در بررسی Creaks ، ما در مورد اینکه چگونه سازندگان Machinarium یک تجربه هنری فوق العاده زیبا را در آخرین ساخته های خود ایجاد کرده اند ، صحبت خواهیم کرد.
Amanita Design Studio با ساخت بازی های ماجراجویی با کلیک و کلیک مانند Machinarium مشهور شد. آثار این استودیو معمولاً علاوه بر جذابیت هایی که از لحاظ طراحی معماها و راه حل هایشان دارند بسیار مورد توجه قرار می گیرند و این همان طراحی هنری بسیار دیدنی محیط بازی است. حال ، Amanita Dizan پس از تجربه موفقیت آمیز کلیک و کلیک ، به سراغ اثری نسبتاً متفاوت به نام Creaks رفته است که یک بازی پازل platformer است و در ادامه بررسی خواهیم کرد که آیا می تواند تجربه ای سرگرم کننده را فراهم کند یا خیر.
همه چیز با یک اتاق کوچک و یک مرد در حال خواندن کتاب شروع می شود. خاموش و روشن شدن چراغ اتاق باعث می شود تا مرد از پشت میز خود بلند شود و این در نهایت منجر به یافتن سوراخی در دیوار می شود که مرد را به فضای عجیبی می برد. فضایی که تمام جادوی Creaks در آن اتفاق می افتد. تمام معماها ، داستان بازی و همه اتفاقات عجیب و غریب در این دنیای متفاوت و سورئال اتفاق می افتد
ما اشاره کردیم که Creaks یک بازی پازل platformer است ، اما جنبه های پازل بازی تقریباً از جنبه های غواصی از ابتدا تا انتها چاق تر است. در واقع ، به هیچ وجه انتظار نداشته باشید که این بازی مهارت های شما را در موقعیت هایی مانند پرش به موقع یا سیستم عامل عبور از سرعت آزمایش کند و در بیشتر قسمت های بازی شما در حال حل معماها و معماها هستید ، بنابراین گاهی اوقات از جنبه های platforming نیز به عنوان ابزاری استفاده می شود برای حل معماها. . ایده هایی که در طراحی پازل به کار رفته است ، کاملاً جدید و خلاقانه نیستند و اگر از طرفداران بازی های پازل هستید و کارهای مختلفی از این سبک را تجربه کرده اید ، در طراحی پازل ایده هایی از کارهای مختلف به ویژه کارهای قدیمی خواهید یافت.
با این حال ، این اصلاً مشکلی برای بازی ایجاد نمی کند. از آنجا که همه آثار ساخته شده در دنیای بازی های ویدیویی لزوماً تجربیات کاملاً بکر و جدید نیستند. گاهی اوقات هنر بازی سازی این است که از کارهای مختلف الهام گرفته و آنها را به گونه ای در بازی تلفیق کنید که در نهایت به هدف نهایی هر بازی که سرگرمی و جذب مخاطب است برسد و خوب ، این در Creaks عالی نیست. ، اما تا زمانی که خیلی خوب اتفاق بیفتد
مکانیک کلی بازی
مکانیک کلی بازی بسیار ساده است. از آنجا که شخصیت شما در Creaks می تواند به پایین بپرد یا مستقیماً از سکو به سکوی دیگر بپرد ، او برای رسیدن به سطوح بالاتر به یک سکوی کمکی نیز نیاز دارد و نیازی به پرش های طولانی برای بدست آوردن سکوهای بلند نیست. جدای از این ، این بازی امکان تعامل با سوییچ های مختلفی را نیز فراهم می کند که از طریق آنها می توانید موانع را حرکت داده یا باعث روشن و خاموش شدن نور شوید. بعد از مدتی ، یک مکانیک دیگر به لطف موردی که پیدا کردید در دسترس قرار می گیرد و اینها همه مواردی است که بازی با هم ترکیب می کند تا شما را با گیم پلی خاص خود درگیر کند.
پازل های بازی حالت صحنه به صحنه دارند. این بدان معناست که کل دنیای بازی که چیزی شبیه به یک قلعه عجیب است از قسمتهای بهم پیوسته تشکیل شده است و شما باید به مرور معمای هر قسمت را حل کنید تا به منطقه بعدی برسید. اما یکی از جنبه های جالب طراحی پازل بازی ، استفاده از موجودات مختلف است. موجوداتی که هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند و شما باید این خصوصیات را بدانید تا معماها را رد کنید و از آنها در جهت هدف خود استفاده کنید. به عنوان مثال ، اولین موجود از این جنس که در بازی معرفی می شود ، یک سگ مکانیکی است. سگی که اگر به آن نزدیک شوید شما را تعقیب می کند ، از نور می ترسد و اگر به شخصیت بازی برسد طبیعتاً او را می کشد.
حال ، آنچه در بازی اتفاق می افتد این است که سازندگان ، با استفاده از ویژگی های ساده این سگ ها ، پازل های بسیار متنوع و متنوعی را برای شما طراحی می کنند. به عنوان مثال ، در یک نمونه شما باید آنها را تحریک کنید تا به نردبان برسند تا در این مرحله روی یک سکو قرار بگیرند و باعث شود درب برای شما باز شود. در یک مثال دیگر ، باید آنها را به بخشی از محیط بکشید و سپس چراغ را روشن کنید تا مسیر آن مسدود شود تا بتوانید با خیال راحت از مکانی که نگهبانی می کرد عبور کنید. هنگامی که اولین جرقه های تکرار این ایده در ذهن شما روشن می شود ، بازی به مکانیک بعدی خود تبدیل می شود. اگر به این موجودات تابش مستقیم دهید ، باعث خشک شدن و تبدیل شدن آن به یک جسم ثابت می شود. جسمی را که می توانید با حرکت دادن آن در مناطقی که زیر نور لامپ هستند ، مثلاً حرکت دهید یا آن را روی سکو قرار دهید یا از خود جسم به عنوان سکویی برای رسیدن به سطوح بالا استفاده کنید.
Amania Design به خوبی از این ایده برای ایجاد معماهای بازی استفاده کرده است. کراک ها محدود به سگی که نام بردیم نیستند و با گذشت زمان ، موجودات دیگری معرفی می شوند. برخی در هوا شناور هستند و رفتارهای خاص خود را در برخورد با موانع انجام می دهند ، برخی از حرکات شما را کپی می کنند و به عنوان مثال اگر حرکت می کنید در همان جهت حرکت می کنند. طراحی مکانیکی این موجودات نقطه عطفی در بازی است که بسیاری از معماهای Creaks را تشکیل می دهد و انصافاً سازندگان هرگز از آنها سو mis استفاده نکرده اند. منظورم این است که ، به عنوان مثال ، ما بسیاری از پازل های یک شکل و مشابه را در بازی نمی بینیم ، و از ابتدا تا انتها ، تنوع خوبی از پازل ها وجود دارد و سطح چالش ها افزایش می یابد ، و برای عبور از این چالش ها ، شما باید به ذهن خود و استفاده از ذهن خود را.
حل معماهای بازی
البته ، اگرچه برای حل معماهای بازی به فکر و دقت زیادی نیاز داریم ، اما طراحی معماها در Creaks هرگز از منطق خارج نمی شود ؛ به عبارت دقیق تر ، پاسخ هر معما همیشه در مقابل مخاطب است و خبری از یک روش غیرمنطقی و عجیب در بازی نیست. این یک اصل بسیار اساسی است که می تواند برای اندازه گیری کیفیت یک بازی پازل مورد استفاده قرار گیرد ، و خوب Amanita Dizan ، که قبلاً در آزمون طراحی منطق پازل در بازی های دیگر نیز عالی بوده است ، این بار در این زمینه بسیار موفق بوده است.
البته ، گیم پلی Creaks فقط حل معماهای محیطی نیست. با پیشرفت در بازی ، نقاشی هایی را می بینید که خود به دو نوع تقسیم شده اند. دسته اول نقاشی هایی هستند که تعامل زیادی با آنها ندارید و فقط با فشار دادن یک دکمه ، داستان آن نقاشی روایت می شود ، صادقانه بگویم که همیشه معنی دار نیستند و دروغ نیستند ، و چرا دروغ یکی از مواردی است که باید به درستی با آنها مرتبط باشد. من نکردم. درست است که هدف سازندگان از قرار دادن این تابلوها در محیط ، به چالش کشیدن شما برای یافتن آنها است ، اما اول از همه ، اکثر تابلوها بسیار مفید هستند و چالش های اضافی در بازی ایجاد نمی کنند. ثانیا ، درست است که برخی از تابلوها به نوعی داستان بازی را ارائه می دهند ، اما در این رابطه ، داستان جالب آنطور که باید منتقل نمی شود ، تا احساس کنیم که بالاخره چیزی به تجربه ما از بازی اضافه شده است.
اما بیایید به نوع دوم نقاشی ها برسیم. این بدان معنی است که نقاشی هایی که با آنها ارتباط برقرار می کنید و پس از فعال سازی آنها ، می توانید به عنوان مثال با انتخاب مسیرهای درست در نبرد بین دو شوالیه شرکت کنید یا به دنبال گربه گمشده یک هنرمند باشید. متأسفانه ، حتی این تابلوها ، اگرچه بازیکن را برای چند ثانیه از روند بازی کلی جدا می کنند و به فضای متفاوتی می رسانند ، اما در عمل چیز زیادی به تجربه بازی کلی شما اضافه نمی کند و بیشتر شبیه حضور یا عدم حضور آنها است ، تأثیر زیادی بر روند. و این میزان لذت شما از بازی را ندارد.
خلاصه ای از وضعیت گیم پلی
به طور کلی ، اگر بخواهیم خلاصه ای از وضعیت گیم پلی بازی Creaks داشته باشیم ، شاید ساده ترین توصیف این باشد که آمانیتا دیزان همان کیفیت بالای طراحی پازل بازی های قبلی خود را در این سبک جدید که به آن نزدیک شده ، حفظ کرده است. نتیجه کاری است که از ابتدا تا انتها با معماهای جالبی روبرو خواهید شد که ممکن است برای حل برخی از آنها و انجام انواع آزمون و خطا حتی برای مدت زمان نسبتاً طولانی فکر کنید و سرانجام بعد از حل پازل ، اول از همه همه ، هوشمندی سازندگان را برای این طراحی هوشمندانه تحسین کنید ، و ثانیا ، آن لذت شیرین حل معما را بچشید. لذتی که هر بازی نمی تواند منتقل کند و یک خط خوب بین یک معمای خوب و بد وجود دارد که اگر رعایت نشود ، نتیجه خیلی ساده ، غیر منطقی سخت و حتی گاهی مضحک به نظر نمی رسد. اتفاقات بدی که صادقانه در Creaks رخ نداده است.
خوب ، اکنون که ما در مورد بازی به طور مفصل صحبت کردیم ، اجازه دهید به چند جنبه دیگر بپردازیم. Creaks در پشت پازل و معماهای خود تلاش زیادی می کند تا یک داستان خوب را تعریف کند. داستان بازی شروع خوبی دارد و دقایق ابتدایی آن موفق می شود س questionsالات زیادی را در ذهن مخاطب ایجاد کند. با گذشت زمان ، بازی به تدریج پاسخ این س questionsالات را می دهد تا به نقطه پایان برسد و اینجاست که احتمالاً شما هم مثل من حس دوگانه ای از داستان بازی خواهید یافت. اما قبل از اینکه به چرایی این احساس دوگانه بپردازیم ، لازم به ذکر است که سبک قصه گویی در Creaks ، مهم نیست ، مهم نیست. این بازی برای روایت داستان خود بسیار به هوش مخاطب احترام می گذارد و این موضوع مربوط به دیالوگ های متنی و حتی مکالمه به زبان مفهومی نیست که از طریق آن می توان معنای بازی را درک کرد. شخصیت بازی با گذشت زمان به نقاطی از جهان می رسد که می تواند شخصیت های دیگر و کارهای آنها را تماشا کند. اینگونه است که ما به مرور شخصیت های دیگر بازی را می شناسیم ، می توانیم ویژگی های آنها را بر اساس برداشت های خود تفسیر کنیم و کل داستان بازی را درک کنیم.
البته به خاطر داشته باشید که منظور من از به کار بردن کلمه بیان شخصی نیست ، که این بازی روایت خاص و معنی داری ندارد و هرکس مطابق برداشت خود به درک خاصی از آن می رسد؛ نه ، در اصل ، بازی به عمد تا حدی کار کرده است که مخاطبانش تفسیر خاص خود از شخصیت های خود را داشته باشند ، و سپس به تدریج و به روشی واقعا جالب ، ویژگی های واقعی آنها را فقط در قالب این روایت نشان می دهد ، که ، به طور خاص ، لذت بزرگی است که من آن را گرفتم. همین که یک بازی می تواند بدون اتکا به متن و توضیحات اضافی شخصیت پردازی کند و خیلی خوب هم انجام شود ، این ویژگی مثبتی است که Creaks به خوبی انجام داده است.
این مطلب ادامه دارد …. .
نظرات کاربران
دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.