0

نقد فیلم Fatherhood | کوین هارت در نقش یک پدر بالغ

فیلم fatherhood

پدری سعی می کند بحران های پدری را به تصویر بکشد که قصد دارد دخترش را به تنهایی بزرگ کند. سپس با زومجی همراه باشید تا این فیلم را مرور کنیم.

پدر بودن پدر وایتز فیلمی درباره بحران های پدر در تربیت فرزند است. پدری که در این مسیر سختی ها و رنج های متفاوتی را پشت سر می گذارد. فیلمی با ویژگی هایی شبیه به دنبال شادی ، که در آن ویل اسمیت نقش پدری سخت کوش را بازی می کند تا پسرش در زندگی احساس کمبود نکند. در پدر بودن ، پدر باید از دخترش مراقبت کرده و در مراحل مختلف زندگی به او کمک کند. “پدرانه” بر اساس مجموعه خاطرات متیو لوگلین با عنوان “دو بوسه برای مواد” است.

لوگلین در سال 2008 یک وبلاگ بسیار محبوب داشت که در آن مرگ ناگهانی همسرش لیز و سفر خود را به عنوان یک پدر مجرد با دختری که مادرش را ندیده بود ، توصیف کرد. نکته جالب در مورد داستان اصلی شخصیت سفید مت لوگلین است که اکنون این نقش را در فیلم سیاه کوین هارت بازی می کند.

کوین هارت نقش اصلی فیلم

در فیلم شاهد پدری هستیم که در ابتدا رفتارهایشان خام دستانه و به دور از پختگی است اما تا پایان با پشت سر گذاشتن یک سیر تحولی شخصیتی، به مردی پخته و پدری تبدیل می‌شود که دیگران او را مایه افتخار می‌دانند

معرفی شخصیت های فیلم

مت مردی مهربان ، دلسوز ، فداکار و احساسی است. در ابتدای داستان ، نتیجه رفتار او نشان می دهد که شخصیت او به عنوان یک مرد خانواده بالغ نیست ، اما این موضوع با گذشت زمان در فیلم تغییر می کند و مت تغییر خاصی را تجربه می کند. فیلم سعی می کند فیلمنامه خود را بر اساس الگوهای کلاسیک توسعه دهد و اجزای مختلف این نوع روایت را به خوبی در داستان خود روایت می کند.

فیلم زمان را از دست نمی دهد و به محض ملاقات با شخصیت های مت و همسرش لیز ، 10 دقیقه پس از مرگ لیز پس از به دنیا آوردن نوزادش ، گره اولیه فیلمنامه شکل می گیرد. مت از این مرگ و اندوه بزرگی که به خاطر عشق زیادی که به همسرش داشت در قلبش بسیار ناراحت است و حالا به نظر می رسد این عشق به فرزند آنها نیز منتقل شده است.

فیلم پدرانه اولین صحنه را با مراسم عزاداری برای انتقال اندوه مت آغاز می کند. جایی که مت گلو درد دارد و نمی تواند به طور کامل صحبت کند. سپس بیمارستان را با استفاده از فلاش بک به ما نشان می دهد تا علت عزاداری مشخص شود. اگرچه مراسم اختتامیه لیز بستر مناسبی را برای موضوع فیلمساز فراهم می کند تا عملکردهای داخلی مت را بهتر آشکار کند ، اما چنین مراسمی ممکن است فرصت مناسبی برای توصیف سایر بازیگران نباشد. در این میان ، به عنوان مثال ، فیلم شخصیت جردن را معرفی می کند که دوست نزدیک مت است و در آینده به او بسیار کمک خواهد کرد. اردن را می توان یک تیپ دانست که هیچ وقت از شوخی و خنده دست نمی کشد و در مراسم اختتامیه نیز همین ویژگی را دارد. رفتاری که اگر با واقعیت مقایسه شود ، از حقیقت دور است و از جدیت عزاداری نیز می کاهد.

جزییات داستان فیلم

مت تصمیم می گیرد به تنهایی از فرزندش مراقبت کند و حتی بر سر این موضوع با همسر و مادرش مشاجره می کند. او دلایل قانع کننده ای دارد که به شهر آنها نرود ، از جمله محل کارش. برخورد مت با این موضوع نقطه شروع بلوغ پدری است. پس از نمایش خانواده ، زندگی و دوستان مت ، فیلم به محل کار او می رود و سعی می کند مت را یک فرد معتاد به کار موفق نشان دهد. مت همکاران خوبی دارد و رئیسش حساب ویژه ای برای او باز می کند. مت در حال فکر کناره گیری از شرکت است زیرا اکنون باید از دخترش مادلین مراقبت کند.

حرکت مت نشان بارزی از اهمیت و مسئولیت مسئولیت او در قبال پسرش است ، هرچند که رئیس با او مخالفت می کند. سپس ، در شرایطی که داستان فیلم در محل کار مت اتفاق می افتد ، فیلم به الگوهای امید ، ایثار و همکاری روی می آورد ، که در مجموع بیش از آنکه به واقعیت وفادار باشند ، اتوپیایی هستند و به نظر می رسد بیشتر در جهت تشویق حرکت می کنند. هدف باروری مت دخترش را هر روز به سر کار می برد تا بتواند از او مراقبت کند و همکارانش بدون اعتراض به او در مراقبت از کودک کمک می کنند و حتی او را تشویق به حضور در جلسات مهم می کنند. با این تفاسیر ، همه اتفاقات فیلم در جهت تصمیم مت حرکت می کند ، بنابراین وقتی رئیس به مت پیشنهاد می کند که از دخترش مراقبت کند ، چند روز دیگر این ایده جواب نمی دهد و مت پرستار را اخراج می کند زیرا او می خواهد به تنهایی از او مراقبت کنید

درست از همان لحظه ای که مادربزرگ های دختر بچه برای اولین بار در فیلمنامه به شهر خود باز می گردند ، و مت تنها می ماند ، ما به وضوح می بینیم که او از این به بعد دخترش را تنها تربیت و بزرگ می کند. البته در این راستا ، جردن نیز هر از گاهی به او کمک می کند و در بسیاری از موارد با مت است. جابجایی بین مت و جردن نیز با اتهام کمدی جالب است. رنجی که مراقبت مادلین برای مت ایجاد می کند بیشتر با نگرانی های هر خانواده ای در مورد نوزاد خود مطابقت دارد. مانند آرام شدن هنگام گریه در شب ، نگرانی از مشکلات گوارشی و امثال آن. در نتیجه موضوعات مطرح شده در فیلم از این فراتر نمی رود و حالت خاصی پیدا نمی کند که از طریق آن مجموع اقدامات شخصیت به سطح طرح مسائل برسد.

صحنه هایی از فیلم در بیمارستان

نکته قابل توجه در مورد شخصیت یک دختر کوچک زمانی است که او باید در هفت سالگی به مدرسه برود. مت به او آموخت که برای خواسته هایش بایستد و تا آخر به حرف هایش پایبند باشد. مدلین برخلاف همه همکلاسی های دخترش از پوشیدن دامن خودداری می کند. چنین تمایلاتی مطابق با همان نوع آموزش مدلین است. تربیتی که به دلیل حضور پدر ، عادات و رفتارهای مردانه را در دختر نهادینه کرده است و اکنون با حضور در جامعه قصد تغییر آن را ندارد. با کمی دقت می توان دریافت که هیچ زن دیگری در اطراف دختر حضور ندارد و همبازی های او دو مرد هستند که دوستان پدرش هستند. بنابراین ، تفکر مردانه که مثال پوشیدن شلوار به جای دامن یک نمونه بارز است ، هنگامی که مادلین از درخت می افتد و مجروح می شود ، علاوه بر عملکرد موضوعی ، یک کارکرد تخیلی نیز پیدا می کند ، بنابراین اصرار دختر بر این امر پایان می یابد. موضوع. او برای دفاع از ایده های خود تلافی می کند و این قصاص بدون توجه نمی ماند ، زیرا در نهایت او نه تنها از قوانین لباس فرم که دوست دارد ، بلکه از قانون مدرسه به طور کلی تخطی می کند.

مت از هرچه روی برمی‌گرداند به خاطر دخترش است. چه زمانی‌که به رابطه‌‌اش با سوان پایان می‌دهد و چه هنگامی که در آخرین لحظه فرودگاه را ترک می‌کند تا نزد دخترش برگردد

این مطلب ادامه دارد …. .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − 5 =