0

بررسی بازی Darksiders Genesis

بررسی بازی Darksiders Genesis

بازی Darksiders Genesis با اینکه ویژگی های مثبت معمول خود را حفظ کرده است ، تمام مشکلات نسخه های قبلی را به ارث برده و فقط از دوربین ایزومتریک به عنوان ادویه جدید استفاده کرده است ، اما با این وجود یک تجربه کاری لازم و شایسته است.

اكران Darksiders Genesis حداقل برای افرادی كه به دوربین نسخه های قبلی این سری عادت كرده بودند ، هیجان انگیز بود. دو دلیل اصلی برای این وجود دارد. ابتدا خالی بودن یک بازی با روحیه دیابلو و همسالانش در سالهایی که زندگی می کنیم احساس می شود و Darksiders Genesis در غیاب یک رقیب جدی می تواند روح تازه ای به این ژانر بدهد. دوم ، اساطیر ، طراحی هنری ، فضای روایی و به ویژه نبردهای Hack & Slash که Dark Siders در نسخه های قبلی به مخاطبان خود معرفی کرده بودند ، پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل شدن به اثری با مضمون Diablo دارند. اما توجه به این نکته مهم است که مقایسه Darksiders Genesis با سری Diablo و نسخه های مشابه آن اساساً اشتباه است.

Darksiders Genesis نه می تواند مانند Diablo باشد و نه قصد دارد ، بلکه فقط از دوربین جدید ایزومتریک برای ادویه بخشیدن به گیم پلی استفاده می کند ، که در بعضی جاها چنین رویکردی داشته و در بعضی جاها مشکلات نسخه های قبلی بیشتر از این همیشه

داستان بازی

داستان بازی به قبل از اولین شماره از سری Dark Siders برمی گردد و در اینجا مثل همیشه با همان گره تکراری داستان شماره های قبلی روبرو هستیم ؛ تعادل به هم خورده است و اکنون آخرالزمان باید لردهای شیطان را شکار کنند تا تعادل برقرار شود و سرانجام یقه قادر مطلق آنها ، لوسیفر را بدست آورند. محرک اصلی داستان چیزی کمتر از کلیشه های نسخه های قبلی نیست. این روایت به صورت مدخل طنز یا دیالوگ در طول بازی روایت می شود.

حتی رابطه دو شخصیت اصلی War و Strife نیز گاهی اوقات رنگی کمدی به خود می گیرد و این دو دائماً یکدیگر را مزه می کنند. روایت بازی تا حد ممکن ساده و حداقل در نظر گرفته می شود و گرچه این رویکرد به بازی به مذاق گیمرهایی که داستان را دنبال می کنند خوشایند نیست ، اما به نظر من رویکرد درستی در بازی است. بازی Darksiders Genesis اساساً بر پایه ستون گیم پلی بنا شده است و تمام تلاش بازی برای ارائه این تجربه انجام شده است. بنابراین در داستان نویسی نباید انتظار زیادی از این سبک بازی داشته باشیم.

گیم‌پلی بازی Darksiders Genesis

گیم پلی بازی

گیم پلی Darksiders Genesis اساساً به سه قسمت اصلی تقسیم شده است. مبارزات ، بستر های نرم افزاری و معماهای بازی که مانند نسخه های قبلی در طراحی مراحل آمیخته شده اند ، به این معنی که هر مرحله از بازی باید شامل همه این موارد باشد و فقط وزن آنها ممکن است بیشتر باشد یا مراحل کمتری .

بیشتر بازی ، همانطور که از رکورد Dark Siders انتظار داریم ، شامل نبردها است. در یک تجزیه و تحلیل بسیار ساده ، این بازی به شما امکان کنترل دو شخصیت در دو کلاس مختلف را می دهد. شخصیت War ، که در این نسخه با آن سر و کار داریم ، شخصیتی جوان تر است و او هنوز اسلحه به دست نگرفته است و فقط با شمشیر خود دشمنان را می شکند و در واقع ، کلاس Melee توانایی جنگ های نزدیک و بیشتر را دارد سلامتی. از طرف دیگر ، استرایف از کلاس Range است و بیشتر مبارزات خود را از راه دور با کمک تیرهای خود انجام می دهد.

هر یک از این شخصیت ها بسته به کلاسشان نقاط قوت و ضعفی دارند که باید در هر نقطه از بازی مورد استفاده قرار بگیرند و از طرف دیگر توانایی هایی که با گذشت زمان از دست خواهید داد تأثیر مستقیم بر قدرت تهاجمی یا دفاعی آنها دارد.

ایجاد تعادل

علی رغم اینکه Darksiders Genesis سعی در ایجاد تعادل بین این دو دارد ، شخصیت Strife در بازی بسیار کارآمدتر به نظر می رسد و هر از گاهی با انتشار توانایی های خود و ارتقا them آنها ، حتی از شخصیت War نیز قویتر می شود ، بنابراین شما ترجیح می دهید از وسط به پایان بازی فقط باهاش ​​بازی کن چندین دلیل اصلی برای این امر وجود دارد. اول از همه ، دوربین بازی در یک جنگ ایزومتریک از بالا به پایین به شما محیط نبرد را نشان می دهد ، بنابراین دیدگاه شما در مورد حرکت دشمنان در محیط بسیار واضح تر است ،

بنابراین شما ترجیح می دهید با شخصیتی بازی کنید که از دور ایمن باشد و دید کافی دارد. همه دشمنان را نابود کنید. این زمانی آشکارتر می شود که از قابلیت های Strife ، مانند طفره رفتن ، در چنین سناریویی بیشتر استفاده شود ، ویژگی ای که شخصیت War ندارد. دوم ، نوع مهماتی که Strife با گذشت زمان آزاد می کند ، به طور ساده ، مواد غذایی برای این نوع از میدان های جنگ است. به عنوان مثال ، ویژگی Static Shot دشمنان را به صورت زنجیره ای خرد می کند ، بدتر از این که وقتی چنین ویژگی را منتشر می کنید ، نه تنها دیگر شخصیت War را نمی بینید ، بلکه سایر توانایی های تیراندازی Strife را نیز فراموش می کنید.

بازیِ شخصیت Strife

دشمنان بازی

دشمنان بازی نیز اغلب طراحی بسیار ساده و پیش پا افتاده ای دارند و به آرامی تغییر می کنند. به عنوان مثال ، در مراحل اول تا سوم ، جنسیت دشمنان یکسان است و فقط قدرت حمله و درجه سلامتی آنها افزایش می یابد. با همان دستور ، دشمنان بازی در دو تا سه مرحله تغییر می کنند. متأسفانه ، ریتم تنوع دشمنان نیز چندان محسوس نیست ، یعنی فقط وقتی در کنار نوع جدیدی از دشمن باشید ، الگوهای آنها دقیقاً همان الگوهای دشمنان قدیمی است و فقط تصویر آنهاست تغییر کرده.

به زبان ساده ، اکثر دشمنانی که با آنها سر و کار دارید مانند یک کیسه خون به دور خود می دوند که گویی روی آنها نوشته شده است: مرا تنها بگذارید! تنها چیزی که می تواند شما را در جنگ به چالش بکشد ، باس بازی و مینی بوس است. البته این چالش با یک آماده سازی ساده نیز محو می شود و آن ریختن بیش از حد مهمات و زندگی در هنگام درگیری در مهمات است. به طور خلاصه ، دشمنان بازی در واقع خطری جدی برای شما نیستند ، باس ها و مینی بوس ها نیز کمی شما را آزار می دهند که به دلیل ارتقا of قدرت ها و قابلیت های War and Strife ، مزاحمت کمی نیست.

بازی Darksiders Genesis

بالابردن دشواری بازی

لازم به ذکر است که بالا بردن دشواری بازی با القای مصنوعی دشواری می تواند تا حدودی این مشکل را برطرف کند ، گرچه به نظر من این مدل پیاده سازی ارزش چالش و دشواری را ندارد. اما با وجود همه این مشکلات ، آیا ارزش تجربه جنگی بازی باید زیر سوال برود؟ اصلا. بازی Darksiders Genesis عمداً بر این اساس ساخته شده است. نبردهای سریع ، شدید و سریع که به طور مداوم صفحه را با رنگ های مختلف و خون و آتش تزئین می کنند. طبیعتاً حفظ این ویژگی امکان پذیر نیست و نباید زیاد روی اعصاب بازیکن قدم گذاشت و با ضربات غیر منطقی دشمن مرتباً ریتم مبارزه را کم کرد.

Darksiders Genesis همیشه سعی می کند ریتم و فاصله بین درگیری با دشمنان معمولی و مینی بوس و باس را در حد معقولی نگه دارد. اگرچه بازی گاه به گاه بسیار آسان می شود ، اما مبارزاتی که در Darksiders Genesis با آن روبرو می شویم بازهم سرگرم کننده و قابل توجه است و به زبان ساده ، مانند جعبه آدامس با طعم های مختلف و رنگارنگ عمل می کند. شما همیشه می دانید که این آدامس های یکبار مصرف طعم ماندگاری ندارند و باید کنار گذاشته شوند ، اما هنوز هم دوست دارید هر بار طعم جدید و خوشمزه تری را تجربه کنید.

معماهای بازی

قسمت دوم گیم پلی بازی شامل پازل است. معماهای موجود در بازی در اصل در دو سطح طراحی شده اند. اول ، معماهایی که برای تکمیل هر مرحله باید حل شوند و اساساً به پر آب ترین شکل ممکن طراحی شده اند. دوم پازل هایی است که شما را به اتاق های مخفی و وسایل گرانبها می برد. به نظر می رسد برخی از این معماها بسیار چالش برانگیز هستند و برای حل آنها باید نگاهی دقیق به محیط و سازوکارهای آن بیندازید. اما متأسفانه از این ظرافت و دقت در کمتر معمایی استفاده شده است.

در هر مرحله شما به نقشه محیط بازی دسترسی دارید اما هیچ چیز در آن مشخص نیست و با پیدا کردن مورد نقشه در آن مرحله ، همه موارد پنهان بر روی نقشه ظاهر می شوند. از این پس تمام حواس بازیکن برای یافتن مواردی که روی نقشه در محیط صحنه وجود دارد صرف خواهد شد. برخی از این موارد با وجود قابل مشاهده بودن در نقشه در محیط یافت نمی شوند. راه دستیابی به برخی از آنها آزاد سازی توانایی هایی است که در مراحل بعدی برای هر شخصیت کسب خواهید کرد. این ترتیب اساساً برای افزایش مقدار تکرار هر مرحله انجام می شود. یعنی با به دست آوردن قابلیت های جدید (مانند ایجاد پورتال ، مشت آهنین و غیره) هر بار که مرحله ای را که قبلاً پشت سر گذاشته اید طی کنید ، به مواردی خواهید رسید که قبلاً نمی توانستید.

قابلیت های پیشرفته

این تصمیم اما یک مشکل بزرگ دارد. این موارد اساساً نه با حل معماهای ظریف بلکه با کمک پیشرفته ترین و بی ربط ترین قابلیت ها بدست می آیند. به عنوان مثال ، در یکی از مراحل شما یک مورد را در یک سیستم عامل بالا مشاهده می کنید اما به آن دسترسی ندارید. در این حالت ، شما دائماً به نقشه نگاه می کنید و آن را وارونه می کنید ، اما هیچ راه و میانبری را پیدا نمی کنید. بنابراین در حال حاضر ، شما در مورد آن بی توجه هستید. چند مرحله بعد ، شما می توانید با کمک سیستم عامل های از پیش تعریف شده ، به بالا بپرید. اکنون تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که به مرحله قبل برگردید و با کمک این ویژگی آن مورد را دریافت کنید.

یا ، به عنوان مثال ، این یک ویژگی اضافه می کند که برای باز کردن قفل ، شما باید یک توپ را از مسیرهای تعیین شده به داخل سوراخ هدایت کنید ، چیزی شبیه یک بازی کوچک کاملا بی ربط به بازی. اینجا اساساً هیچ معما و چالشی وجود ندارد ، این بازی فقط یک ویژگی را از شما گرفت و حالا کمی بعد آن را به شما می دهد.

بنابراین ، برای اینکه این بازی بعداً چندین مورد پنهان به شما بدهد ، آنها را به قابلیت هایی که چند قدم جلوتر به شما می دهد وابسته می کند و این قابلیت ها به جز بدست آوردن موارد مشابه هیچ فایده ای ندارند. این مشکل در Dark Siders قبلی نیز وجود داشت و افزودن هر ویژگی جدید با کمک سلاح های مختلف فقط برای شما طراحی شده بود تا برای دریافت یک یا چند مورد مخفی دوباره وارد همان مرحله شوید.

بخش سوم گیم‌پلی

قسمت سوم گیم پلی

قسمت سوم گیم پلی شامل بازی های platforming است که سعی دارند وفاداری خود را به همان عناصر platforming شماره های قبلی حفظ کنند ، اما نتیجه چیزی است که باعث می شود تجربه platforming گاهی اوقات برای مخاطب آزار دهنده باشد. در تمام شماره های قبلی Dark Siders ، دوربین سوم شخص بازی اجازه می دهد تا بینایی بازیکن همیشه در موقعیت هایی که با آن روبرو می شود ، فرموله شود و اساساً تنظیم حرکات سکو (پرش ، کوهنوردی و …) شخصیت فراتر از یک نیست زاویه دید 180 درجه. این بدان معنی است که تنظیم مستقیم جهت حرکت به جلو ، چپ و راست و تنظیم ارتفاع پرش یا فرود آسان و آسان است.

اما در Darksiders Genesis ، دوربین اکنون بسیار بالاتر است و بازیکن می تواند حرکات پلت فرم خود را در زاویه دید 360 درجه تنظیم کند. این تجربه بسترهای نرم افزاری پخش کننده را پیچیده می کند ، به این معنی که سیستم عامل ها (سیستم عامل ها ، لبه ها ، ستون ها و غیره) اکنون در چهار طرف شما قرار دارند و ارتفاع موقعیت آنها نیز متفاوت است.

مشکل اصلی به این واقعیت برمی گردد که مسیر حرکت و حرکت بین این سیستم عامل ها در بسیاری از موارد شما را مجبور می کند که به طور مداوم جهت حرکت خود را تغییر دهید – به عنوان مثال ، در طول چندین جهش متوالی – یا مطمئن نیستید که کجا قرار است فرود بیایید. توانایی پرواز یا شناور در هوا نیز مکانیزمی است که دقیقاً برای کاهش پیچیدگی بستر های نرم افزاری طراحی شده است و این نشان می دهد که خود طراحان بازی نیز به تأثیر موقعیت دوربین بر تجربه بستر سازی پی برده اند.

بسترهای نرم افزاری بازی

با این حال ، تجربه بسترهای نرم افزاری Darksiders Genesis به آن سادگی که باید نیست. در بسیاری از لحظات ، علیرغم تلاش شما برای تنظیم جهت پرش یا فرود ، شخصیت با اندکی خطا در جهت دیگر حرکت می کند ، یا سکوها یا لبه هایی را که فکر می کنید باید از دست بدهید. این مشکل در مراحلی که سرعت حرکات پلتفرم افزایش می یابد ، خود را نشان می دهد. به عنوان مثال ، در یکی از اتاق های بازی مخفی ، تعدادی سکو بسیار کوچک با فاصله های عجیب در طول ، عرض و ارتفاع با یکدیگر وجود دارد ، و شما باید هنگام پرش و فرود حرکت خود را به میلی متر تنظیم کنید! جدا از این ، این سیستم عامل ها برای مدت کوتاهی ظاهر می شوند و ادویه محدودیت های زمانی بر پیچیدگی کار می افزاید.

حالا مشکلات پلتفرم بازی را در میلی ثانیه و میلی ثانیه تصور کنید! به همین دلیل است که در بسیاری از مراحل ، شما موارد پنهان را هدیه می دهید تا طراحی مراحل را مطابقت دهید! علاوه بر این ، در تجربه platforming ، بعضی اوقات اشکالات کوچک اما عصبی رخ می دهد و به عنوان مثال ، به جای اینکه بر روی یک سیستم عامل فرود بیایید ، لبه های آن سیستم عامل گیر می کنید!

این مواردی است که در شماره های قبلی این سری کم و بیش وجود داشته است که بیشتر نشان دهنده شلختگی و ساده سازی طراحی پلت فرم بازی است. سیستم عامل Darksiders Genesis نه تنها تمام مشکلات قبلی Dark Siders را به ارث برده است ، بلکه دوربین ایزومتریک بازی نیز همه این مشکلات را تشدید می کند تا جایی که می توان گفت پیچیدگی سیستم عامل در Darksiders Genesis یک تصمیم کاملاً اضافه شده است.

محیط بازی Darksiders Genesis

موسیقی و طراحی هنری بازی

با وجود مشکلات ذکر شده ، نمی توان موسیقی و طراحی هنری محیط بازی Darksiders Genesis را مقصر دانست. این دو مورد از جمله مواردی است که همه نسخه های این مجموعه به بهترین شکل ممکن ارائه داده اند و Darksiders Genesis نیز از این نظر مستثنی نیست. مراحل بازی از نظر طراحی هنری ، هماهنگی رنگ ها و جو با حداکثر تنوع ساخته شده است و مرحله جدیدی نیست که پا روی آن بگذارید و حس تکرار محیط را بدست آورید.

از طرف دیگر ، رنگ بندی گلوله های Strife و قدرت شمشیر جنگ در نبردها چنان جذاب و جالب توجه است که علی رغم درگیری های بیشمار ، احتمال اینکه خودتان یا دشمنان خود را در میدان نبرد از دست بدهید ، بسیار کم است. این نکته بسیار مهم است و نشان می دهد که طراحان هنری بازی با وسواس قابل قبولی بر روی طراحی هنری و رنگ آمیزی نبردها و تأثیر آن در گیم پلی بازی کار کرده اند. موسیقی این بازی مثل همیشه از نسخه های این سری کم ندارد و یکی از نقاط قوت Dark Siders است. به محض اینکه ملودی اصلی بازی به صورت ترجیحی در سایر مراحل تکرار می شود ، نشان می دهد که این بازی از نظر موسیقی متن به پایان رسیده است.

نقاط قوت و ضعف بازی

Darksiders Genesis کپی و پیله بسیار خوبی با تمام نقاط قوت و ضعف به ارث رسیده از نسخه های قبلی این سری است و از دوربین ایزومتریک فقط به عنوان یک تزیین تازه استفاده می کند. دیدگاه دیابلو از این بازی اساساً اشتباه است. این بازی هیچ ادعایی در این زمینه ندارد و نمی خواهد آن را داشته باشد. اگر سری قبلی بازی های Dark Siders را دوست دارید ، از تجربه بازی Darksiders Genesis به همان اندازه لذت خواهید برد.

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + چهارده =