0

بررسی بازی Mafia: Definitive Edition

بازی Mafia: Definitive Edition

با تولید Remake Mafia ، یکی از مهمترین IP های صنعت بازی های ویدیویی در بیست سال گذشته ، Hangar Studio 13 به دو دهه انتظار برای طرفداران این بازی پایان داد ، پایانی که به پایان نمی رسد نزدیک به آنچه ما در خواب می دیدیم

 هجده سال پیش ، در سال 2002 ، استودیوی چک Illusion Softworks با الهام از فیلم ها و سریال های گانگستری آن زمان ، یک بازی مافیایی را ایجاد و منتشر کرد که تا به امروز عنوان یکی از بهترین قصه گویی های تاریخ بازی های ویدیویی را به خود اختصاص داده است. بکسل شده است. علاوه بر داستان جذاب و سبک روایی سرگرم کننده ، اولین نسخه از سری بازی های مافیا یکی از قوی ترین و در عین حال سخت ترین تیراندازهای سوم شخص آن روز بود. با این حال ، سابقه دو دهه ای این بازی به معنای وجود برخی مشکلات فنی در بازی بود. مشکلاتی که اگرچه در آن زمان عجیب به نظر نمی رسیدند ، اما باز هم تأثیر کمی بر تجربه نهایی گیم پلی بازیکن داشتند. اکنون ، دو دهه بعد ، استودیو Hangar 13 وظیفه بازسازی این شاهکار را بر عهده گرفته است. حداقل چیزی که از بازسازی اولین نسخه از سری بازی های Mafia انتظار می رفت ، حفظ نقاط قوت و رفع برخی مشکلات فنی و بسیاری از اشکالات بازی اصلی بود. متأسفانه ، این انتظار هفده تا هجده ساله آنطور که باید و شاید به نتیجه نرسیده است. بازسازی بازی Mafia ، با حفظ تمام مشکلات فنی قبلی ، محدود به افزودن زرق و برق و جزئیات گرافیکی به بازی است. با این حال ، با حذف های صورت گرفته بر روی بازی ، جادوی قبلی به کلی از بین رفته و “مدرنیزاسیون” یا مدرن سازی بازی به طور کامل به ضرر آن تمام شده است. در بررسی Mafia: Definitive Edition با ما همراه باشید.

اهمیت بازی

همه می دانند که یکی از مهمترین دلایل اهمیت بازی Mafia One داستان جذاب و سبک روایی منحصر به فرد آن بود. خوشبختانه این یکی از معدود تغییرات نسخه بازسازی شده است. در نسخه بازسازی شده مافیا ، داستان همچنان مثل قبل است. ما نقش توماس آنجلو ، راننده تاکسی فقیری را بازی می کنیم که زندگی عادی روزمره خود را رها کرده و به معروف ترین خانواده مافیایی شهر ، خانواده سالیری می پیوندد. توماس کار خود را با جنایات کوچک آغاز کرد و به تدریج به یکی از اعضای اصلی و حرفه ای این باند مافیایی تبدیل شد. در نسخه بازسازی شده ، اما جدا از خط اصلی داستان ، و برای “واقع گرایی” بیشتر و پرداختن به نکاتی از داستان که (ظاهرا) در نسخه اصلی حذف شده بود ، تیم Hunger 13 قسمت از بازی را حذف کرد و قسمت جدیدی را ارائه کرد. جایگزینی به

کی از مهم‌ترین دلایل اهمیت بازی مافیا

اولین بازیگران جایگزین اما جدید و سیستم ضبط حرکت حرفه ای! در انتخاب بازیگران ، این بار Hunger 13 تصمیم گرفت سن برخی از شخصیت های بازی را که اکثر آنها میانسال بودند ، کاهش دهد. البته با اعمال چنین تغییری ، چهره همه شخصیت ها و حتی ویژگی های شخصیتی آنها تغییر کرده است. در طراحی شخصیت بازی های ویدئویی ، هرگز بحث زیبایی و زشتی نبوده است ، اما بحث همیشه بر سر ایجاد شخصیتی است که تا مدت ها در ذهن مخاطب باقی می ماند. این در نسخه اصلی بازی مافیا به گونه ای صحیح و اصولی اجرا شد که نه تنها نام شخصیت ها ، بلکه هر یک از ویژگی های فیزیکی و رفتاری آنها نیز پس از دو دهه در حافظه طرفداران بازی باقی می ماند. متأسفانه چهره های جدیدی که جایگزین چهره های قبلی شده اند هیچ عنصر منحصر به فردی ندارند که بتوان آنها را به خاطر سپرد.

علاوه بر تغییرات بصری ، در بازسازی Mafia ، شاهد دیالوگ های جدید ، صداگذاری با کیفیت بالاتر و اضافه شدن قسمت های جزئی به داستان بازی هستیم. البته در نهایت من شخصاً با هیچ یک از صحنه ها و دیالوگ های تازه اضافه شده ارتباط خاصی و جدیدی برقرار نکردم ، زیرا نیازی به آنها احساس نمی کردم. تمام حسی که من نسبت به بازی و سرنوشت شخصیت های آن داشتم ناشی از همان بازی بود. با وجود انیمیشن های ابتدایی ، موسیقی متن خنده دار و هوش مصنوعی کم شخصیت ها ، من هنوز شخصیت پردازی آن بازی را بهتر و م effectiveثرتر از بازسازی می دانم. دیالوگ های اضافه شده به بازی ، درست است که در برخی نقاط ، به عنوان مثال ، در پرداخت شخصیت Don Salieri و شخصیت سارا ، همسر توماس آنجلو ، تأثیر مثبتی دارد (اگرچه نیازی به این اثر) ، اما در پرداخت شخصیت های دیگر ، به ویژه شخصیت پائولی. داده شده. پائولی اکنون تبدیل به شخصیتی شده است که اصرار دارد خود را به عنوان یک جوکر اما در عین حال خطرناک و عصبی با شوخی های خنده دار و آبکی نشان دهد. البته نتیجه به جذابیت شخصیت اصلی پائولی نزدیک نمی شود.

طرفداران قدیمی بازی به خوبی به یاد دارند که در کنار توماس آنجلو ، بازی چندین شخصیت دیگر را به ما معرفی کرد که هریک از اعضای خانواده سالیری بودند و نقشی داشتند. این شخصیت های فرعی ، که مدت زمان نسبتاً زیادی را صرف بازی شخصیت ها کرده بودند ، بدون شک جذابیت بیشتری از توماس آنجلو نداشتند. به این ترتیب ، در پایان بازی ، ما تعداد زیادی از این شخصیت ها را دیدیم ، زمان زیادی را با هم گذراندیم و صحبت کردیم که به معنای واقعی کلمه احساس می کردیم اعضای یک خانواده مافیایی با اهداف مشترک هستیم. به همین دلیل است که موضوع “خیانت” به خانواده رنگ خاصی به خود گرفت و مرگ اعضای گروه اشک در چشمان ما جاری کرد.

کاراکتر های بازی

درست است که در بازی اصلی خبری از جزئیات گرافیکی پیچیده و انیمیشن صورت شخصیت ها نبود ، اما سازندگان برای زنده نگه داشتن این شخصیت ها تلاش زیادی کرده بودند و روش های منحصر به فردی خلق کرده بودند. یکی از راه های پرداخت هزینه شخصیت های مافیا وان این بود که آنها را بارها و بارها ببینیم ، و مکالمات ، هر چند ابتدایی ، برای هر شخصیت ضروری و اجتناب ناپذیر بود. اجازه دهید این را با یک مثال توضیح دهم. همانطور که می دانید ، در بازی مافیا ، تقریباً هر ماموریتی به این شکل آغاز شد: اعضای گروه در نوار سالیری دور هم جمع شده و نقشه کشیدند. پس از دریافت مأموریت ، باید به سراغ وینچنزو ، مسئول سلاح و تجهیزات باند سالیری برویم و کمی با او صحبت کنیم تا سلاح مورد نظر خود را برای آن مأموریت در اختیار ما قرار دهد. به دلیل تجربه و سن وینچنزو نسبت به بقیه اعضای گروه ، صحبت با او لذت بخش بود. اما در بازسازی ، شخصیت وینچنزو کاملاً تغییر کرده است. وینچنزو در حال حاضر یک مرد میانسال شوخی است که در اکثر جلسات گروه شرکت می کند و معمولاً سلاح خود را در آنجا ارائه می دهد. با این حال ، گاهی اوقات می توانید قبل از شروع ماموریت به او نگاه کنید و سلاح مورد علاقه خود را از فروشگاه اسلحه ای که این بار سخاوتمندانه به بازیکن داده شده انتخاب کنید و سپس به ماموریت بروید. البته ، این برخلاف اجبار بازی اصلی کاملاً اختیاری است و از طرف دیگر ، انتظار نداشته باشید که وینچنزو هر بار با نصیحت از شما استقبال کند. در نسخه بازسازی شده ، شخصیت ها عمدتا گوشه ایستاده اند و دیالوگ زیادی با شما ندارند. حتی اگر یک گفتگو وجود داشته باشد ، این یک گفتگوی تکراری است که هیچ عنصر منحصر به فردی برای به خاطر سپردن ندارد.

جالب اینجاست که جدا از این تکرار ، سازندگان بازی اصلی کاری انجام دادند که انواع مختلفی ، هرچند کوچک و جزئی را در روند بازی ایجاد کرد. به عنوان مثال ، شما همیشه سلاح خود را از وینچنزو دریافت می کردید و این به یک قانون نانوشته در بازی تبدیل شد. در حال حاضر در طول بازی ، یک بار باید به سراغ شخصیت دیگری بروید تا سلاح بگیرید. پیت زرد (که به دلیل دندانهای بسیار زردش نامگذاری شده است) یک پیرمرد ثابت و یکی از دوستان قدیمی پائولی بود! برای به دست آوردن سلاح ، یک بار مجبور شدیم با توماس به سراغ این شخصیت عجیب برویم و با او گفت وگو کنیم. در کمال تعجب ، این شخصیت به هیچ وجه در بازسازی وجود ندارد! چرا؟ ما نمی دانیم …

شغل های موجود در بازی مافیا

پس از صحبت با وینچنزو ، اکنون به وسیله نقلیه ای نیاز دارید تا شما را به مقصد برساند. مسئول خودروهای باند سالیری اما شخصیتی به نام رالفی بود که ترسو و دست و پا چلفتی بود و هنگام صحبت از زبان خود استفاده می کرد. در بازی اصلی ، قبل از شروع ماموت ، هر بار چند دقیقه ای با رالفی صحبت می کردیم. رالفی هر بار یک کار منحصر به فرد انجام می داد. گاهی اوقات روی ماشین قراضه کار می کرد و گاهی بی هدف در گوشه ای از گاراژ می ایستاد و سیگار می کشید. در عین حال ، گاهی اوقات یک ماشین جدید به پست این تعمیرکار حرفه ای می رسید ، که آن را با عشق و علاقه خاصی به ما معرفی کرد و در یک انیمیشن کوتاه (نه گربه ای که بازیکن قدرت راه رفتن آن را ندارد) و در محیط حرکت کنید!) چگونه این را بدزدیم او ماشین را به ما آموخت ، که مثلاً همیشه با ماشین قبلی متفاوت بود. به این ترتیب می توانید مشاهده کنید که هم رالفی به شخصیت مهمی در بازی تبدیل شد و هم ماشین های بازی مرحله ای به نام معرفی را طی کردند و بدین ترتیب به یک عامل مهم و جداگانه در بازی تبدیل شدند. پس از به دست آوردن ماشین های جدید ، رالفی آنها را تا حد امکان به زیبایی و با نظم خاصی در حیاط پشتی بار سالیری ، یکی از نمادین ترین مکان های بازی های ویدیویی ، پارک کرد. به این ترتیب ، قبل از شروع هر مرحله ، می توانیم انبار ماشین هایی را که به سختی به دست آورده ایم و اکنون به ترتیب مرتب شده اند ، مشاهده کنیم و از بین آنها هر کدام را که دوست داریم انتخاب کنیم. این به خودی خود حس پیشرفت و افزایش قدرت را در بازی به بازیکن منتقل می کرد.

حالا ، دوستان در Hangar 13 به این نتیجه رسیده اند که صحبت مکرر با رالف بی فایده است ، چرا وقت بازیکن را هدر می دهید؟ آیا بهتر نیست همه اتومبیل ها را در انبار نگه دارید ، درب انبار را ببندید و اجازه دهید بازیکن هر بار از این انبار و از لیست ماشین ها ، مورد نظر خود را انتخاب کند؟ و بدون کوچکترین دخالت رالفی! بهتر نیست دوستان نباشند. تمام ماهیت شخصیت رالفی با وقت به ظاهر هدر رفته شما از بین رفته است. هیچ کس به آن شخصیت عجیب توجه نمی کند که همیشه در گاراژ بیکار می ایستد و با شما دیالوگ ندارد. به همین ترتیب ، حیاط پر از ماشین فقط به یک فهرست زیبا از همان ماشینهای قدیمی تغییر کرده است. این بار اما با جزئیات خیره کننده و امکان تغییر رنگ بدنه و فضای داخلی خودرو. اتومبیل ها زیباتر شده و دسترسی به آنها آسان تر شده است ، اما ارزش آنها به طرز چشمگیری کاهش یافته است.

فهرست ماشین‌ها

گفتیم که هر مرحله از بازی با صحبت با اعضای گروه ، تجهیز خود به سلاح و انتخاب ماشین آغاز می شود. با این حال ، در پایان هر ماموریت ، بازی ما را مجبور کرد تا دوباره به نوار سالیری رانندگی کنیم. همانطور که می دانید نیمی از این بازی شامل مراحل رانندگی و مبارزه بود. به نظر می رسد این درایوهای تکراری برای سازندگان نسخه بازسازی شده اتلاف وقت است! نه تنها تعداد سفرها کاهش می یابد ، بلکه منوی بازی به شما امکان می دهد سفرهای “غیر ضروری” را حتی کمتر کاهش دهید. این یکی دیگر از اشتباهات تیم بازسازی است. به نظر می رسد تیم سازندگان جدید نمی دانند که این سفرهای مکرر به بار سالیری ، که شبیه “خانه امن” یا خانه امن ما بود ، قرار بود احساس امنیت و آشنایی را در بازیکن ایجاد کند. در نسخه اصلی بازی ، ما به محله “ایتالیایی کوچک” که بار سالیری در آن قرار داشت می رفتیم ، تا جایی که مجبور شدیم همه کوچه های اصلی و فرعی و کوچه پس کوچه های متن را پاک کنیم. به نظر می رسد که این احساس آشنایی و امنیت ، غیر ضروری و غیر ضروری بود ، که در نسخه بازسازی حذف شده است.

این فاجعه ، یعنی حذف کارهای معمول و تکراری در بازی ، بیشتر به خاطر شخصیتی به نام لوکاس برتون است. در بازی مافیا ، جدا از ماموریت های اصلی ، گاهی تعدادی از ماموریت های فرعی نیز به سراغ ما می آیند. بنابراین سازندگان قصد داشتند از فضای نسبتاً وسیع شهر لاست هون ، جایی که همه رویدادهای بازی در آن اتفاق می افتد ، استفاده بیشتری کنند. به این ترتیب ، قبل از مرحله معروف و آشنا در مسابقات اتومبیل رانی ، بازی تا آنجا که ممکن بود شخصیتی به نام لوکاس برتون را به ما معرفی کرد. از آن به بعد می توانیم در طول ماموریت های اصلی بازی به تعمیرگاه او مراجعه کنیم و آدرس ماشین های منحصر به فرد شهر را از او بگیریم. تعمیرگاه لوکاس برتون ، واقع در زیر پل جولیانو ، یکی از اصلی ترین پاتوق بازیکنان مافیا بود. از آنجا که لوکاس تعمیرکار ماهر بود ، آمار خودروهای لوکس و جذاب را که به شهر اضافه می شد می دانست ، اما این آدرس های خشک و خالی را نیز به شما نداد. از آنجا که لوکاس به عنوان “ماموریت فرعی” در نظر گرفته می شد ، ابتدا باید “کاری” را انجام دهید که لوکاس برای شما انجام داد (و معمولاً سخت و چالش برانگیز تلقی می شد) تا در نهایت به خاطر کاری که انجام داده اید به او پاداش دهید. شما را با یک ماشین جدید آشنا می کند. جذابیت این ماموریت های جانبی بدون اغراق گاهی از ماموریت های اصلی بازی پیشی می گرفت. پس از اتمام ماموریت ، باید به تعمیرگاه لوکاس برتون برگردید ، آدرس ماشین را از او بگیرید و فقط به محل ماشین جدید بروید. در آن مکان نیز ، بازی گاهی اوقات یک چالش جداگانه برای شما پیش می آورد ، به طوری که ماشین جدیدی که دریافت می کنید برای شما به یک کالای فوق العاده ارزشمند تبدیل می شود ، زیرا برای دستیابی به آن بسیار تلاش کرده اید!

کارهای روتین و تکراری در بازی

متأسفانه اعضای استودیو Hangar 13 بار دیگر با چشمانی اضافی در بازی به ماموریت های لوکاس نگاه کرده اند. همه سفرها به مکان لوکاس ، گفتگوها و مأموریت های بسیار جذاب که این شخصیت به ما داد ، در تعدادی کارت پستال نصب شده روی یک تخته در تعمیرگاه لوکاس خلاصه می شود. به این ترتیب ، تا پایان بازی ، پنج کارت مختلف دریافت خواهید کرد که هر یک از آنها موقعیت یکی از ماشین ها را به شما نشان می دهد. تمام چالش شما این است که مکان مخفی این خودروها را از تصاویر آنها پیدا کنید و بس. از ماموریت دشواری برای به دست آوردن این ماشین ها خبری نیست. حتی سازندگان به خود زحمت ندادند تا چهار خط مختلف دیالوگ برای شخصیت لوکاس بنویسند! جدا از حذف مأموریت های بسیار جذاب که به آشنایی بیشتر با نقاط مختلف شهر نیز کمک می کرد ، این بدان معناست که نقص های لوکاس برتون کمرنگ می شود و او سرانجام به یک شخصیت راست و درجه سه در بازی تبدیل می شود.

البته لوکاس تنها قسمت جداگانه بازی نبود. یکی از خلاقانه ترین قسمتهایی که Illusion Softworks بیست سال پیش در بازی خود استفاده کرد ، قسمتی به نام Freeride بود که در انتهای بازی در دسترس قرار گرفت. در حالت freeride ، می توانید وارد شهر شوید و خود را با چیزهایی مانند سفر سرگرم کنید. قسمت دیگر ، که هنوز هم یکی از عجایب آن زمان محسوب می شود ، قسمت Freeride Extreme بازی بود. در این قسمت ، بازی تعدادی ماموریت بسیار دشوار و چالش برانگیز ، اما در عین حال فوق العاده جذاب ، منحصر به فرد و خلاق را به بازیکن ارائه داد. جدا از هر یک از این چالش ها ، که فکر نمی کنم در بازی ویدیویی دیگری چیزی نزدیک به آن دیده باشید ، پاداش هایی که پس از اتمام هر یک از این ماموریت ها در انتظار ما بود ، جذاب ترین بازی بود. در پایان هر یک از این ماموریت ها ، که گاهی اوقات تمام وقت ما را به خود اختصاص می داد ، بازی یک بازی ماشینی عجیب و غریب را در اختیار ما قرار داد که در هیچ کجای بازی بی نظیر نبود. رانندگی با این اتومبیل ها آنقدر جذاب و سرگرم کننده بود که همه سختی هایی را که برای رسیدن به آن متحمل شدیم فراموش می کنیم. در حال حاضر ، در نسخه بازسازی شده ، و فقط به این دلیل که عریضه خالی نباشد ، آنها همه این بخشها را ادغام کرده و اکثر ماموریت های قدیمی را با تعدادی ماموریت شل و آبکی جایگزین کرده اند.

بخش مجزای بازی

البته بازسازی بازی کاملاً پر از نقص نیست و دارای نقاط قوت غیرقابل انکاری است. بدون شک یکی از زیباترین و قدرتمندترین قسمت های بازسازی بازی بازسازی شهر “آخرین هون” است. باید اعتراف کنم که انتظار نداشتم آنها به جزئیات شهر بپردازند و نقشه شهر را درست مانند بازی اصلی کار کنند. شهر خیالی گمشده هون با الهام از شیکاگو در دهه 1930 بیست سال پیش آنقدر زنده به نظر می رسید که پرسه زدن بی هدف در خیابان های آن بسیار لذت بخش بود. شهر لاست هون شامل محله های مختلف بود. پاتوق سالیری و اعضای او محله ایتالیایی لیتل بود که در غرب نقشه قرار داشت. علاوه بر این ، یک قسمت مرکزی به نام مرکز جزیره ، مرکز شهر یا مرکز شهر ، محله چینی ها ، محله های اشرافی و طبقه کارگر و محله های فقیرنشین نیز قسمت های دیگر شهر را تشکیل می دهند.

سازندگان از عوامل مختلفی برای زنده کردن این شهر ساده استفاده کردند که پر از جزئیات به یاد ماندنی با امکانات کم آن زمان بود. یکی از این عوامل استفاده از قطعات موسیقی منحصر به فرد برای هر محله از شهر بود که پخش کننده را از ورود آن قسمت خاص شهر مطلع می کرد. جدا از این ، در هر قسمت از شهر ، بسته به بالا یا پایین بودن شهر ، نوع اتومبیل هایی که در شهر گردش می کردند و نوع اتومبیل هایی که در خیابان می دیدید با سایر نقاط شهر متفاوت بود. به عنوان مثال ، در بخش Work Quarter بازی ، جایی که کارخانه ها در آن قرار داشتند ، همیشه برخی از کارگران خسته و فرسوده را می دیدید که در پیاده روهای این قسمت از شهر قدم می زدند. جالب اینجاست که برای احساس بهتر بدبختی و بدبختی فعلی در این قسمت از شهر ، حتی موسیقی غم انگیز تری تهیه شد. بله ، این توجه به جزئیات در بازی که بیست سال پیش منتشر شد ، باورنکردنی است.

موسیقی منحصر‌به‌فرد

خوشبختانه نقشه شهر در بازسازی شامل همان محله های قدیمی (با کمی تغییر در نام برخی از محله ها) و همان خیابان ها و ساختمان های آشنا است. علاوه بر این ، تعدادی جاده فرعی به شهر اضافه شده است که رفت و آمد را کمی آسان می کند. تنها چیزی که حال و هوای شهر را از نسخه قدیمی آن دور کرد ، حذف قطعات موسیقی نمادین و شناخته شده ای بود که هنوز پس از دو دهه برای بازیکنان این بازی آشنا هستند. حال ، اگر به هر دلیلی امکان استفاده مجدد از آن قطعات دائمی وجود نداشت ، راه حل نه تنها حذف آنها بلکه یافتن جایگزین مناسب برای همان مهره ها برای بازی بود. البته این اتفاق تا حدودی در بازی جدید رخ داده است ، اما دیگر در مورد قطعات خاصی برای قسمت خاصی از شهر نخواهد بود. موسیقی متن بازی ، که یکی از پایه های اصلی Mafia One بود و شامل قطعاتی از هنرمندان مانند جانگو رینهارت بود ، اکنون به برنامه های رادیویی که غالباً وضعیت جهان را گزارش می دهند ، و گهگاه موسیقی ، خلاصه شده است. پخش می شود. این به تنهایی نیمی از روح محلات شهر را از بین برده و حفظ قسمت های مختلف شهر را دشوار کرده است.

البته ما نباید در زمینه موسیقی بی انصاف باشیم. برخی از مراحل بازی ، طبق نسخه اصلی ، با قطعات موسیقی منحصر به فردی همراه است که لذت گذراندن آن مراحل را برای ما چندین برابر می کند. به عنوان مثال ، از مرحله قبل از مسابقه ، جایی که ما باید یک ماشین را بدزدیم و آن را به لوکاس برتون ببریم تا موتور را دستکاری کند. گذشته از اینکه این مرحله یکی از بهترین مراحل نسخه بازسازی و خوش ساخت ترین آن است ، نمی توان از موسیقی جذابی که سازندگان برای این قسمت از بازی ارائه کرده اند چشم پوشی کرد. البته حیف است که این زمان بسیار محدود در بازی اعمال شود و بقیه مراحل خالی آن روح منحصر به فرد ، از نظر استفاده مناسب و به جای موسیقی ، حس خاصی را در بازی ایجاد کند.

تغییر جزئی در نام برخی از محله‌ها

در Mafia Remix ما با بیست مرحله مختلف روبرو هستیم که همه آنها از بازی اصلی الهام گرفته اند. در این بین ، تقریباً هیچ یک از این مراحل یکسان باقی نمانده اند و همه تغییرات جزئی را متحمل شده اند. به عنوان مثال ، ما از مرحله مسابقه شروع می کنیم ، که یکی از معدود تغییرات مثبت ایجاد شده در مراحل بازی است. همانطور که همه شما به خاطر دارید ، در یکی از مراحل مافیا ، ما باید با یک ماشین فوق العاده زشت و زشت وارد مسابقه می شدیم و برای کسب مقام اول باید پنج دور یا دورهای کابوس این مسابقه را پشت سر می گذاشتیم. کوچکترین اشتباه در یکی از این پنج راند به اندازه ای بود که شما را باخت و باید دوباره از نو شروع کنید. این دشواری ، حتی برای یک بازی که سبک اصلی آن تیراندازی سوم شخص است و فقط برای افزودن تنوع ، چنین مرحله ای را به بازی اضافه کرد ، در هر مقیاس و متری ناعادلانه تلقی شد. خوشبختانه ، در نسخه بازسازی ، مسابقه بسیار ساده تر و دشوارتر شده است. در نسخه بازسازی شده ، باید رانندگان اصلی را در آخرین لحظه جایگزین کنید. اما این بار شما تنها در سه دور با دیگر حریفان رقابت خواهید کرد. خوشبختانه ، آسان کردن این بخش به معنای حذف کامل چالش نیست. باز هم در این قسمت از بازی بیشتر از سایر قسمت ها بازنده خواهید بود و برای پیروزی به توجه و دقت زیادی نیاز خواهید داشت.

ای کاش تغییرات اعمال شده در سایر ماموریت های بازی نیز به همان زیبایی و با منطق یکسان انجام می شد. متأسفانه ، هر تغییری اعم از کلی یا جزئی ، که در مراحل دیگر بازی اتفاق افتاده است ، نه تنها تأثیر مثبتی را که سازندگان برای مدرن سازی مراحل در نظر داشتند ایجاد کرده است ، بلکه تمام جادوی بازی را نیز از بین برده است. مراحل در تمام مراحل بازسازی بازی ، شما به طور آشکار و عملی با چیزی به نام ماجراجویی یا ماجراجویی روبرو نخواهید شد. این در حالی است که در نسخه اصلی بازی ، با ورود به هر مرحله که همیشه در یک مکان نسبتاً بزرگ و جدید قرار داشت ، ابتدا باید محیط را به خوبی دور بزنید ، در همه جا قدم بزنید ، هر فرصتی را امتحان کنید تا در نهایت مکانیسم دقیق آن را بیابید. گام. ناگفته نماند که بازرسی های بازی که بسیار بی رحمانه طراحی شده بودند و هربار که می مردیم مجبور بودیم دوباره مسافت نسبتاً طولانی را طی کنیم. به این ترتیب ، ما ساعت های زیادی را صرف گذراندن تنها یک مرحله از این بازی کردیم. با این حال ، نتیجه ، حفظ کوچکترین جزئیات هر مرحله برای سالها بود. این ، معنای واقعی ماجراجویی ، در بازسازی مافیا به روش همه بازی های مدرن از بین رفته است. در نسخه بازسازی شده ، نه تنها هر مرحله از ایست های بازرسی متفاوتی تشکیل شده است ، به این معنی که مرگ و نابودی کار خطرناکی نخواهد بود ، بلکه شخصی مدام دست شما را گرفته و شما را به مسیر و هدف بعدی نشان می دهد. این بدان معناست که شما حتی یک ثانیه در این بازی گم نمی شوید. به عنوان مثال ، در یکی از مراحل بازی ، مرحله زندان ، که یکی از سخت ترین و پیچیده ترین مراحل بازی محسوب می شد ، می بینیم که چگونه سازندگان کل مسیر را با علائم سبز رنگ در و دیوار علامت گذاری کرده اند. ساعت ها طول کشیده است تا طراحی انجام شود ، گم نشوید! بله ، قابل قبول است ، اما اگر همه یک ماه دیگر همه تلاش های شما را فراموش کنند ، جایی برای شکایت وجود نخواهد داشت …

صحنه هایی از جنگ در بازی

بازی ویدیویی مدرن خنده دار و مضحک خواهد بود! در اینجا لازم به ذکر است که در گذشته ، توسعه دهندگان بازی تمایل عجیبی به تنوع بخشیدن به گیم پلی خود داشتند. به عنوان مثال ، ما می بینیم که چگونه در Maxpin ، گاهی اوقات سر مرحله ای که حتی یک کلمه تیراندازی وجود نداشت ، پیدا می شد. به این ترتیب ، هم سازنده به گیم پلی تنوع می بخشد و هم لحظه به گیمر اجازه می دهد تا کمی نفس بکشد و در زمان مناسب کمی در مورد تجربه ای که تجربه کرده اند فکر کند! در این مورد ، بازی مافیا برای خود یک شاهکار بود. شما در مراحل این بازی آنقدر متفاوت بودید که به معنای واقعی کلمه نمی دانستید در مرحله بعدی چه چیزی در انتظار شما است.

نسخه بازسازی شده

در نسخه بازسازی شده ، سازندگان سعی کرده اند برخی از این مراحل که به گیم پلی تنوع می بخشد را حذف کرده و یک فرمول ساده و تکراری را جایگزین آن کنند. به این ترتیب ، مراحلی که شامل فیلمبرداری و صحنه های اکشن نبوده ، تغییر می کند و از فرمول مشابه سایر مراحل پیروی می کند. بگذارید با یک مثال دیگر توضیح دهم. پس از مرحله ماشین ، کابوس بعدی ما بدون شک مرحله بارگیری جعبه های سیگار در کامیون در بندری در گوشه ای از شهر بود. زمان بندی این مرحله آنقدر دقیق و حساس بود که استرس مراحل تیراندازی بر بازی بیشتر بود. البته ، سازندگان ، با توجیه “قدیمی” چنین چالشی ، این قسمت جذاب بازی را حذف کرده و بار دیگر فرمول طراحی مرحله تکراری خود را جایگزین کرده اند ، که بدیهی است هیچ جذابیتی برای بازیکن ندارد. زیرا این فقط یک کار تکراری است ، شبیه هر کاری که تا به حال انجام داده اید.

قسمت آتش بازی

بازی Mafia One شامل تعدادی از مراحل نبرد انفرادی ، مخفی کاری و تیراندازی است. مراحل مبارزه تن به تن برای ما یک کابوس جداگانه بود ، زیرا خارج شدن از سیستم مبارزه ای این بازی کار آسانی نبود و باید خودتان منطق را مشخص می کردید. این سیستم که امروزه ناکارآمد به نظر می رسد ، در نسخه بازسازی شده جایگزین شده است ، اما با یک مدل کاملا مدرن و مدرن جایگزین شده است. به این ترتیب ، هنگامی که به دشمن نزدیک می شوید ، یکبار فرار می کنید ، سه بار به میدان ضربه می زنید و در نهایت ضربه می زنید! دکمه دایره را فشار دهید و از انیمیشن پایانی طراحی شده توسط دوستان در Hangar 13 لذت ببرید! متأسفانه این قسمت از مبارزات بازی یکی از ضعیف ترین مکانیزم ها در کل بازی است. فرمولی که در بالا ذکر کردیم به معنای واقعی کلمه هر بار تکرار می شود و هر بار پاسخ می دهد. به این ترتیب ، هرگز در این قسمت از بازی با چالش جدی روبرو نخواهید شد.

جدا از سیستم تیراندازی ، در بیشتر مراحل بازی با چیزی به نام سیستم مخفی کاری روبرو می شوید که در نوع خود بسیار جالب است. در قسمت مخفی کاری نسخه بازسازی شده ، متأسفانه یک فرمول تکراری و فوق العاده ساده جایگزین سیستم مخفی کاری بازی اصلی شده است که چالشی جدی برای بازیکن ایجاد نمی کند. همه چیز بی نهایت ساده و سرراست در دسترس شما خواهد بود. کافی است با فرصتهای زیادی که دارید و بدون کوچکترین خطری به سمت دشمنان حرکت کنید و آنها را از پشت غافلگیر کنید!

اما اجازه دهید به سیستم بازی تیرانداز برسیم. سیستم تیرانداز اصلی بازی دشوار بود زیرا چیزی به عنوان مکانیسم پوشش در بازی وجود نداشت. علاوه بر این ، سلاح های در اختیار شما بسیار بی ادب بودند و تیراندازی با آنها به خودی خود هنری تلقی می شد. بنابراین ، در تمام مراحل بازی ، تا رسیدن به جعبه کمک های اولیه بعدی ، که به عنوان یک وسیله سلامت در بازی عمل می کرد ، از ترس سینه هایمان را نگه داشتیم و پلک نمی زدیم! سیستم رزمی نسخه بازسازی شده ، اما مشابه چیزی است که ما در نسخه سوم بازی ، Despatch همان استودیو Hangar 13 تجربه کردیم ، و جالب است که مشاهده کنیم که سیستم مبارزه در آن استقبال چندانی نکرده است. بازی همان سیستم پوشش ، همان تیراندازی از پشت جلد ، همان سیستم پرتاب کوکتل مولوتف و نارنجک از پشت جلد ، همان دشمنان پشت جلد و ….

سیستم تیراندازی

بله ، سیستم رزمی یکی از سخت ترین تیراندازهای سوم شخص در تاریخ است که می تواند دشمنانی را که روی جلد نیز قرار گرفته اند شلیک کند. البته ، جای شکر دارد که نوار سلامتی بازیکن هنوز چیزی نیست که به تنهایی پر شود ، بنابراین چالش کمی در سیستم تیرانداز باقی مانده است. بقیه مکانیسم ها جایگزین شده اند ، اما نه تنها حرف جدیدی برای گفتن ندارند ، بلکه با کاهش سختی این لحظات مهم در بازی ، جذابیت مراحل را به میزان قابل توجهی کاهش داده اند. در حال حاضر ، شاید بتوان این امر را با وجود میزان دشواری “کلاسیک” که قرار است تجربه مشابهی از گیم پلی اصلی را در اختیار کاربران قرار دهد ، توجیه کند. البته ، این درجه سختی هنوز درد سیستم تیرانداز را درمان نمی کند. از آنجا که در اینجا ما در مورد سختی بازی صحبت نمی کنیم ، ما در مورد عدم جذابیت مکانیسم شوت بازی جدید صحبت می کنیم.

البته میزان دشواری کلاسیک نیز بر رفتار پلیس بازی تأثیر خواهد گذاشت. همانطور که احتمالاً به خاطر دارید ، یکی دیگر از ویژگی های شناخته شده و در عین حال اعصاب خردکن بازی مافیا پلیس شهر بود که به دلیل کوچکترین جنایتی شما را جریمه یا دستگیر کرد. خوشبختانه این قسمت از بازی تا حد ممکن در نسخه بازسازی بازسازی شده است ، اما این بار می توانید رفتار پلیس را از منوی بازی کنترل کنید. به این ترتیب ، اگر می خواهید بدون هیچ استرسی از رانندگی در شهر زیبای Last Hoon لذت ببرید ، حساسیت پلیس را از منوی بازی تغییر دهید. این تغییرات در حالت بازی کلاسیک به طور خودکار با رفتار کلاسیک پلیس تنظیم می شود.

عکس خاطراتی از بازی

دقیقاً هجده سال از اولین تجربه اولین نسخه از سری بازی های مافیا با شگفتی کامل می گذرد. انتقاد از این بازی ممکن است کمی شدیدتر به نظر برسد ، اما باید بدانید که Mafia یک IP معمولی برای گیمرهای آن زمان نبود. این بازی اغراق آمیز ، پس از بیست سال از عمر خود ، هنوز هم برای همه شگفت انگیز است. داستان جذاب ، همراه با شخصیت پردازی عمیق و قدرتمند ، گیم پلی جذاب ، موسیقی به یاد ماندنی و سایر جزئیات بسیار خیره کننده همه با هم گرد هم آمدند تا تجربه ای تکرار نشدنی را در اختیار ما قرار دهند. اکنون ، بنا به دلایلی ، در بازسازی این نسخه ، تصمیم گرفته شده است که برخی از مکانیسم های قدیمی را کنار گذاشته و مکانیسم های جدیدی را اضافه کنید. متأسفانه ، این مکانیسم های جدید نه تنها به تکرار جذابیت بازی اصلی نزدیک نمی شوند ، بلکه نمی توانند یک تجربه جدید و منحصر به فرد را ارائه دهند. شاید وقت آن رسیده که اعتراف کنیم که هجده سال انتظار ما کمی بیهوده به نظر می رسد و استودیو Hunger 13 نتوانسته نسخه امروز یکی از شاهکارهای صنعت بازی را به طرفداران این بازی ارائه دهد. بازی Mafia: Definitive Edition در بهترین حالت خود نسخه ای از شهر گمشده بهشت ​​را این بار با گرافیک مدرن ارائه می دهد ، اما با گیم پلی ای که در هیچ دوره و زمانی جذاب نخواهد بود! (این بازی بر روی کنسول پلی استیشن 4 بررسی شده است.)

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

15 − 10 =