0

بررسی بازی Call of the Sea

بازی call of the sea

بازیکنانی که بازی های سبک ماجراجویی را تجربه می کنند و از حل انواع معماها لذت می برند ، احتمالاً از فرصتی برای تماس با Call of the Sea و قدم گذاشتن در جزیره ای مرموز پشیمان نخواهند شد.

تنها چند دقیقه پس از پیوستن به شخصیت اصلی ، نورا ، در ندای دریا ، متوجه می شوید که با یک ماجراجویی ، معما ، داستان و بازی تک نفره سر و کار دارید. اثری که قرار نیست کوچکترین تلاشی برای جلب توجه گروه زیادی از مخاطبان انجام دهد و فقط برای گیمری مناسب است که دقیقاً می داند از یک بازی ماجراجویی حدود 4 ساعته چه انتظاری دارد.

در نتیجه ، اگر به هر دلیلی نمی خواهید به آرامی در گوشه و کنار هر محیطی قدم بزنید ، به هر شی در بازی نگاه کنید و به مکالمات و توضیحات فردی شخصیت اصلی داستان گوش دهید ، نباید به ندای دریا. در اینجا ، فقط کسانی که می خواهند به تک تک مونولوگ های شخصیت اصلی گوش دهند و دفترچه یادداشت یا هر یادداشت دیگری را در بازی با دقت کامل بخوانند ، فقط می توانند سرگرمی ایجاد شده توسط بازی ساز را لمس کنند.

لذت خلق‌شده توسط بازی‌ساز

ندای دریا گاهی هیجان انگیز و پرانرژی است. اما ، همانطور که از اکثر بازی های سبک ماجراجویی انتظار داریم ، این بازی در بیشتر دقایق خود آرامش بخش است و برای گیمرهای صبوری که دوست دارند در هر یک از این موارد وقت بگذارند و مهمتر از همه ، معماها را حل کنند مفید است. در Call of the Sea ، جستجوی میانبر برای انجام کارها ، از جمله یافتن پاسخ پازل ها در اینترنت ، عملاً تجربه بازیباز را از بین می برد. از آنجا که سرگرمی در این بازی با این لحظه تعریف می شود که پس از توجه دقیق به چند مقاله ، جستجوی کافی در محیط و حفظ تمرکز ، در حل یک معما موفق می شوید و از انجام آن لذت می برید. بنابراین قبل از اینکه حتی به دنبال افزایش دانش خود در مورد کمیک های Call of the Sea و تصمیم گیری در مورد خرید یا عدم خرید آن باشید ، مطمئن شوید که در بین مخاطبان هدف قرار دارید.

باید خوشحال بود که سازندگان واقعاً برای بازی معماها وقت گذاشتند و اکثر آنها را به شیوه ای متعادل ، چالش برانگیز و منطقی طراحی کردند. بازی برای مخاطبانی که زمان کافی را صرف آن می کنند ، دارای معماهایی است که مهارت و درک گیمر از همه اطلاعات محیط را به چالش می کشد و تنوع خوبی دارد. به همین دلیل است که از Call of the Sea به عنوان یک بازی ماجراجویی لذت می برید ، چه با یک معمای آزمون و خطا روبرو باشید و چه پس از خواندن دو یادداشت و استفاده از مخالفت خود ، یک معمای نسبتاً دشوار را حل کنید.

عکس صندوق در بازی

متأسفانه تیم توسعه به اندازه طراحی معماها و جزئیات عالی هر یک از یادداشت ها و تصاویر در محیط زمان اهمیتی نمی دهد و تأثیر آنها را بر بازیکن افزایش می دهد. به عبارت دیگر ، Call of Sea مطمئناً می تواند از چیدمان منطقی همه این عناصر در جهان خود سود زیادی ببرد. به عنوان مثال ، هنگامی که پس از چند پازل نسبتاً دشوار به یک معمای آزمون و خطای ساده می رسیم ، چرا خالق فرصت طلایی ایجاد یک عجله در گیمر را از دست می دهد؟ چرا هیچ اتفاقی نمی افتد که فرایند آزمایش و خطا را هیجان انگیزتر از فشار دادن چند دکمه و یافتن الگوی مناسب می کند؟

در عین حال ، اشکالات منطقی قابل توجهی در نحوه چیدمان بسیاری از موارد وجود دارد که این امر شانس مخاطب را برای پذیرش منطق داستان و غوطه ور شدن کامل در فضای آن کاهش می دهد. به عنوان مثال ، وقتی از یک شی خاص برای غلبه بر یک مانع پیشرونده استفاده می شود ، چگونه افرادی که با کمک یک شیء محل را ترک کرده اند می توانند آن را در اتاق مخفی خود رها کنند؟

بسیاری از عناصر داستانی Call of the Sea ، مانند اجسام پراکنده در محیط ، کاملاً طراحی شده اند تا مستقل به نظر برسند و وظیفه خود را برای جلب توجه بازیکن انجام دهند. اما خالق می توانست زمان بیشتری را صرف ایجاد ارتباط منطقی بین آنها و ایجاد اثری یکپارچه و بدون فرصت های از دست رفته کند. به طوری که بازیکن هرگز از نورا و سفر او به این جزیره مرموز دور نمی شود.

دفترچه خاطرات

بازی Call of the Sea می‌توانست با برخورداری از ریتم بهتر روایت داستان در بخش‌هایی مانند افتتاحیه، هرگز از نفس نیافتد و ارتباط احساسی محکم‌تری با گیمر برقرار کند

همین مشکل فاصله احساسی بازیکن از تجربه کلی را می توان در قسمت های دیگر کار مشاهده کرد. داستان ندای دریا داستان زنی به نام نورا در دهه 30 را روایت می کند که از بیماری عجیبی رنج می برد و برای یافتن شوهرش پا به جزیره ای مرموز می گذارد که در نگاه اول چندان ترسناک به نظر نمی رسد. در نتیجه ، Call of the Sea به سختی می تواند مخاطبان خود را حفظ کند تا کمی با ایده های داستان آشنا شویم.

ما فقط از روی کنجکاوی و با شنیدن صحبت های مرموز وارد جزیره ای می شویم و تقریباً یک ساعت شاهد تشکیل بخش مهمی از داستان نیستیم. با این حال ، بسیاری از بازیکنان می توانند کل بازی را در کمتر از چهار بازی به پایان برسانند. بنابراین مطمئناً معرفی یک ساعته و بسیار آهسته می تواند بر روی کشش محصول برای بسیاری از بازیکنان تأثیر منفی بگذارد.

هرچه بیشتر در بازی پیش بروید و اسرار بیشتری کشف کنید ، Call of the Sea بیشتر شما را سرگرم کرده و ارزش های واقعی شما را آشکار می کند. از آنجا که داستان به سوالات اساسی خود پاسخ می دهد و عمیق تر از انتظارات بسیاری از بازیکنان است ، وارد یک ماجراجویی احساسی و ملموس می شود. در نتیجه ، کسانی که نورا را از ابتدا تا انتها همراهی می کنند ، در نهایت از این تجربه راضی خواهند بود و احتمالاً حتی آن را به خاطر خواهند آورد. اما آثاری مانند Call of the Sea همیشه از این نظر تهدید می شوند که ممکن است در برخی قسمت ها به دلیل کندی داستان بسیار عقب بمانند و نتوانند تمام دارایی خود را به بازیکن نشان دهند.

صحنه هایی زیبا از بازی

صداگذاری‌های محیطی بازی را باید پرجزئیات و تأثیرگذار روی تجربه‌ی مخاطب به شمار آورد

از سوی دیگر ، بازی هیچ گونه نقص شایسته ای در ارائه یک تجربه بصری درخشان ندارد و با توجه به ماهیت مستقل استودیوی تازه تاسیس Out of the lue ، انتقاد از بارگذاری کند برخی بافتها یا تغییر ناگهانی برخی از نورها به نظر می رسد احمقانه. ندای دریا دیدنی است و از همه ابزارهای بصری خود برای بیان داستان استفاده می کند. سازندگان هم در طراحی محیط های مختلف و هم در استفاده از نورپردازی و سایه زنی برای ایجاد فضای مناسب ، عملکردی تحسین برانگیز داشته اند. آنها اغلب با توسل به تصاویر هنری در سبک های مختلف ، داستان را بهتر از قبل روایت می کنند. وقتی یک انیمیشن کوتاه می بینید و به برخی از حقایق داستان پی می برید ، یا هنگامی که پس از مشاهده قسمتی از دنیای بازی ، ناگهان آن را با شکل و تمایل متفاوتی مشاهده می کنید. در طول 4 ساعت و چند دقیقه ای که صرف تجربه بازی Call of the Sea کردم ، تصاویر بازی همیشه تازه و جذاب بودند.

صداگذاری‌های محیطی بازی

در عین آن که بازی از برخی جهات به وضوح جای پیشرفت دارد، قصه‌ی Call of the Sea شنیدنی و دارای پیام‌های پراهمیت است

نتیجه همه اینها این است که بازی بارها شما را درگیر اشتباه کردن همه جزئیات مرتب در گوشه های مختلف می کند. به این ترتیب ، استودیوی سازنده از صداهای دقیق محیط مانند صدای جریان آب ، صدای باد در محیط های مختلف و حتی صداهای پس زمینه که شبیه زمزمه هستند ، نهایت استفاده را برده است. پس از همه ، یکی از بزرگترین نیازهای یک بازی ماجراجویی اول شخص این است که بازیکن را در محیط های مختلف ، از نظر بصری و شنیداری ، تا آخرین لحظه موج سواری کند. تا بتوانید تا حد امکان از قدم زدن در محیط های مختلف لذت ببرید. بنابراین چقدر عالی است که ندای دریا به این مهم دست پیدا می کند.

با این حال ، نباید نادیده گرفت که صداگذاری برای شخصیت اصلی به همان اندازه که در برخی از قسمت های بازی به نظر می رسد در بسیاری از قسمت های بازی وجود ندارد. در ندای دریا ، نورا عملاً تنها راه مستقیم ارتباط گیمر با داستان است و همه چیز را برای ما توضیح می دهد. در نتیجه ، حتی اگر برای لحظاتی کمی احساسات کمی در صدای او وجود داشته باشد ، مخاطب آن را کاملاً احساس خواهد کرد.

داستان بازی

بازی بر اساس نسخه رایانه شخصی (ویندوز) طراحی شده است

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + دو =