0

نقد فیلم Judas and the Black Messiah – یهودا و مسیح سیاه

نقد فیلم Judas and the Black Messiah – یهودا و مسیح سیاه

یهودا و مسیح سیاه یکی از تأثیرگذارترین فیلم های تاریخ نژادپرستی در ایالات متحده است که فرد همپتون ، رهبر حزب پلنگ سیاه در آن بازی می کند.

طی چند قرن گذشته جوامع بشری گرفتار مشکل نژادپرستی و تأثیرات سوverse آن بر روابط انسانی بوده اند. تعداد کمی از مردم تصور می کردند که با گذشت بیش از دو دهه از آغاز قرن جدید ، هنوز یک قتل نژادپرستانه در مکانی مانند ایالات متحده اتفاق می افتد و تظاهرات ضد نژادپرستی برگزار می شود. فیلم یهودا و مسیح سیاه برنده اسکار 2021 شد.

با این وجود مدتهاست که موضوع نژادپرستی در سینما یک مسئله کاملاً منفی است و بسیاری از فیلمسازان شیوه ساخت فیلم های نژادپرستانه را محکوم می کنند. آنها از آثار کلاسیک مانند “کشتن مرغ مسخره” گرفته تا فیلم هایی مانند “12 سال بردگی” ، “جنگو آزاد شده” ، “سلما” و … موضوع نژادپرستی و نژادپرستی در سینما را ذکر کرده اند.

در چند سال گذشته نیز به دلیل جامعه هنری با موضوع نژادپرستی و تغییر قوانین آکادمی اسکار در مجبور کردن توجه بیشتر به این موضوعات ، فیلم های خوبی دیده ایم. از اسپایک لی (The Malcom x، Da 5 bloods، lacKkKlansman) و جوردن پیل (برو بیرون ، ما) تا When They See Us و آخرین فیلم باری جنکینز If eale Street Could Talk.

مفهوم نژادپرستی

همه فیلم های ذکر شده در ژانرها و لایه های مختلف به مفهوم نژادپرستی پرداخته اند. این بار نیز شاهد فیلم خوبی با روایتی مناسب و جذاب به نام جودا و مسیح سیاه هستیم.

اساساً مفاهیمی مانند انقلاب ، ستم ، ظلم ، بی عدالتی ، خیانت و دروغ هرگز منسوخ نمی شوند و بنابراین آثار مرتبط با این مفاهیم و بررسی وقایع تاریخی همیشه مهم و قابل توجه هستند. توجه به تاریخ مبارزات سیاهان آمریکا در زمانی که ایالات متحده با حوادث نژادپرستانه مختلف (مانند قتل جیمی فلوید) دست و پنجه نرم می کند نیز می تواند به اهمیت و اهمیت تماشای فیلم بیفزاید. یهودا و مسیح سیاه فیلمی است که در هر دو زمان و زمان واقعی اکران می شود ، اما قصد ندارد وقایع امروز را به شخصیت های تاریخی پیوند دهد ، رویکردی که اسپایک لی به خوبی در کار خود استفاده کرده است.

روایت شاکا کینگ

شاکا کینگ ، نویسنده و کارگردان فیلم ، آخرین لحظات زندگی کوتاه فرد همپتون را در صحنه سیاسی اواخر دهه 1960 روایت می کند. اوضاع در ایالات متحده از آن زمان تغییر زیادی نکرده است ، بنابراین درک وقایع آن زمان کار چندان دشواری نیست. داستان فیلم براساس وقایع واقعی 1968 و 1969 بنا شده است.

جوانان سیاه پوست

در این سالها ، یک حزب جوانان سیاه پوست به نام “پلنگ سیاه” در شیکاگو تشکیل شد ، رهبری آن را جوانی به نام فرد همپتون برعهده داشت. این حزب گرایش سوسیالیستی داشت و همپتون 20 ساله ، همانطور که در فیلم دیده می شود ، در تدوین مواضع سیاسی خود از رهبران سیاه پوست قبلی مانند مالکوم ایکس و مارتین لوتر کینگ الهام گرفته شده است.

ویلیام بیل اونیل ، معروف به یهودی سیاه ، در زمان وقایع فیلم هفده سال بیشتر نداشت و با قرار دادن خود در حلقه اول طرفداران فرد همپتون ، توانست اهداف AFI خود را محقق کند. این فیلم فضای بسیار خوبی از فضای انقلابی و شور جوانان سیاه دهه هفتادی دارد. مانند بسیاری دیگر از سیاه پوستان ، تصویر پلیس واقعی و بی رحمانه است ، اما اتحاد طبقات محروم سیاه و سفید در برهه ای از فیلم ، اختلاف دو قطبی سیاه و سفید را نرمتر کرده است.

جنبش پلنگ سیاه

به طور کلی ، یهودا و مسیح سیاه با بازتولید جریان جنبش پلنگ سیاه ایلینوی و توجه به زندگی نامه فرد همپتون ، جوان و کاریزماتیک حزب ، به موضوع خیانت و جاسوسی توسط یکی از اعضای با نفوذ (بیل اونیل) می پردازند. رهبر. اونیل ، که قبلاً به جرم سرقت اتومبیل و جعل هویت یک افسر فدرال دستگیر شده بود ، با این کار موافقت کرد (جاسوسی) زیرا آژانس فدرال قول داد که اتهامات کیفری علیه وی را کنار بگذارد.

با تبدیل شدن اونیل به محافظ و مدیر امنیتی حزب پلنگ سیاه ، او به سرعت به همپتون دسترسی پیدا کرد. این فیلم همچنین داستان اونیل را روایت می کند ، به همین دلیل در عنوان فیلم قبل از مسیح سیاه (همپتون) نام یهودا (به معنای اونیل) ذکر شده است. یهودا مردی بود که به عنوان نفوذی وارد حلقه حواریون عیسی شد و به گفته مسیحیان ، او را برای مصلوب شدن عیسی آماده کرد.

این فیلم با روایت مستند خود ، بار نمایشی را در عین حال حفظ می کند و اگرچه حاوی شعارهای انقلابی و عدالت طلبانه زیادی است اما به جای استفاده و پرداخت در خدمت روایت است و به یک محتوا تبدیل نمی شود. فیلم باران یهودا و مسیح سیاه یک فیلم بیوگرافی با بازسازی یک جریان تاریخی ، فارغ از اغراق و قضاوت و اغراق مغرضانه است.

فیلم های ایدئولوژیک

آفت فیلم های ایدئولوژیک ، چه سیاسی و چه مذهبی ، یک طرفه و بلاغی است ، اما سعی دارد در ورطه بی محتوا قرار نگیرد و آنچه فیلم در مورد پلنگ سیاه و مبارزه با نژادپرستی نشان می دهد ، خشونت برهنه است. .

همه خوک‌ها را بکشید

فرد همپتون

فرد همپتون رهبري است كه طرفداران خود را به “كشتن همه خوك ها” به وحشيانه ترين حالت ممكن تشويق مي كند. ایده آل او برابری است و او حتی کمک های خیرخواهانه ثروتمندان را یک نمایش تنبل و نمایشی می نامد. اما او واقعاً افراطی است و می تواند خطرناک باشد. آنچه در این فیلم بین همپتون و ویلیام اتفاق می افتد تماشایی است.

در طول فیلم ، همپتون هرگز متوجه خیانت ویلیام نمی شود و به پلیس گزارش می دهد. این راز ویلیام است که فقط تماشاگر می داند. بازی لوکت استنفیلد موفق می شود این تناقض درونی و بیرونی ویلیام را به تصویر بکشد. به خصوص در سکانس سخنرانی همپتون که در آن عامل FI (جسی پلمونز) نیز در میان جمعیت دیده می شود ، احساس شرم و ترس بر چشمان او سنگینی می کند. گذشته از استنفیلد (اونیل) و پلمونز (روی میشل) ، شاهد درخشش دانیل کالویا در نقش فرد همپتون هستیم.

کالویا پیش از این با بازی در فیلم های Get Out و سریال lack Mirror استعداد خود را نشان داده بود و این بار شخصیت بسیار غالب فرد همپتون را به تصویر می کشد. وی اخیراً برای این نقش جایزه گلدن گلوب را از آن خود کرده است. کالویا علاوه بر این که همپتون را به شکلی خشن و بی رحمانه به تصویر می کشد ، تلخی و پایبندی او به هدف و مهمانی را نیز در خود دارد. همپتون واقعاً از این تبعیض عصبی است و واقعاً می خواهد گامی مثبت برای هموطنان فقیر خود بردارد.

فعالان سیاسی

 همپتون مانند سایر فعالان سیاسی به خوبی می دانست که کارش زندگی او را به خطر می اندازد. با این حال ، در حالی که زنده بود ، به میراث خود اطمینان داشت: “ما همیشه در حزب پلنگ سیاه می گوییم که آنها می توانند هر کاری را که می خواهند با ما انجام دهند. ما ممکن است برگردیم ، من ممکن است در زندان باشم ، هر کجا باشم. اما هنگامی که من می روم ، شما به یاد خواهید آورد که من با آخرین کلمات روی لب هایم گفتم که من یک انقلابی هستم و شما مجبور خواهید بود که این حرف را مرتباً بزنید. “شما باید بگویید که من پرولتاریا هستم ، من مردم هستم.”

فیلم یهودا و مسیح سیاه

فیلم یهود و مسیح سیاه بر اساس دورانی است که سیاه پوستان تحت ستم و تبعیض نژادی قرار گرفتند ، اما حتی در برابر کلمه ای که می گویند می توان به آن نگاه متفاوت کرد. نبوغ هالیوود در لایه های مختلف یک موضوع ثابت شده است. بنابراین نکات و ظرافتهای دیگر این نمایش نژادپرستانه را می توان در فیلم مشاهده کرد.

سیاه پوستان

در این فیلم ، ما سیاه پوستان را به عنوان اراذل و اوباش خشن و خشن می بینیم که با تهدیدات مسلحانه و شورش به دنبال کشتن خوک های سفید (پلیس) هستند. سیاه پوستان که علاوه بر شورش علیه نظام سرمایه داری ، با انواع گروه های جنایتکار و مافیایی ، از پورتوریکویی ها و تاج ها تا حتی بقایای نارگیل ها یا کارگران آمریکای جنوبی ، توطئه می کنند و از قضا ، هنگام رویارویی با پلیس و دفاتر آنها آتش توسط همان باندهای مافیایی پشتیبانی و بازسازی می شود.

همانطور که شاکا کینگ نشان می دهد ، همیشه این سیاه پوستان هستند که با پلیس درگیری را شروع می کنند ، حتی پالمر که توسط پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفت ، ابتدا اسلحه به دست می گیرد و جیک وینترز ، انتقام گیرنده اش ، چندین افسر پلیس را به بدترین شکل ممکن می کشد. و سپس او کشته می شود ، و سپس مادرش به همپتون می گوید که نه تنها اقدامات خود را ذکر کند ، بلکه کارهای خوب خود را به او بگوید.

طرح اصلی فیلم

طرح اصلی فیلم با تأثیر و خیانت یک مرد سیاه پوست در جنبش سیاه پوستان انجام می شود و اساساً عذرخواهی توسط افراد سیاه پوست فرومایه در حرکت پلنگ سیاه نفوذ می کند. به این ترتیب ، “جود و مسیح سیاه” در واقع ، بدون حتی ترور ناجوانمردانه مالکوم ایکس و حتی مارتین لوتر کینگ (که در حدود زمان فیلم اتفاق می افتد) و کمی از آنچه برای سیاه پوستان در ایالات متحده اتفاق افتاد ، نشان می دهد ایالات در اواخر دهه 1960. عصیان ، خشونت و هرج و مرج آنها را به تصویر می کشد. البته این فیلم تصویری کثیف از پلیس و دولت و F..I را نشان می دهد و ما شاهد نژاد پرستی منظمی هستیم که در همه طبقات دولتی جریان داشته است.

ایستادگی

حتی در پایان ، ایستادگی در سمت تعیین کننده را نمی بینیم. به نوعی ، این فیلمساز سعی کرده است AFI را با تقلیل یک جرم سیستمی به یک جرم فردی ، پاک و بی گناه کند. البته در گفت و گوهای همپتون و دوستانش از برخی ظلم ها نام برده شده است که چون تصویری نیست به عنوان ادعا باقی مانده است.

این ظرافت ها را می توان در شخصیت پردازی ویلیام اونیل نیز مشاهده کرد. شخصی که با کارت AFI جعلی اتومبیل را بدزدد و سپس مجبور شود با آنها همکاری کند. ویلیام ، خود قربانی فقر و تبعیض در جامعه ، از همپتون که زندگی خود را وقف مبارزه با تبعیض کرده است ، جاسوسی می کند. ما تناقضات درونی ویلیام را باور داریم و می فهمیم که چرا او در برابر این ننگ بزرگ تسلیم می شود و خود را چندان مقصر نمی داند ، اما ما با او تا پایان نمی رویم. زیرا شیمی وی با همپتون به خوبی نشان داده نشده است و ارتباط غیرقابل درک آن طبیعتاً همدلانه نخواهد بود.

شخصیت پردازی

همین ضعف در شخصیت پردازی میشل (نماینده AFI) با بازی جسی پلمونز مشهود است. در ابتدا فردی معتدل و محتاط بود ، اما وقتی ادگار هوور (AFC) رئیس AFG (مارتین شین) از او س asksال کرد که اگر دخترش با یک سیاه پوست به خانه بیاید چه می کند ، او نمی دانست چه بگوید. این فیلم با عدم تمرکز بر روی شخصیت هایی که معرفی می کند ، اندیشمند را به مخاطب اندکی وا می دارد. می توان گفت که فیلم عمدتا مجموعه ای از داستان های فرعی است. به جای داشتن یک شخصیت عمیق و معنی دار ، شخصیت های اصلی فقط جذاب نشان داده می شوند. این فیلم تصویری واقعی از دوره های تاریخی و تأثیرگذار است ، اما روشنگری و تأمل برانگیز نیست.

باور مسیحیان

طبق کتاب مقدس و اعتقاد مسیحیان ، “یهودا” ، یکی از دوازده حواری مسیح ، با دریافت سی سکه نقره رشوه خود را به حاکمان یهودی رم نشان داد. آنها همچنین عیسی را با درد مصلوب کردند. کتاب مقدس و انجیل متی به ما می گوید که یهودا به خاطر این موضوع عجولانه عذرخواهی کرد و پس از بازگرداندن سی نقره خود را به دار آویخت. آنچه در فیلم یهودا و مسیح سیاه رخ می دهد بازنمایی این داستان است.

نقش دقیق خانه

اونیل پس از قرار دادن نقشه دقیق خانه همپتون در FI ، با قرار دادن قرص های خواب آور در نوشیدنی خود ، مخفیانه همپتون را بیهوش کرد. اندکی بعد ، مأموران اجرای قانون صبح زود به آپارتمان همپتون حمله کردند. آنها با وجود نداشتن حکم اسلحه ، با اسلحه وارد آپارتمان شدند. آنها مارک کلارک را که از همپتون محافظت می کرد ، کشتند. همپتون و نامزدش دبورا جانسون در اتاق خواب خود خوابیده بودند.

این نقد و بررسی ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو + 11 =