0

نقد انیمیشن آخرین داستان

نقد انیمیشن آخرین داستان

انیمیشن ایرانی آخرین داستان اقتباسی آزاد از شاهنامه است. که دارای لحظات خوب و ضعف های آشکار اما نسبتاً قابل بخشش است.

تا تبدیل به بهترین انیمیشن سینمایی امروز ایران شود.

اگرچه انیمیشن در ایران چیز جدیدی نیست ، اما هرگز به جایگاه شایسته ای نرسیده است ، زیرا به طور کلی در این حوضه شاهد حرکتی مستمر و رو به جلو بوده ایم. سرمایه گذاری دولت و سیاست های خاص پیرامون آن اغلب به کالاهای ضعیف و سفارشی تبدیل شده اند که پایه خوبی برای شروع یک روند شکوهمند نیستند.

اکنون با پیشرفت فناوری و شکل گیری جنبش های مستقل می توان امیدوار بود که با حمایت نیروهای جوان و خلاق این جنبش شکوفا شود. در این میان ، ساخت انیمیشن سینمایی در زمانی جذابیت مضاعف خواهد داشت که یافتن فیلم های حماسی ، فانتزی و فانتزی در سینمای داخلی هنوز نادر است. جایی که بعد از چند تجربه مهم سینمایی اما نه چندان ماندگار مانند انیمیشن “تهران 1500” ، انیمیشن “جمشید و خورشید” ، انیمیشن “شاهزاده روم” و انیمیشن “فیلشاه” ، اکنون انیمیشن “آخرین داستان” اقدامات طولانی تری را برای تثبیت این امر انجام داده است پردازش به یک نقطه تبدیل به یک نقطه عطف در این مسیر شوید.

عومل انیمیشن آخرین داستان

انیمیشن سینمایی “آخرین داستان” به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر ، تهیه کنندگی استودیو هورخش ، اقتباسی از داستان ضحاک در شاهنامه است. استفاده از بهترین داستان های ادبیات حماسی ایران همیشه منبعی با پتانسیل بالا برای ساخت فیلم و انیمیشن است که متأسفانه در سینمای ایران کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. این واقعیت که اشکان رهگذر در ساخت اولین فیلم خود به شاهنامه مراجعه کرده ، انتخاب خوبی است که بر اساس آن قسمت مهمی از بار ایجاد یک داستان جذاب را به دوش کشیده است. البته رهگذر فیلم خود را به عنوان برداشت آزاد از شاهنامه فردوسی ساخت و تغییراتی در داستان و شخصیت های آن ایجاد کرد که عواقب آن را به همراه داشت.

سلطنت جمشید

سلطنت جمشید

آخرین داستان به دوران سلطنت جمشید می پردازد. در حالی که لشکر اهریمن به سرزمین های تحت جمشید حمله می کند ، او با کمک متحدان خود آنها را فتح می کند.

و به قدرت خدا تکیه می کند و با ساختارهای باشکوه جمکورد را به عنوان مقر پادشاهی خود بازسازی می کند. اما جمشید مغرور می شود و خود را دارای آینده نگری الهی می داند. این باعث می شود که یزدان از او روی برگرداند و زوال او آغاز شود. جمشید با ارتش خود برای فتوحات بیشتر لشکر کشی می کند.

و در غیاب او اداره جمکورد را به مرداس ، فرماندار جنوب می سپارد.اما با مرگ ناگهانی پسرش مرداس ، ضحاک جای او را می گیرد. ضحاک که مورد توجه شیطان قرار گرفته است . صحنه را برای رسیدن مردم جمکورد برای رسیدن به اهدافش تاریک می کند.

سبک انیمیشن

سبک غالب انیمیشن در داستان آخر دو بعدی است و با توجه به کیفیت مطلوب طرح ها و جو می توان امیدوار بود که در آینده رشد و تکامل بیشتری داشته باشد. این فیلم با نبرد سپاه جمشید و ارتش شیطان در پشت دیوارهای جمکورد آغاز می شود. در حالی که دوربین از دید یکی از سربازان وارد میدان جنگ می شود. و در تغییر صحنه از آمادگی جالبی برای القای بیشتر استفاده می کند هیجان سپس با استفاده از قالبی دو بعدی هنری و طراحی محور که همراه با توضیح راوی و موسیقی حماسی است . شروع خوب فیلم به پایان می رسد و گشایش چشمگیری برای بیننده ایجاد می شود.

انیمیشن ایرانی آخرین داستان

جاه طلبی های انیمیشن آخرین داستان تا آخر ادامه دارد و تا زمانی که وارد مبارزات اسطوره ای و ماجراهای داستان شود ، کمرنگ نمی شود و در اوج اقدامات خود ، سطح بسیار بالایی را نسبت به سایر انیمیشن های ایرانی. خشونت ذاتی انکار ناپذیر داستان نیز در کل انیمیشن به میزان معقولی اجرا می شود ، که به دلیل سبک دیالوگ ها و وزن موسیقی ، آن را برای کودکان زیر 13 تا 14 سال مناسب نمی کند.

مدت زمان ساخت آخرین داستان

روند ساخت انیمیشن آخرین داستان از سال 2008 آغاز شده و حدود هشت سال به طول انجامیده است. اما اجرای ابعاد حماسی و شاعرانه شاهنامه در قالب انیمیشن کار ساده ای نیست و اگر امکانات و شرایط موجود را در نظر بگیریم ، به طور کلی باید اذعان داشت که داستان آخر نمره قابل قبولی می گیرد. با این وجود ، موضوعات و جزئیاتی وجود دارد که اگر بیشتر به آنها توجه شود ، این فیلم اثری کمتر شناخته شده می شود.

فیلمنامه و توسعه فیلم نامه داستان آخر با یک نگاه کلی در مقایسه با سایر انیمیشن ها و فیلم های ایرانی از کیفیت مطلوبی برخوردار است و در زمینه انیمیشن خود محدودیت های نانوشته ای را نیز برطرف می کند. اما نقاط ضعف در بعضی قسمت های فیلم به تجربه مورد نیاز برای نوشتن فیلمنامه ای بی نقص و البته کارگردانی دقیق اشاره دارد و باعث لنگیدن فیلم در لحظات حساس می شود.

موفقیت این انیمیشن

این نقص ها یک موفقیت مهم برای اثری تلقی می شود که نگاه ویژه ای به توزیع جهانی دارد و در میان 32 انیمیشن مورد تایید در لیست اولیه اسکار 2020 (و همچنین در میان 344 فیلم کوتاه واجد شرایط بهترین فیلم) قرار دارد. . مطمئناً ، وقتی هیچ فناوری و تجربه ای برای خلق اثری وجود ندارد که از لحاظ گرافیکی با دیگر کارهای انیمیشن در دنیا قابل مقایسه باشد ، توجه ویژه به م componentsلفه های مهم تری مانند کیفیت قصه گویی و مفاهیم آن در اولویت موفقیت خواهد بود.

آخرین داستان ، با وجود جاه طلبی های بلند پروازانه اش ، در مسیر حیاتی شخصی سازی روایت شاهنامه در بخشهای مهم دچار لغزش می شود.

اگرچه ممکن است در یک اقتباس رایگان ، بعضی از دستکاری ها همیشه برای برخی از طرفداران داستان اصلی خوشایند نباشد ، اما در دنیای هنر هفتم این شخصی سازی روایت چیز بدی نیست و حتی می تواند با توجه به مخاطب امروز ، پیشرفت های لذت بخشی برای جذب بهتر داشته باشد. اما اگر لحن خاص و زمینه مناسبی در بیان این هدف وجود نداشته باشد ، تعریف مجدد داستان و برانگیختن دیدگاه های حساس آسیب می رساند.

در همین راستا ، قسمت مهمی از تغییراتی که اشکان رهگذر در داستان اصلی ایجاد کرده مربوط به شخصیت ضحاک است ، که برخلاف انتظار ، حتی با هدف سازندگان نمی تواند جنبه تاریک خود را نشان دهد. برای ایجاد یک شخصیت محبوب تر بود. راضی. به عبارت دیگر ، موضوع داستان درست در جایی که بخواهد دیدگاه دیگری را بیان کند ، ساخته نشده است. این در حالی است که هنوز عطش ساخت اقتباسی مومنانه و دقیق بر اساس داستان های شاهنامه برطرف نشده است ، نکته ای که ساخت اقتباس رایگان را دشوارتر می کند.

موضوع انیمیشن آخرین داستان

انیمیشن ایرانی

در زیر متن داستان انیمیشن است

در داستان شاهنامه ، جمشید غرق در خودخواهی و استکبار ، فر ایزدی را از دست می دهد تا هرج و مرج و نارضایتی وارد مرزهای ایران شود. ضحاک با کشتن پدرش مرداس ، که متحد جنوب ایران بود و با شورش علیه جمشید مخالف بود ، قدرت را به دست گرفت و با سپاهی به پادشاهی جمشید حمله کرد. جمشید فرار می کند و ضحاک با تکیه بر سلطنت با دو دختر جمشید به نام های آرناواز و شهرناز ازدواج می کند. اما شیطانی که قبلا ضحاک را برای کشتن پدرش وسوسه کرده بود ، این بار در کسوت یک آشپز جوان و توانمند وارد قصر می شود و با پختن غذاهای خوشمزه رگ خواب ضحاک را پیدا می کند و در عوض از فقط ضحاک می خواهد که او را ببوسد دو شانه در بندگی. .

پس از آن ، شیطان ناپدید می شود و از هر شانه ضحاک یک مار سیاه رشد می کند که با برش دوباره رشد می کند. این بار شیطان به صورت دارو به سراغ ضحاک می رود و اعلام می کند که تنها راه نجات از این وضعیت کشتن روزانه دو جوان و تغذیه مغز آنها با مارها است تا آنها را کنترل و آرام کند. در طی این بی رحمی خنده ، دو سرآشپز قصر به نام های آرمیل و گرمیل با جایگزینی مخفیانه مغز یک گوسفند ، هر روز جان یک قربانی را نجات می دهند و او را مخفیانه آزاد می کنند. بقیه داستان به کابوس ضحاک درباره فریدون ، قیام کاوه و چگونگی بزرگ شدن فریدون مربوط می شود. در شاهنامه ، با کشته شدن آبتین توسط نگهبانان ، فرانک تمام زندگی خود را در تلاش برای تربیت فریدون از ضحاک سپری کرد.

علاقه ضحاک به شهرزاد

اما جریان حیاتی داستان در مورد ضحاک بسیار حساس است به طوری که تغییرات در انیمیشن آخرین داستان به شخصیت پردازی او لطمه می زند. تغذیه خنده فیلم از مغز چهار جوان قبل از اینکه مارها بر روی شانه های آن رشد کنند توجیه شدیدی ندارد و این نقشه شیطان را باورپذیر نمی کند. از طرف علاقه ضحاک به شهرزاد ، تنها دختر جمشید در کاخ ، اگرچه می توانست بار احساسی مناسبی به داستان اضافه کند ، در شخصیت و رفتار ضحاک انعکاس پیدا نکرده و حتی در سکانس های احساسی به حد متوسطی نمی رسد. بین دوتا. اوج این عدم اطمینان را می توان در سکانس فرار شهرزاد از نگهبان به سمت اتاق ضحاک و مکالمه بعدی بین آنها مبنی بر عدم هماهنگی منطق روایت مشاهده کرد.

کشته شدن اقتباس فرانک

اگر فرانک اندکی پس از آبتین در این اقتباس کشته شود ، نجات آفریدون توسط کاوه و شرکت وی قابل قبول است و از طرف دیگر ، این تغییر ضمن خلاصه داستان ، تأثیر منفی بر آن نداشته است. از طرف دیگر ، اضافه شدن شخصیت ارشیا به داستان اصلی ، حضور او در ورطه ضحاک و کمک به فریدون ، هرچقدر بسته باشد ، قابل قبول است.

از بین بردن شیطان

اما از بین بردن حضور شیطان در بدن مادی و تغییر در مصرف غذای مغزی جوانان بی گناه ، که اصولاً باید برای مارها باشد (به عنوان یکی از استعاره های اصلی داستان شاهنامه) باعث ایجاد شکاف در شخصیت پردازی ضد قهرمان داستان. اگر ضحاک در اینجا چنان خونسرد است که در داستان اصلی شاهنامه به غذای دو برابر مار احتیاج دارد ، پریشانی ناشی از رویاهایی که به درمان شهرزاد نیاز دارند باورنکردنی است و بیشتر شبیه یک رفتار فریبنده است تا عشق به شیطان. شکل گیری را غیر ممکن کرده است. سرانجام ، تلاش برای القای یک مثلث نیمه و نیم عشق بین افریدون ، ماندانا و شهرزاد انجام می شود که خوشبختانه یک عنصر کاذب باقی مانده است.

شخصیت پردازی فیلم فدای تغییرات داستان ، ریتم سریع و زمان محدود آن شده است و سیر باورپذیری و کاملی را نشان نمی دهد.

برخلاف ضحاک ، افریدون نیز تعریف درستی از موقعیت مهم نمی یابد. او به عنوان یک شخصیت معمولی که باید کم کم به یک قهرمان سرسخت تبدیل شود ، در مرحله خام باقی می ماند. در حالی که او حداقل می توانست شخصیت کامل تری با تغییرات محسوس در ظاهر و رفتار خود داشته باشد ، او به عنوان یک قهرمان کاغذی هالیوود باقی مانده است.

قهرمان واقعی

“قهرمان واقعی قبل از شکست دادن شیاطین ، باید شیطان درون خود را شکست دهد”؛ این جمله به عنوان یکی از شعارهای انیمیشن آخرین داستان ، بر اهمیت تمرکز بر دو شخصیت ضحاک و افریدون تأکید می کند ، نکته ای که با شخصیت پردازی بهتر ، حکمت بیشتری در بیان فیلم پیدا کرد. از طرف دیگر ، اگر انگیزه قیام کاوه (مانند کشته شدن 17 پسر او برای تغذیه مغز مارهای ضحاک) فدای تغییر داستان ، ریتم سریع و زمان محدود فیلم شده باشد ، اما با این وجود او این کار را می کند .

شهرزاد افتاده بر زمین در انیمیشن آخرین داستان

در انیمیشن آخرین داستان از بازیگران سینما برای دوبله اثر استفاده شده است. در این میان ، نباید از تأثیر موسیقی متن و دوبله مناسب غافل شد ، خصوصاً با وجود هنرمندان با استعدادی که در این وادی حضور دارند. بهترین عملکرد در این بخش توسط پرویز پرستویی با تجربه دوبله ، گفتار و گویندگی ثابت شده و به نقشه های تهمورث و عرشیا اهمیت بیشتری داده است.

بازیگران

همچنین حسن پورشیرازی (در نقش جمشید و مرداس) ، اکبر زنجانپور (کاوه) و بیتا فرهی (اهریمن) گزینه های مطمئنی را نشان می دهند. لیلا حاتمی به عنوان راوی عملکرد بسیار بهتری نسبت به دوبله شهرزاد داشته است. حامد بهداد (ضحاک) ، اشکان خطیبی (افریدون) ، باران کوثری (ماندانا) ، شقایق فراهانی (فرانک) ، فرخ نعمتی (شهراسب) ، زهیر یاری (آبتین) ، پونیبال شمون (روزبه) و مجید مظفری (بارمان) از جمله بازیگران دیگر کسانی هستند که در این پروژه تجربه کسب کرده اند. تجربه ای که علاوه بر برآورده ساختن اهداف تجاری کار ، بهتر است با کمی تعادل و حضور صداپیشه های حرفه ای تر ، حداقل با کمک آن برخی از شخصیت ها ضعیف تر می شدند.

اما در قسمت صوتی ، ترکیب کریستف رضایی یکی از نکات برجسته انیمیشن آخرین داستان است زیرا در کل فیلم بسیار گسترده است و انتخاب ترانه های محلی ، ملودی های غم انگیز و ملودی سازهای ایرانی به فیلم یک فیلم برجسته داده است. اثرقابل ملاحظه. حماسه و فیلم این فیلم بهم گره خورده است و اگر قسمتهای احساسی داستان با دقت بیشتری گفته می شد ، امکان نمایش بیشتر وجود داشت. همانطور که صدای شهرام ناظری با شور حماسی داستان در تیتراژ پایانی طنین انداز می شود.

سرانجام ، جدا از اینکه این انیمیشن طرفداران را به خواندن جدیدترین کمیک های ساخته شده توسط سازندگان سوق می دهد ، می تواند انگیزه ای برای مرور شاهنامه خصوصاً برای مخاطبان داخلی باشد و این اثر یکی دیگر از دستاوردهای یک انیمیشن معتبر در یک مسیر سخت مطمئناً انیمیشن ایرانی برای رشد و شکوفایی نیاز به حمایت و استمرار ساخت آثاری مانند آخرین داستان دارد.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده − هشت =