0

نقد فیلم سازهای ناکوک

نقد فیلم سازهای ناکوک

فیلمسازان ناکوک با بازی هنگامه قاضیانی ، غزل شاکری و حامد کمیلی از 30 اکتبر در سیستم عامل های نمایش آنلاین آزاد شده اند.

علی حضرتی فرزند الیاس حضرتی است. حضرتی کار خود را با تولید در تئاتر آغاز کرد و سپس با تولید فیلم های “خداحافظ طولانی” (فرزاد موتمن) و “پروفایل ها” (ایرج کریمی) وارد عرصه سینمای داستانی شد. خداحافظی طولانی در هفت رشته از جمله بهترین فیلم و جشنواره خاطرات ایرج کریمی به عنوان بهترین فیلم در بخش هنر و تجربه جشنواره نامزد جشنواره فیلم فجر شد. Nakok Instruments اولین فیلم کارگردانی حضرت است. حضرتی به دلیل سابقه تولید خود توانسته است در پشت صحنه فیلم اول خود گروهی از متخصصان سینما را داشته باشد. از جمله می توان به حضور عبدالله اسکندری (طراح طراحی چهره) ، ژیلا ایپکچی (تدوین گر) ، مسعود امینی تیرانی (مدیر فیلمبرداری) و فرشته طائرپور به عنوان تهیه کننده اشاره کرد. فیلمنامه Nakok Instruments نیز توسط حضرتی و با مشارکت اصغر عبدالهی (آشپز ، صبحانه برای دو نفر) نوشته شده است.

بازیگران فیلم

ترکیب این نامه های شناخته شده در پشت صحنه و حضور بازیگری با پس زمینه ای مانند هنگامه قاضیانی در مقابل دوربین باعث می شود انتظار داشته باشیم با یک فیلم قابل توجه اول روبرو شویم. انتظاری که در همان دقایق ابتدایی فیلم کم رنگ می شود. این فیلم به غیر از تعدادی کارت پستال و قابهای چشم نواز ، چیزی به ذکر ندارد. حضرتی با روشنایی کم و رنگ های سرد در سازهای نامحسوس فضایی بی روح و دلگیر ایجاد کرده است. از این نظر ، سازهای ناسازگار فضای بصری مشابه ایرج کریمی دارند. به نظر می رسد فضای فیلم با روحیه افسرده شخصیت هدیه با غزل شاکری مطابقت دارد. Nakok Instruments داستان رابطه ای بین دو خواهر است. خواهر بزرگتر ، هلیا ، سعی می کند خواهر کوچکتر خود را با کنترل مداوم خواهر کوچکترش معالجه کند ، غافل از اینکه خودش در آستانه فروپاشی است.

سینمای ایران

نسخه غیر قانونی فیلم

نسخه غیرقانونی سازهای Nakok فقط یک روز پس از انتشار آنلاین در چندین وب سایت برای بارگیری در دسترس قرار گرفت. موضوعی که معظم له را تحریک کرد. با این حال به شما توصیه می کنم در این شرایط بد اقتصادی برای تماشای این فیلم هزینه نکنید. این به معنای تشویق شما برای تماشای نسخه غیرقانونی فیلم نیست که به هر حال نفرت انگیز است. برای جلوگیری از ضربه زدن به سینمای ایران ، نسخه های غیرقانونی فیلم ها را بارگیری نکنید.

اما برای صرفه جویی در وقت و هزینه خود ، پیشنهاد می کنم این فیلم را تماشا کنید و مطمئن شوید که چیز خاصی را از دست ندهید. من در اینجا عمداً از عبارت “حمایت از سینمای ایران” استفاده نکردم ، زیرا اساساً به طور کلی به این گفته اعتقادی ندارم. آیا این فیلم های بی پایان که با سرمایه گذاری های میلیاردی میلیاردی ساخته شده اند ، نیاز به حمایت مخاطبان ما دارند؟ حمایتی که در نهایت برای روح ما هزینه دارد.

فیلم بدون مشکل

سازهای نادرست در تمام ابعاد آن یک فیلم مضحک و بدون مشکل است. یکی از زشت ترین فیلم هایی که اخیراً در سینمای ایران دیده ام. هرگونه ادعا در مورد ابزارهای ناسازگار پوچ به نظر می رسد. عنوان فیلم روانکاوی ادعای اغراق آمیز برای سازهای ناکوک است. درک اولیه کارگردان از ساخت فیلمی با مضامین روانکاوی در هر یک از انتخاب های وی مشهود است. به عنوان مثال ، ایجاد شخصیت هایی که مرگ آنها از ابتدا تا انتها مشخص نیست. این ابهام قبلی که در طراحی شخصیت وجود دارد (بخوانید عدم توانایی در ایجاد شخصیت) یک ترفند آشنای فیلم های روانکاوی است. البته این عارضه در بسیاری از فیلم های ایرانی به طور گسترده تری دیده می شود. فیلمسازان و فیلمنامه نویسان محترم فکر می کنند صرف انتقال اطلاعات کافی است تا ما به شخصیت های فیلم هایشان و داستان هایشان ایمان بیاوریم.

در زیر بخشهایی از داستان فیلم است

کاراکتر هلیا

کاراکتر هلیا

به عنوان مثال ، چرا باید هلیا را به عنوان روانشناس بپذیریم؟ از ابتدای فیلم به سادگی به ما می گویند که او روانشناس است و در چند صحنه محدود او را در بیمارستان روانی می بینیم. یا چرا عشق و تقوی (حامد کمیلی) و هدایا باید برای ما باورپذیر باشد؟ احتمالاً به این دلیل که در فیلمنامه آمده است که آنها یکدیگر را دوست دارند ، بنابراین ما باید به حکم فیلمنامه نویس و کارگردان اعتقاد داشته باشیم. این دو فیلمنامه نویس هیچ وقت برای طرح و خلق شخصیت های باورپذیر نگذاشتند.

هدیه علاقه مند به نواختن چنگ است و سعی دارد خود را برای اجرا آماده کند. او در کل فیلم به دنبال مکانی برای تمرین در آرامش است. با این حال ، در پایان ، با دو گفتگوی ساده و اینکه اجرا نمی شود ، مقید است. (آیا فیلم ما را سر کار نگذاشت؟). ضربه های تصادفی او را در گذشته رها نمی کند و او دائما به دنبال بازگشت به خانه پدرش است. البته گذشته فقط در فیلم ذکر شده است. به گفته خواهرش ، او همچنین ظاهراً از همان بیماری مادرشان رنج می برد و تمایل درونی به خودکشی و افسردگی دارد. تمایلی که در صورت ضربه یا خرابی عاطفی شدت می یابد. این فیلم می خواهد ما همه اینها را بپذیریم در حالی که برای اعتبار آنها تنظیم و پرداخت مناسبی وجود ندارد.

سرگردان در خانه پدری

این فیلم دائماً شخصیت هایی را در موقعیت های مشابه به ما نشان می دهد. این هدیه بی هدف در خانه پدرشان سرگردان است و هر از گاهی ناپدید می شود. گاهی اوقات او کمی سازش می کند و با آن بازی می کند. پارسا با بازی حامد کمیلی شخصیتی معطل است که نمی داند در فیلم چه غلطی می کند. او دائماً با هلیا بر سر این هدیه بحث می کند. همچنین شرایط تکراری وجود دارد که هلیا و هدیه در مورد وضعیت روحی هدیه یا گذشته خانوادگی آنها بحث می کنند.

اصرارها و تلاشهای مکرر هلیا برای هدیه برای ترک ویلای پدرشان و بازگشت به خانه خودش. فیلم مجموعه ای از این موقعیت های تکراری رقت انگیز است و روایت فیلم بیشتر از آنکه گسترش یابد ، حول محور آن است. از همه بدتر حضور گاه به گاه و بی ربط سه شخصیت اصلی در کافه مقابل خانه آنها است. احمد عربانی (کاریکاتوریست معروف) با لهجه و زبان شیرین خود در نقش مدیر کافه عنصر دیگری است که به داستان فیلم و شخصیت های دیگر ارتباطی ندارد. با این حال ، با وجود بی ربطی ، او دلپذیرترین شخصیت فیلم است.

هنگامه قاضیانی

طراحی بصری فیلم

سفاهت فیلم فقط به فیلمنامه و روایت بی انتها محدود نمی شود. درک ساده ساز فیلمساز از ساخت فیلمی با مضامین روانکاوانه در کادربندی بی روح اثر نیز دیده می شود. طراحی بصری فیلم از همان منطق ایجاد شخصیت ها و موقعیت ها پیروی می کند. از آنجایی که ما با فیلمی با شخصیت های افسرده و افسرده روبرو هستیم ، بنابراین کادر بندی شیک کم رنگ با حداقل نور برای این منظور کافی است. تصاویر البته بیشتر شبیه قاب های دیدنی است که حاصل مهارت مسعود امینی تیرانی است.

تصاویر کارت پستال فیلم و شعارهایی که فیلمساز در دکوپاژ می زند به شخصیت ها و احساسات آنها راه پیدا نمی کند. کشیدن ، ردیابی ، بزرگنمایی و بزرگنمایی و نمای نزدیک که هیچ تعادل ایجاد نمی کند. طراحی صحنه فیلم از همان منطق اساسی پیروی می کند. ژیلا ایپکچی به عنوان ویراستار تلاش زیادی کرد تا این نقشه های زائد و احمقانه را کنار هم بگذارد و نمی توانست کاری در این زمینه انجام دهد.

هنگامه قاضیانی

بازیگران فیلم نیز همین وضعیت را دارند. به نظر می رسد که هنگامه قاضیانی دستور داده است که دیالوگ های بی پایان را بیان کند و غزل شاکری یک شکل ثابت را تا پایان فیلم تکرار می کند. حامد کمیلی ، در نقش پارسا ، بین دو خواهر گیر کرده است ، گویی او مانند تماشاگران در تلاش برای درک درد این دو نفر است.

خطوط داستانی فیلم به حال خودشان رها شده است. این فیلم دو خط داستانی مربوط به هدیه ، آماده سازی او برای موسیقی و روند بهبودی او را کامل نمی کند. داستان اول نیمه تمام و داستان دوم با تصمیم شخصیت ها برای سفر به شمال به پایان می رسد و نتیجه آن تغییر ناگهانی هدیه است. در پایان فیلم ، هدیه بدون هیچ پیش زمینه ای از گذشته خلاص می شود ، بیماری او بهبود می یابد و در نهایت او از زیر سایه کنترل کننده هلیا بیرون می آید. اگر به همین سادگی بود ، کاش فیلمساز آنها را زودتر به سفر می فرستاد و وقت ما را اینگونه تلف نمی کرد.

داستان رسمی سازهای ناکوک

داستان رسمی سازهای ناکوک

در خلاصه این مقام آمده است: “این فیلم داستان دو خواهر است که با ورود یک مرد عاشق ، اولین هویت در آستانه فروپاشی و شخصیت دوم در مسیر شناخت خود است” داستان Nakok Instruments. به این ترتیب ما با ملودرام زنانه در اشتباه هستیم. با این حال ، این فیلم قرار است در مورد روابط پیچیده این دو خواهر باشد.

البته این فیلم نتواند ابعاد پیچیده رابطه این دو خواهر را آشکار کند. طبق طرح فیلم ، هلیا نگران است که با ورود به میانسالی خواهرش را از دست بدهد و با تنهایی و پیری روبرو شود. البته تصور نکنید که فیلم با این ابعاد سروکار دارد اما این برداشت های مخاطب از طرح نادرست فیلم است. هلیا تمایل بیمارگونه ای به مراقبت از خواهرش دارد و به نظر می رسد او یکی از دلایل بیماری هدیه است. در واقع او نگران هدیه نیست بلکه نگران وضعیت خود است ، به همین دلیل پارسا را ​​عنصری مزاحم و برهم زننده می داند.

داستان هدیه و هلیا

از این منظر ، سازهای ناکوک دو داستان مرتبط با هدیه و هلیا را مورد توجه قرار می دهند. اما فیلم موفق نمی شود با انتخاب زاویه مناسب به داستان هر دو ، باطن و ابعاد پیچیده روابط آنها نزدیک شود. این فیلمساز فکر می کند فقط با حضور دو شخصیت زن یک فیلم زن خلق می شود. زنان بی جان ، منفعل و وابسته ای که با یکدیگر در یک رابطه بیمارگونه و غیر منطقی قرار دارند. همچنین ، کلید آزادی این دو خواهر ، گویی نه در روند ادراکی خودشان ، بلکه در دست قهرمان داستان است.

مرد زن را با خود به شمال می برد ، در ایوان خانه برای او کبابی می پزد و بدین ترتیب زن کم کم راهی برای بهبودی پیدا می کند. از این نظر ، Nakok Instruments فیلمی رقت انگیز است که سازنده آن هیچ درکی از حساسیت های جهان زن ندارد. علی حضرتی با اطمینان حاصل از ساخت چند فیلم سعی کرده است با ساخت اولین فیلم خود وارد عرصه کارگردانی شود. اما ابزارهای بد اثری جز اتلاف سرمایه بازرس ندارند.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 × دو =