0

نقد فیلم The Doorman- دربان

نقد فیلم The Doorman

در یادداشت زیر می گوییم که وقایع The Doorman در دنیای خیالی این فیلم نیز باورنکردنی است.

فیلم هایی هستند که صرفاً برای سرگرمی مخاطب ساخته می شوند ، به عبارت دیگر ، این فیلم ها قرار نیست بیننده را به فکر وادار کند یا درگیر مسائل جدی شود. این فیلم ها معمولاً برای سرگرمی و سرگرمی استفاده می شوند. البته طرح چنین ادعایی به معنای سرگرم کننده نبودن فیلم های به اصطلاح جدی نیست ، برعکس ، مخاطبان آن فیلم ها سرگرم کننده تر از هر فیلم به اصطلاح سرگرم کننده پاپ کورن هستند. فیلم Doorman در دسته اول قرار دارد ، این فیلم قرار است حدود 90 دقیقه مخاطبان را سرگرم کند.

این روزها وجود و ساخت چنین فیلم هایی برای همه ما روشن است و چه بخواهیم و چه نخواهیم تقریباً با آن کنار آمده ایم. به هر حال؛ درست است که چنین فیلم هایی فقط به خاطر گذشت زمان ساخته می شوند ، اما آیا دلیلی دارد که فیلمساز از تکنیک ها و صنایع دستی اولیه دنیای هنر در ساخت آنها استفاده نکرده است؟ جواب منفی است به هر حال چنین فیلم هایی باید حداقل را داشته باشند. در یادداشت زیر در مورد کیفیت فیلم “دربان” صحبت خواهیم کرد.

متن ادبی فیلم

یک فیلم یا متن ادبی (اعم از شعر ، رمان ، داستان کوتاه یا حتی تجاری) دنیای منحصر به فردی دارد و طبق قوانین و مفروضات آن جهان وقایع آن باورپذیر است. به عنوان مثال ، اگر در سریال بازی تاج و تخت شاهد حضور اژدها یا بازگشت شخصی از دنیای مردگان باشیم ، اساساً نمی توانیم وارد متن فرم هایی مانند “چه یک سریال خیالی و باورنکردنی هستیم.” ” زیرا در جغرافیای سریال مانند “بازی تاج و تخت” چنین اتفاقاتی دور از ذهن نیست و از قضا کاملاً طبیعی است.

از طرف دیگر ، در سریالی مانند reaking ad ، هرگز چنین عناصر خیالی را نخواهیم دید. یا مثلاً وقتی شخصیت عروس در فیلم Kill ill (مسافرت بیل) با کاتانا از ژاپن به آمریکا سفر می کند دیگر بحث این نیست که چگونه این شخصیت توانسته با شمشیر کشنده سوار هواپیما شود ، زیرا چنین چیز با توجه به پیش فرض های دنیای فیلم کاملاً پذیرفته می شود.

“باورپذیر” است. به عبارت دیگر ، هر آنچه در داستان اتفاق می افتد باید مطابق با فرضیات ، اصول و قواعد آن داستان باشد ، در غیر این صورت متن ناقص و تحریف شده است. داربان از همین مشکل رنج می برد ، به عبارت دیگر ، وقایع فیلم با اصول و مفروضات دنیای آن مطابقت ندارد.

فیلم سینمایی دربان

فیلم دربان

برای اثبات ادعای فوق ، لازم است ابتدا شرح داستان و در نتیجه دنیای فیلم دربان را بدست آورید. فیلم درب داستان زنی به نام علی است. شخصی که قبلا به عنوان گروهبان و در یک تصادف خدمت می کرد ، در انجام وظایف خود کوتاهی کرد و اکنون به زادگاه خود بازگشته است. او که ظاهراً از بیماری روانی این حادثه رنج می برد ، توسط عمویش در ساختمانی که در آن کار می کرد به عنوان دربان استخدام شد. این ساختمان همچنین محل زندگی همسر و دو فرزند خواهر ارگانیک گمشده است.

از آنجا که داستان در روز عید پاک مسیحی اتفاق می افتد ، علی را برای این ضیافت مذهبی به آپارتمان اقوام خود که شوهر خواهران و خواهرزاده هایش است دعوت می کنند. جالبتر اینکه ، عموی داستان ، که اتفاقاً یک شخصیت محبوب است و در یک ساختمان کار می کند ، به مهمانی دعوت نمی شود ، اگرچه بعدا مشخص شد که این فیلمساز قصد داشته شخصیت عموی خود را جایی در وسط فیلم نجات دهد ، برای یکی از چندین صحنه به ظاهر اکشن. این اثر از او استفاده می کند تا کمی فیلمنامه بدست آورد و سپس این شخصیت را بکشد. اتفاقاً ، علی به یک مهمانی عید پاک دعوت می شود ، غافل از اینکه در همان روز شخصی به نام دوبوار وارد ساختمان محل اقامت آنها می شود که به دلیل تعمیرات تخلیه شده است ، تا برخی از نقاشی ها را بدزدد.

آپارتمان زوج مسن

آقای دوبوئیز و باندش ابتدا به آپارتمان یک زوج مسن می روند که گفته می شود یکی از آنها دوست قدیمی او بوده و نقاشی های ارزشمندی را نزد خود نگه داشته است. در این سکانس ، دو بووار از دوست قدیمی خود بازجویی می کند و دوستش ، به هر دلیلی ، اطلاعات زیادی به او نمی دهد. در کمال تعجب ، همسر این دوست و همکار قدیمی همه چیز را به احمقانه ترین شکل ممکن در شرایط مختلف آشکار می کند.

اگر با یک فیلم کمدی طرف بودیم ، می توان آن مقدار حماقت و سادگی را باور کرد ، اما اینطور نیست. از طرف دیگر ، ما با شخصی روبرو هستیم که چندین سال به تنهایی از شوهر پیر خود مراقبت کرده و از چنین سختی بزرگی بیرون آمده ، مغرور شده و از این طریق اوقات سرد و گرم را تجربه کرده است. اما همین شخصیت همه ساده لوحی همه چیز را آشکار می کند ، گویی که او برای لحظه ای از متن دیگری به فیلم معرفی شده یا هوش بسیار کمی دارد. این نمونه ای از مواردی است که با اصول دنیای فیلم مطابقت ندارد.

شوهرِ خواهر آلی

شوهر خواهر آلی

در قسمت دیگری از فیلم ، جان ، شوهر خواهر علی ، با زیرکی لپ تاپ آقای دوبوئیس را می دزد و آن را به دخترش لیلی تحویل می دهد. لیلی همچنین با زیرکی و جمعی پستی را در شبکه های اجتماعی می نویسد تا شاید بتواند کمکی پیدا کند. جالب اینجاست که در تمام این مدت آقای دوبوار و دست راست او ، بوریس ، با جان و لیلی در یک اتاق هستند. بوریس چندین بار در اتاق راه می رود ، اما دقیقاً لحظه ای که لیلی پیام خود را ارسال می کند ، لیلی را نمی بیند. به نظر می رسد بوریس برای چند دقیقه بینایی خود را از دست داده است تا کمی هیجان به فیلم اضافه کند ، حتی اگر این هیجان به قیمت فدای یک عنصر بسیار مهم اعتبار ، به فیلم اضافه شود.

شخصیت مکس

یکی از شخصیت های فیلم مکس نام دارد. مکس پسر جان و خواهرزاده ارگانیک او ، نوجوانی دست و پا چلفتی ، گرچه فقط در نیمه راه فیلم است. او از وسط فیلم به نوجوانی ناهموار تبدیل می شود که علی را با رمز مورس راهنمایی می کند. یا او با حداکثر ظرافت و سرعت اسلحه را بیرون می آورد ، در حالی که مکس کسی است که در حالی که در مکانی مخفی پنهان شده بود ، با احمقانه ترین شکل ممکن با فریاد زدن بر روی دشمنان ، خود و مخفیگاه ارگانیکش را مطلع می کند و بعلاوه ، با اقدام او همچنین با عجله ورودی مخفیگاه را فاش کرد.

تغییر هر شخصیت باید همیشه به دلایل قانع کننده ای اتفاق بیفتد. یعنی متن دلایل تغییر هر یک از شخصیت ها را به بیننده یا خواننده ارائه می دهد ، در حالی که در فیلم هیچ تغییری برای مکس وجود ندارد. به عبارت دیگر ، شخصیت ماکس پرداخت نمی شود ، اما باید به تغییر شکل او از یک نوجوان ساده لوح به یک نوجوان مسئولیت پذیر اعتقاد داشته باشیم.

شخصیت اصلی فیلم آلی

شخصیت اصلی فیلم

شخصیت اصلی فیلم ارگانیک است و از قضا بیشترین تخلفات در متن این شخصیت اصلی صورت گرفته است. بیایید با مهمترین موارد شروع کنیم. این فیلم ادعا می کند که علی در حادثه دچار نوعی اختلال روانی شده است که به دنبال این عارضه ، با دیدن برخی از تصاویر یا قرار گرفتن در موقعیت های خاص ، گذشته و آن حادثه مرگبار را به یاد می آورد. شخصیت روان رنجور معمولاً انسانی ضعیف است ، به دلیل درگیر شدن در خاطرات تلخ قادر به تمرکز نیست و در انجام کارهای مختلف ضعیف است.

به عبارت دیگر ، وقتی شخصیت داستان دارای یک عارضه است ، یا داستان روی یک اتفاق خاص مانور می دهد ، آن عارضه یا حادثه خاص باید عملکردی در داستان داشته باشد. در غیر این صورت ، حضور آن موارد در داستان بی ربط است. یعنی اگر گذراندن یک واقعه غم انگیز از دست دادن عزیزان تأثیری در مواد ارگانیک ندارد ، پس دلیل وجود آن چیست؟ البته این فیلم ادعا می کند که علی تحت تأثیر این حادثه قرار گرفته است اما این ادعا به راحتی با کمک خود فیلم قابل رد است.

ذهن آلی

تأثیرات حادثه در ذهن آلی را می توان به دو قسمت تقسیم کرد ، که من شرح نقطه جدایی این دو قسمت را ارائه می دهم. در یک قسمت از فیلم ، ماکس به دست دشمن می افتد و از طرف دیگر ، دو بووار و باندش متوجه می شوند که علی رابطه خانوادگی با زندگی و فرزندانش دارد ، بنابراین سعی می کند از این رابطه خانوادگی به عنوان اهرم فشار استفاده کند. . در نتیجه این اقدام ، دو بووار خاطره تلخ خود را به یاد می آورد ، در افکار نگران کننده آن فرو می رود و سپس با سیگنال های مکس به هوش می آید تا به گروگان ها برود. این قسمت از فیلم بارزترین و برجسته ترین نمایش روان رنجوری آلی در نظر گرفته می شود و بنابراین “تأثیرات حادثه بر ذهن آلی” قبل و بعد از این سکانس رخ می دهد.

حال سوال این است که علی پس از این سکانس چه تغییری کرده است؟ پاسخ هیچ تغییری نیست. قبل از سکانس توصیف شده ، او دشمنان خود را مانند نسخه زنانه جان ویک ذبح کرد و پس از آن همان روش حرفه ای ، زیرک و هوشمندانه را برای از بین بردن روزهای دشمنان خود بلعید. در حقیقت ، توالی از نظر خصوصیات آلی فاقد هرگونه مهارت و کارایی است و ارگانیک قبل یا بعد از توالی تغییر نمی کند. به عبارت دیگر ، رنج ارگانیک آشکار از روان رنجوری و حوادث غم انگیز به هیچ وجه شخصیت وی را تغییر نداده است ، در حالی که فیلم دائماً روی این دو مانور می دهد و تمرکز می کند. حال با این موارد ، چگونه می توان به تأثیر ارگانیک آن واقعه تلخ در گذشته “اعتقاد” داشت؟

 سکانس مبارزه

سکانس مبارزه

یکی دیگر از موارد واضح وقایع باورنکردنی در فیلم ، سکانس آخر مبارزه است. جایی که علی و بوریس به خنده دارترین شکل ممکن به یکدیگر حمله می کنند و جالب اینجاست که همه تیرهای آنها اشتباه است. به نظر نمی رسد که متن ادعا می کند بوریس یک کهنه سرباز و جانباز ارگانیک از یک جانباز فوق حرفه ای است. آنها ناگهان تمام ویژگی های (کوچک) شخصیت های خود را دور ریخته و مانند دو نوجوان تازه کار به یکدیگر حمله می کنند.

علاوه بر این ، در پایان این سکانس ، در طی مبارزه ارگانیک از هیچ جا ، او ظاهراً ، بدون هیچ نشانه ای ، غلاف بوریس را گرفت و یکی از نارنجک های خود را کشید. بوریس نارنجکی را در جیب شلوار جین خود پنهان کرد و اینکه علی و چه زمانی و چگونه غلاف خود را لمس کرد ، سوالات دیگر ادعاهای فیلم است. سوالاتی که باز هم غیر منطقی بودن وقایع فیلم را بر اساس اصول و مفروضات دنیای آن نشان می دهد.

فیلم “دربان” مدرکی برای اثبات ادعاهای خود ندارد. به همین ترتیب ، اتفاقاتی را می بینیم که هیچ رنگی از اعتبار در دنیای فیلم ندارند. فیلمساز حتی اصول ، قواعد و مفروضات دنیای فیلم خود را رعایت نمی کند ، به طوری که ما می توانیم اتفاقاتی را ببینیم که ضعف فیلمنامه را بیش از هر چیز نشان می دهد. این واقعیت که یک فیلم صرفاً برای سرگرمی مخاطبانش ساخته شده دلیل بر عدم رعایت اصول اولیه فیلم سازی نیست.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ده − 1 =