0

نقد سریال Mare of Easttown | کیت وینسلت در قامت مادر، دختر و کاراگاه

نقد سریال Mare of Easttown | کیت وینسلت در قامت مادر، دختر و کاراگاه

سازندگان سریال Mare of Easttown “Mir from East Town” قول می دهند هزینه ای برای یک کارآگاه جذاب و بسیار همدل بپردازند ، اما پس از آن ، با ایده های بی ربط و ناقص ، همه پتانسیل های سریال را تحت الشعاع قرار می دهند. با مرور این سریال با زومجی همراه باشید.

همانطور که از نام سریال Mare of Easttown پیداست ، سازندگان بر شخصیتی به نام Mir (با بازی کیت وینسلت) تأکید می کنند. همچنین با شهرک شرقی می میرد. ما این قرارداد را نه تنها از نام سریال بلکه از نحوه معرفی شخصیت در قسمت اول می فهمیم. میر شخصیتی است که به شیوه ای مسیحی ، خود را وقف خدمت و اصلاح مردم این شهر می کند. ما ابتدا او را از طریق موقعیت اجتماعی او در جامعه و به نوعی شخصیت خارجی او می شناسیم. کارآگاه در یک شهر کوچک که در طول روز به چندین مورد رسیدگی می کند.

سپس می بینیم که میر در جزئیات زندگی خود چالش های مختلفی دارد. ترکیبی عجیب در خانه که او را با دختر ، مادر و نوه اش نشان می دهد. او از شوهرش جدا می شود و کمی بعد متوجه می شویم که پسرش را نیز از دست داده است. پسری که به همراه نامزدش هر دو معتاد به مواد مخدر بودند.

جدا از این مقدمه ها ، این سریال یک مسیر مشخص را نیز به عنوان سریال جنایی معرفی می کند. جسد دختری به نام ارین در پایان قسمت اول با سوال دائمی “قاتل کیست؟” بهانه ای برای پیگیری سریال باشید.

در ادامه ، جزئیات بیشتری از داستان سریال Mir از East Toon فاش می شود

در ادامه جزییات بیشتری از داستان سریال میر از ایست تون فاش می‌شود

ساختار سناریوی سریال به ظاهر بر این اساس است که در کنار دنبال کردن معمای کشف قاتل، به ابعاد مختلف کاراکتر میر نیز سرک بکشد و هر بار ما را با یک بُعد تازه از زندگی او و نوع برخوردش با چالش‌های زندگی‌اش آشنا کند

به نظر می رسد ساختار فیلمنامه این سریال مبتنی بر پیروی از معمای کشف قاتل ، کشف ابعاد مختلف شخصیت میر و هر بار معرفی ابعاد جدیدی از زندگی وی و نحوه برخورد او با چالش های موجود است. زندگی خود. به این ترتیب ، البته ، در شرایط مختلف و همراه با بازی بسیار خوب کیت وینسلت ، به ویژه در جزئیات چهره او ، همدلی ما را نیز بر می انگیزد.

اما این تعادل به تدریج در سریال از بین می رود و می بینیم که بسیاری از ایده های نامربوط به طور کلی معمای اصلی سریال را تحت الشعاع قرار می دهند و اهمیت آن را تا حدودی کم می کنند. چندین شخصیت نیز در این مجموعه وجود دارد که هیچ کدام در قلب 7 قسمت نه تنها پیشرفت عمیقی ندارند ، بلکه مانع تمرکز آنها بر پتانسیل های شخصیت ها می شوند. شخصیت هایی که مشکلات آنها هیچ کارکردی جز خریدن ترحم از مخاطب ندارد. گویی آنها برای پر کردن برخی از قسمتها و بخشی از مشکلات یک شهر کوچک حضور دارند.

 به عنوان مثال ، حضور برادر سیاه پوست که به دلیل اعتیاد مدام از خواهرش می دزدد ، در بیان حسرت و اندوه برای مخاطب تأثیر دارد؟ یا این که بعداً بفهمیم خواهرش برای کارهای مادرش پول جمع آوری می کرد ، مگر اینکه غم انگیزتر باشد ، مفید است؟ سرنوشت این ایده چگونه خواهد بود؟ در صحنه ای شاهد مرگ این برادر هستیم. کل من این مثال را برای پرداختن به موضوع اعتیاد به عنوان علت اصلی بسیاری از موقعیت های بحرانی شخصیت ها تعمیم می دهم. آیا موضوع اعتیاد صرفاً بهانه ای برای پیشرفت و مشکلات شخصیت های سریال است یا رویکردی دراماتیک و م toثر برای آن وجود دارد؟ آیا فقط حیف است که از تماشاگران خرید کنیم یا به نگرش اساسی شخصیت اصلی دست پیدا کنیم؟

موضوع اعتیاد به عنوان عاملی که زندگی پسر میر را خراب کرده است احتمالاً همیشه به عنوان یکی از دغدغه های اصلی وی در ذهن میر است. به طور طبیعی ، هر زمان که چیزی مشابه می بیند ، به دلیل اتفاقاتی که برای پسرش افتاده است ، می تواند به شدت واکنش نشان دهد و به نحوی تلاش کند تا شخص دیگری به سرنوشت پسرش دچار نشود. از سوی دیگر ، تلاش برای از دست ندادن حضانت نوه اش و بی اعتمادی به نامزد پسرش ، کری ، همچنان در راستای تلاش های او به نظر می رسد. اما س theال این است که آیا اعتیاد ذهنیت اصلی او است؟ آیا انگیزه او برای گرفتن سرپرستی نوه اش و قرار دادن وسایل در داشبورد ماشین کری از نگرانی عمیق ناشی می شود یا صرفاً افزایش تنش و ایجاد گره است؟ و آیا تغییری در نگرش وی نسبت به کری تا انتها ایجاد خواهد شد؟

مسئله اعتیاد

کاراکتر‌های متعددی در سریال حضور دارند که در دل ۷ قسمت، داستان هیچ کدامشان نه تنها پیشروی عمیقی ندارد بلکه مانع از تمرکز بر پتانسیل‌های کاراکتر میر می‌شود

احتمالاً با من موافق خواهید بود که ما همچنین باید از نگرش هایی مانند اعتیاد افراد در یک شهر کوچک فراتر برویم. بنابراین ، در عمل ، مشکل اعتیاد تنها زمانی ارزش چشمگیری پیدا می کند که دائماً یادآور خاطرات تلخ شخصیتی باشد که در پیشنهادش به شدت آسیب دیده است و هر بار او را در واکنش جدیدی نسبت به این موضوع می بینیم.

اما با مزایای برجسته ، باید برخی از معایب را نیز بدانید. به عنوان مثال ، این واقعیت که شوهر سابقش با شخصی ازدواج کرده و در نزدیکی او زندگی می کند ، تقابل چشمگیر بین میر و شوهرش را آشکار می کند. میر احتمالاً اجازه نمی دهد تصویر زنی تنها و درمانده در مقابل زندگی جدید شوهرش ثبت شود. اگر او رابطه جدیدی را آغاز کند ، این انگیزه را تقویت می کند. اما در عمل ، شوهر و رویارویی احتمالی او کاملاً فراموش می شود. حتی وقتی میر شک می کند که شوهرش ممکن است پدر فرزند ارین باشد ، این بحران نیز مانند بسیاری از بحران های دیگر سریال به زودی حل می شود.

شخصیت مادر میر نیز سود جالبی دارد و این واقعیت که هر دو مجرد هستند هنوز تضاد جذابی را نوید می دهد. اما ما چیزی جز چند شوخی و کلی زیاد بین این مادر و دختر نمی بینیم. رابطه میر ریچارد بهتر از ایده های دیگر به پایان نمی رسد. او چند صبح با میر است و سپس سریال را ترک می کند. همین امر در مورد کارآگاه جوان نیز صدق می کند. بدون هیچ تأثیر قابل توجهی! افسوس برای این همه پتانسیل

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دو × 1 =