به ایرلند نقل مکان کند. او از زمان حادثه دیگر هیچ وقت روی صحنه نبود.

بازی لوئیس در فیلم آخرین بازمانده موهیکان‌ها

دهه نود آغاز انتخاب دی لوئیس بود. وی تحقیقات گسترده ای را درباره بومیان آمریکایی در سال 1992 برای فیلم The Last of the Mohicans به کارگردانی مایکل مان آغاز کرد و دوره های بسیار سختی را پشت سر گذاشت. او قبلاً مهارتهای زیادی در کار با چوب داشت و برای انجام بهتر نقش خود زندگی در جنگل را شروع کرد. او برای خودش قایقی ساخت. او ماهیگیری و شکار کرد و یاد گرفت که چگونه از پوست حیوانات لباس درست کند. او حتی اسلحه خود را به فیلم آورد. گفته می شود که وی در مراسم شب کریسمس با همان اسلحه بزرگ سر میز شام حضور داشته است.

من احتمالاً بیش از علاقه به کشف تاریخ آمریکا نسبت به کشور خودم هستم. وقتی مایکل مان به من پیشنهاد بازی در “آخرین بازمانده موهیکان” را داد کاملاً متعجب شدم و مدت ها می پرسیدم چرا او به جای بازیگر آمریکایی به سراغ من آمده است. بعد با خودم گفتم ، اگر او می خواهد این فرصت را به من بدهد ، من کی هستم که از او امتناع کنم؟

دی لوئیس در فیلم The Last of the Mohicans

دانیل یکی از سخت ترین نقش های زندگی حرفه ای خود را با فیلم به نام پدر جیم شریدان تجربه کرد. او برای بازی در این نقش چندین کیلو وزن کم کرد. او تمام مدت با لهجه ایرلندی صحبت می کرد. او خود را در یک سلول حبس کرد و از نگهبانان خواست که مانند هر زندانی با او رفتار کنند و به او توهین کنند.

دی لوئیس و پیت پاستویت در فیلم In the Name of the Father

یک سال بعد ، او در اقتباس مارتین اسکورسیزی از رمان “عصر معصومیت” ادیت وارتون ، نقش نیولند آرچر را بازی کرد. وی برای این نقش ، قبل از شروع فیلمبرداری ، دو ماه لباس اشرافی قرن نوزدهم را پوشید و با عصای خود و عصا شروع به پرسه زدن در نیویورک کرد. دانیل با فیلم وینونا رایدرو پل اسکوفیلد در فیلم The Crucible که بر اساس فیلمنامه ای از آرتور میلر فقید ساخته شده ، در سال 1996 بازی کرده است. هنگام فیلمبرداری ، او ابتدا با همسر آینده خود ، ربکا میلر (دختر آرتور میلر) آشنا شد. یک سال بعد ، او سومین همکاری خود را با شریدان تجربه کرد ، در این بازی در یک بوکسور ایرلندی تازه آزاد شده در The oxer بازی کرد. وی برای ایفای بهتر نقش خود ، مدتی را با باری مک گیگان ، قهرمان سابق بوکس جهان تمرین کرد.

دی لوئیس در کنار وینونا رایدر و مارتین اسکورسیزی در پشت صحنه فیلم The Age of Innocence

دی لوئیس پس از “بوکسور” به طور موقت بازنشسته شد و به همان چیزی که دوست داشت روی آورد: نجاری. پس از مدتی به فلورانس ایتالیا نقل مکان کرد و در آنجا به کفش سازی علاقه مند شد. وی سرانجام به طور جدی وارد حرفه کفش سازی شد.

پنج سال بعد ، دی لوئیس با یک فیلم اسکورسیزی دیگر ، باندهای نیویورک ، به دنیای سینما بازگشت. او در طول فیلمبرداری با لهجه غلیظ نیویورکی صحبت می کرد و مدتی را در قصابی شاگردی می کرد. او همچنین دو بازیگر سیرک استخدام کرد تا به او آموزش دهد چگونه با چاقو بازی کند. در صحنه درگیری با دی کاپریو ، بینی او می شکند اما به کار خود ادامه می دهد. در برهه ای از فیلمبرداری ، او به ذات الریه نیز مبتلا می شود. او در تمام این مدت فقط به آهنگ های امینم گوش می داد تا خود را برای زندگی آماده کند.

برای همه همکاران بازیگری تنها آرزوی من این است که بتوانم برای یک بار هم که شده از کار با مارتین اسکورسیزی لذت ببرم.

دنیل دی لوئیس در نقش بیل قصاب

در جای دیگر ، با تمجید از کار اسکورسیزی ، می گوید:

من در هفته اول فیلم “راننده تاکسی” را پنج شش بار دیدم و از زیبایی بسیار آن متعجب شدم. من قبلاً آمریکا را ندیده بودم ، اما این فیلم به طور خلاصه نشان داد که چه اتفاقی در این کشور می افتد.

در سال 2005 ، همسرش به او پیشنهاد بازی در یک فیلم سینمایی را داد. تصنیف جک و رز فیلمی به کارگردانی ربکا میلر با بازی دانیل است. هنگام فیلمبرداری نمایش ، او به دلیل عمق تنهایی و انزوای شخصیتش کاملاً دور از خانه و همسرش زندگی می کرد.

دی لوئیس در کنار ربکا میلر در پشت صحنه فیلم The Ballad of Jack and Rose

دو سال بعد ، دلوئیس در نقش چشمگیر خود در فیلم The Will Will e lood ساخته پل توماس اندرسون بازی خواهد کرد که علاوه بر دومین جایزه اسکار ، چندین جایزه فیلم دیگر را نیز به دست آورد. وی پس از دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد ، آن را به هیت لجر اهدا کرد. دانیل توضیح می دهد که برای بازی در نقش خود به شدت از هیث لجر در کوه rokeback الهام گرفته است. دی لوئیس همیشه از هیت لجر به عنوان یکی از محبوب ترین بازیگرانش یاد کرده است.

من افتخار می کنم که در حال حاضر فرصت صحبت در مورد هیت لجر را دارم. مردم باید بدانند و برای همیشه به یاد داشته باشند که چقدر زیبا بود. آنها باید کارهای خارق العاده او را ببینند و از او بیاموزند. هرچه بگویم ، من فقط فاجعه مرگ او را افزوده ام. واقعاً دردناک است!

فیلم بعدی دانیل مارشال ، نه ، اقتباسی موسیقایی از اثر جاودانه هشت و نیم فدریکو فلینی بود. دی لوئیس به بهترین شکل ممکن نقش مارسلو ماسترویانی را در گذشته های دور تفسیر می کند.

دی لوئیس در فیلم Nine

لینکلن ، به کارگردانی استیون اسپیلبرگ ، یکی دیگر از فیلم های او بود ، اقتباسی از یک تیم رقبا: نبوغ سیاسی لینکلن. دانیل برای ایفای نقش رئیس جمهور پیشین ایالات متحده یک سال از اسپیلبرگ خواست تا جای او را بگیرد. در این مدت ، او بیش از 100 کتاب در مورد این شخصیت خواند و از نظر چهره ، خودش شد. پس از نمایش فیلم ، منتقدان کارهای وی چنان جنجالی کردند که همه از قبل می دانستند که وی در مراسم های مختلف همه جوایز بهترین بازیگر مرد سال را دریافت می کند.

سرانجام او برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد ، برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد و برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای بازی در نقش جک نیکلسون شد. بعداً ، دی لوئیس اعلام کرد که قصد دارد فعلاً استراحت کند ، زیرا بازی در نقش لینکلن برای او بسیار زیاد بود.

دی لوئیس و سالی فیلد در فیلم Lincoln

پس از وقفه ای پنج ساله ، دانیل دی لوئیس در دومین همکاری خود با پل توماس اندرسون ، در دهه 1950 در فیلم Thread Phantom به عنوان طراح مد در لندن بازی کرد و فیلمنامه را نیز برای آن نوشت. او بازگشت شیرینی را به دنیای سینما تجربه کرد ، هرچند که مدتی قبل از نمایش فیلم خبر بازنشستگی وی پس از “تخیل” برای هوادارانش تلخ بود. فیلمی که خود دانیل تا به امروز در نسخه نهایی خود ندیده است.

من هنوز قبل از انجام «زمینه تخیل» تصمیم به بازنشستگی نگرفته بودم. ما در آن زمان با پل توماس کلی می خندیدیم ، اما ناگهان خنده مان متوقف شد زیرا غم و اندوه زیادی تمام وجود ما را پر کرده بود. ما نمی دانستیم چه چیزی ایجاد کرده ایم و نتیجه برای هر دوی ما تعجب آور بود. پذیرش آن سخت بود و هنوز هم هست.

این واقعیت که من قصد دیدن “فانتزی” را ندارم ، مربوط به تصمیم من برای قطع بازیگری است ، اما دلیل اصلی غم درونی من نیست. این تصمیم در حین بحث درباره تاریخ فیلم گرفته شد و نمی دانم چرا.

با ارسال بیانیه بازنشستگی ، می خواستم محدودیت هایی برای خودم تعیین کنم. او نمی خواست در پروژه دیگری فریب داده شود. من در تمام طول زندگی ام به این فکر کرده ام که چگونه بهتر بازنشسته شوم و نمی دانم چرا این زمان با دوره های قبل متفاوت بود. اما انگیزه رفتن مرا گرفتار کرده و فوری شده است. این همان کاری بود که باید می کرد.

دی لوئیس در کنار پل توماس اندرسون

برای بازی در نقش رینولدز وودکاک ، دانیل ، به توصیه طراح مد و پارچه در موزه ویکتوریا و آلبرت در لندن ، بسیاری از عکس ها و تصاویر بایگانی شده را با تمرکز بر نمایش های مد دهه های 1940 و 1950 مشاهده کرد و زندگی را مورد مطالعه قرار داد. طراحان وی همچنین مدتی با مارک هاپل ، طراح لباس اصلی شرکت باله نیویورک (NYC) آموزش دید.

در دهه 1980 ، دی لوئیس به همراه بازیگران جان گری اولدمن ، کالین فرث ، بروس پین ، هلنا بونهام کارتر ، روپرت اورت ، میراندا ریچاردسون و تیم روت به عنوان استعدادهای طلای انگلستان معرفی شدند که انتظار می رود در آینده به ستاره های بزرگ تبدیل شوند. و همینطور هم شد و بسیاری از آنها بزرگترین عناوین فیلم های جهان را از آن خود کردند.

دی لوئیس در کنار هلنا بونام کارتر در فیلم A Room with a View

دانیل دوست دارد کمتر در مورد زندگی شخصی خود صحبت کند. وی شش سال با اسطوره فیلم فرانسوی ایزابل آژانی زندگی کرد و ایزابل چند ماه پس از پایان رابطه آنها پسری به نام گابریل به دنیا آورد. دانیل یک سال بعد با ربکا میلر ازدواج کرد و آنها دو فرزند دیگر دارند. وی هیچ آموزش دینی ندیده و نظر خاصی در مورد مذاهب مختلف ندارد. او خود را به عنوان یک نادان سرسخت نشان می دهد. وی رسماً در سال 1993 به تابعیت ایرلند درآمد و اکنون دارای تابعیت انگلیسی-ایرلندی است. او می گوید:

انگلیس کشور من است. دلم برای لندن بسیار تنگ شده اما نمی توانم آنجا زندگی کنم. در لندن ، مطبوعات به حریم خصوصی من احترام نمی گذارند و من نمی توانم با آن روبرو شوم.

دی لوئیس در کنار ایزابل آجانی

در جولای 2010 ، دانشگاه بریستول به دلیل قدردانی از سخت کوشی وی در دوران جوانی در مدرسه تئاتر اولدویکبریستول ، دکترای افتخاری به وی اعطا کرد. همچنین در سال 2015 ، وی توسط دانشگاه آکسفورد به عنوان مدیر افتخاری آرشیو شعر آکسفورد منصوب شد. در سال 2014 ، در روز تولد ملکه الیزابت دوم ، او بخاطر خدمات خود به انگلیس نشان شوالیه دریافت کرد. دی لوئیس از طرفداران تیم فوتبال Millwall است که در حال حاضر به عنوان یک باشگاه جنوب شرقی لندن در مسابقات قهرمانی حضور دارد.

در اواخر دهه 1990 ، دانیل بارها پیشنهاد بازی در نقش آراگون در سه گانه ارباب حلقه های پیتر جکسون را رد کرد. او همچنین اولین گزینه برای ایفای نقش مسیح در مصائب مسیح در نظر گرفته شد ، اما مل گیبسون معتقد بود که چهره وی برای این نقش بیش از حد اروپایی است. در دهه 1990 ، دانیل از بازی در نقش ونسان وگا در فیلم Pulp Fiction بسیار ناامید بود که بعداً با مخالفت کوئنتین تارانتینو روبرو شد. در همان زمان ، او پیشنهاد بازی در فیلم فیلادلفیا جاناتان دمی را رد کرد که در نهایت با تام هنکس جایگزین شد و یک سال قبل از بازی در فارست جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را گرفت.

فارست گامپ مسئولیت این کار را به عهده گرفت. از دیگر پیشنهاداتی که وی رد کرد ، می توان به نقاشی های Jour-L در مورد مرد فولادی ، کریس کلوین در Solaris ، سیمون تمپلار در The Saint و کنت لازلو دی الماسی در مورد The English Patient اشاره کرد. از دی لوئیس غالباً به عنوان دنور انگلیسی یاد می شود. وی اخیراً در اظهار نظری از رابرت دنیرو به عنوان قهرمان خود نام برد. وی همچنین درباره ژانر وسترن اظهار نظر کرده است:

من به وسترن به عنوان ژانر ویژه فیلم علاقه ای ندارم. با این حال ، تعداد بسیار محدودی از فیلم های غربی وجود دارد که من آنها را دوست دارم. من از شخص “ظهر” ما چیزهای زیادی آموختم. هنگام تماشای این فیلم عاشق پاکی و صداقت شدم. من گری کوپر را در فیلم خیلی دوست دارم. ایده آخرین مرد ایستاده در این نمایشنامه شبیه فیلم های جان وین نیست. من جان وین را دوست ندارم و تحمل فیلم های او برای من بسیار دشوار است.

و من جیمز استوارت را به عنوان یک گاوچران دوست ندارم. من او را در نقش های دیگر ترجیح می دهم ، مانند “آقای اسمیت به واشنگتن می رود” ، که یکی از محبوب ترین فیلم های زندگی من است. «سقوط قبیله درخشش» ساخته جان فورد احساس فوق العاده ای به من داد. من همیشه کلینت ایستوود وسترن را تحسین می کنم. من فکر می کنم اسپاگتی غربی کشف بسیار خوبی بود. من “پنج قطعه آسان” را هم خیلی دوست دارم.

البته این وسترن نیست ، اما مضمون فیلم درباره آنچه در غرب می توان به دست آورد ، است. بازی فوق العاده جک نیکلسون. این فیلم دقیقاً پرتره زندگی طبقه کارگر را نشان می دهد. او می خواهد به شما بگوید از زندگی صرف نظر كنید و به جایی فرار كنید كه هنوز تمدن در آن نرسیده است. درخواست تجدید نظر از غرب است. غربی که هنوز رام نشده است!

دی لوئیس در کنار همسرش ربکا میلر

دانیل شخصیتی بسیار درون گرا دارد و هنگام انتخاب برنامه های خود بسیار گزینش گرا است. وی در میان جوایز بسیاری که دریافت کرده ، دومین اسکار خود را به پدربزرگ خود مایکل بالکن و سومین اسکار خود را به مادرش جیل بالکون اهدا کرده است. در سال 2013 ، بی بی سی مجموعه ای از نقش های او را از سال 1982 تا 1986 در برنامه های مختلف تلویزیونی انگلیس با عنوان “ویژگی سه گانه دانیل دی لوئیس” از دو دی وی دی پخش کرد.

اگر اجازه نمی دادم هنر شکوفا شود ، امروز در جامعه جایی نخواهم داشت. فکر می کنم توانایی زیادی برای فریب خودم دارم. بنابراین باور اینکه من شخص دیگری هستم کار سختی نیست.

دلوئیس که به خاطر تعهد به کار و همچنین مطالعه گسترده درباره برنامه هایش مشهور است ، جدا شدن از برنامه های خود پس از اتمام فیلمبرداری را بسیار دشوار و دردناک توصیف می کند:

این یک غم وحشتناک است! مغز ، روح و بدن نمی توانند بپذیرند که لحظه جدایی فرا رسیده است. بعد از اتمام کار احساس عمیق پوچی پیدا می کنم. با خودم می گویم تو همه اینها را به عهده خود گذاشته ای ، چه اتفاقی می افتد؟ چگونه می توان آن را اینگونه ترک کرد؟ هر چقدر نقشه ها مرا آزار می دهد ، باز هم حاضر نیستم رها شوم.

دریافت جایزه اسکار لوئیس

بعد از اینکه د لوئیز سومین جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را بدست آورد و یکی از بهترین های تاریخ سینما شد ، بسیاری او را بهترین بازیگر تاریخ لقب دادند. جو کوئیننان در گاردین می نویسد اینکه بگوییم دانیل دی لوئیز بازیگر بزرگتری از لارنس اولیویه ، ریچارد برتون یا مارلون براندو است مثل این است که بگوییم مسی از پله با استعداد تر است یا ناپلئون بناپارت از نظر نبوغ نظامی از اسکندر پیشی می گیرد. زیرا آنها در زمانهای مختلف و با شرایط خاص خود عمل می کردند و اساساً مقایسه آنها نادرست است. خود دی لوئیس در پاسخ به سوال شخصی که خود را بزرگترین بازیگر تاریخ می دانست گفت: “این احمقانه به نظر نمی رسد؟” این عنوان دائماً در حال تغییر است.

بازی های دنیل دی لوئیس

فهرست فعالیت‌های هنری دنیل دی لوئیس:

زمینهکارگرداننامسال
فیلم سینماییجان شلزینجرSunday Bloody Sunday۱۹۷۱
تئاترآدریان نوبلThe Recruiting Officer۱۹۷۹
تئاترریچارد کاترلTroilus and Cressida۱۹۷۹
تئاترپیت پاستویتFunny Peculiar۱۹۷۹
تئاترباب کراولیOld King Cole۱۹۷۹
سریال تلویزیونیپل سیاپسونیShoestring۱۹۸۰
تئاتردیوید رمClass Enemy۱۹۸۰
تئاترریچارد کاترلEdward II۱۹۸۰
تئاتردیوید تاکرOh, What a Lovely War!۱۹۸۰
تئاترریچارد کاترل

A Midsummer Night’s Dream۱۹۸۰
فیلم تلویزیونیبرایان مورگانThank You, P.G. Wodehouse۱۹۸۱
فیلم تلویزیونیالستیر ریدArtemis 81۱۹۸۱
تئاترجورج کاستیگانLook Back in Anger۱۹۸۱
تئاترجورج کاستیگانDracula۱۹۸۱
سریال تلویزیونیمویرا آرمسترامگBBC2 Playhouse۱۹۸۲
سریال تلویزیونیرونالد ویلسونFrost in May۱۹۸۲
فیلم سینماییریچارد اتنبروGandhi۱۹۸۲
تئاتراستورارت برجAnother Country۱۹۸۲
سریال تلویزیونیجیمز ارمرودBBC Play of the Month۱۹۸۳
تئاترشیلا هنکاک و جان کردA Midsummer Night’s Dream۱۹۸۳
تئاترشیلا هنکاک و جان کردRomeo and Juliet۱۹۸۳
فیلم سینماییراجر دونالدسونThe Bounty۱۹۸۴
تئاترکریستوفر باندDracula۱۹۸۴
فیلم سینماییاستیون فریرزMy Beautiful Laundrette۱۹۸۵
فیلم سینماییجیمز ایوریA Room with a View۱۹۸۵
سریال تلویزیونیآنتونی گارنرMy Brother Jonathan۱۹۸۵
فیلم سینماییکانی تمپلمنNanou۱۹۸۶
سریال تلویزیونیریچارد ایرScreen Two۱۹۸۶
تئاترریچارد ایرFuturists۱۹۸۶
فیلم سینماییفیلیپ کافمنThe Unbearable Lightness of Being۱۹۸۸
فیلم سینماییپت اوکانرStars and Bars۱۹۸۸
فیلم سینماییکارلوس سورینEversmile, New Jersey۱۹۸۹
فیلم سینماییجیم شریدانMy Left Foot۱۹۸۹
تئاترریچارد ایرHamlet۱۹۸۹
فیلم سینماییمایکل مانThe Last of the Mohicans۱۹۹۲
فیلم سینماییمارتین اسکورسیزیThe Age of Innocence۱۹۹۳
فیلم سینماییجیم شریدانIn the Name of the Father۱۹۹۳
فیلم سینمایینیکلاس هایتنرThe Crucible۱۹۹۶
فیلم سینماییجیم شریدانThe Boxer۱۹۹۷
فیلم سینماییمارتین اسکورسیزیGangs of New York۲۰۰۲
فیلم سینماییربکا میلرThe Ballad of Jack and Rose۲۰۰۵
فیلم سینماییپل توماس اندرسونThere Will Be Blood۲۰۰۷
فیلم سینماییراب مارشالNine۲۰۰۹
فیلم سینماییاستیون اسپیلبرگLincoln۲۰۱۲
فیلم سینماییپل توماس اندرسونPhantom Thread۲۰۱۷

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − هشت =