0

نقد انیمه Attack on Titan | قسمت ۱ تا ۹ فصل چهارم

نقد انیمه Attack on Titan | قسمت ۱ تا ۹ فصل چهارم

فصل چهارم انیمیشن Attack on Titan در 9 قسمت اول خود موفق شده است داستان را از چند جهت گسترش داده و شخصیت های مهمی را معرفی کند و افکار و احساسات مخاطب را به چالش بکشد.

سازندگان انیمه Attack on Titan فصل به فصل و بخشی به قسمت دیگر یاد می گرفتند. به گونه ای که وقتی به الگوی کلی پیشرفت کار مورد نظر نگاه می کنیم ، با محصولی روبرو می شویم که دائماً نقاط قوت خود را بیش از گذشته تشخیص داده و همیشه بر آنها تأکید می کند؛ نقاط قوت معرفی شخصیت های جدیدی که از محبوبیت کمتری برخوردار نیستند و شخصیت های منفور نیز هستند و می توانند توجه بیننده را به معنای واقعی کلمه جلب کنند.

فصل چهارم و آخر این مجموعه انیمیشن از ابتدا به زیبایی نشان می دهد که چقدر به مخاطب اهمیت می دهد و با آگاهی بیشتری به جلو می رود و هر چه بیشتر از نقاط قوت خود استفاده می کند. در حالی که بسیاری از تماشاگران می ترسیدند که هنگام پخش فصل آخر ، سه فصل اول داستان را بیش از حد فراموش نکنند ، انیمه Attack on Titan به نوعی قصه گویی جدیدی را کلید زد. به ماجراجویی ها در یک محیط جدید و از زاویه ای دیگر نگاه کنید ، شخصیت ها را دنبال کنید و به طور کلی بهتر و جامع تر از حمله به جهان تایتان را درک کنید. در وسط آرامش و قدم های مردمی که در ماجراهای اصلی هستند ، مخاطب هرچه بیشتر به داستان نزدیک می شود ؛ همه چیز را منطقی به یاد بیاوریم و از داستان سرایی عقب نمانیم.

نیازهای عاطفی

این ژانر از پرداختن غیرمستقیم به نیازهای عاطفی مخاطب برای پیگیری داستان تا اشکال مختلف در فصل چهارم حمله به تایتان اجرا می شود. به طوری که خالق در اوج هنرمند می تواند دائماً داستان را تعریف کند و برخی از لحظات دیگر داستان را با ارزش تر کند. انتخاب های نویسنده برای روایت صحیح داستان با کمک شرح و گسترش خطوط زمانی مختلف نیز ایده آل گرایی آنها را با گذشت زمان نشان می دهد.

نبرد عظیم و مهیب

لحظه ای به اوج این فصل ، نبرد بزرگ و مهیب قسمت های هفتم و هشتم فکر کنید. این دو قسمت با وجود داشتن لحظات هیجان انگیز ، اقدامات ناب و تصاویر دیدنی ، به ترتیب بیشترین تأثیر خود را به ترتیب هنگام بلند شدن راینر و کشته شدن ساشا نشان می دهد. اما رویکرد نویسنده به این دو واقعه ، همانطور که باید باشد ، بسیار بسیار متفاوت است.

جیغ بچه ها

لحظه ای برای مواجهه با جیغ بچه هایی که آرزو می کردند راینر بلند شود و مقابل تایتان اصلی بایستد ، مخاطبان مجبور شدند همه قسمت های قبلی را ببینند تا با فالکو و گابی آشنا شوند. البته بیشتر بینندگان هنوز در خط مقدم جزیره هستند و احتمالاً هرگز گابی را دوست نخواهند داشت. اما حداقل آنها دردهای زندگی او و فالکو را آنقدر با کمک تصاویر و دیالوگ ها می دانند که وقتی فریاد می کشد “راینر! راینر!” راینر! “این در شهر طنین انداز است ، تا احساسات جاری در داستان را لمس کند. به عبارت دیگر ، در آن لحظه خاص ، به نظر می رسید که تمام هدف از قسمت های عالی قبلی ، احساس احساسی بودن بیننده هنگام رفتن فالکو و گابی به راینر بوده است. به این داستان سرایی هدفمند می گویند.

در این میان ، قدرت و شوک دنباله مرگ ساشا ریشه در ناگهانی بودن آن دارد. ریشه در بوم؛ گلوله از سلاح گرم گوبی شلیک شد ، ساشا به زمین افتاد و پس از چند دقیقه فشار ، حضار چاره ای جز پذیرش مرگ وی نداشتند. در این سکانس ، برخی از بینندگان احتمالاً اعتراض خواهند کرد ، چرا ما نباید بیش از ساشا و بقیه جزیره را در این فصل دیده و شنیده باشیم؟ از این گذشته ، اگر میزان عشق خود به آنها را بیشتر به خاطر می آوردیم ، دنباله مرگ ساشا حتی غم انگیزتر و احساساتی تر به نظر می رسد.

حمله به تایتان

سپس قسمت 9 حمله به تایتان در فصل چهارم را می بینیم و دوباره یک نوشته شگفت انگیز را می بینیم که با کمک فلاش بک ها ، بار عاطفی آن لحظه را عملا چند برابر می کند ؛ برای از بین بردن همه انتقادهای احتمالی. چرا این فلاش بک ها آنقدر بلند و واضح فریاد نمی کشند که بار عاطفی مرگ ساشا را افزایش دهند؟ زیرا آنها داستانهای بزرگی تعریف می کنند و اهداف مختلفی را دنبال می کنند. در حقیقت ، هر چقدر که این فلاش بک ها به غم و اندوه سکانس مرگ ساشا می افزاید ، خود داستان قسمت 9 از مرگ ساشا به عنوان قلب احساسی روایت در آن دقایق استفاده می کند. زیرا عملاً در اینجا مخاطبان می فهمند که چه رابطه عجیبی بین جاسوسان مارلی و مردم جزیره برقرار شده است.

دریافت اطلاعات

اما او به جای دریافت چنین اطلاعاتی به طور ناگهانی و خشک ، آن را به صورت فلش بک می بیند که در آن لبخندهای ساشا مرده بار احساسی را در هر ثانیه افزایش می دهد. وقتی مخاطب با جدیت بیشتری غم از دست دادن ساشا را تحمل می کند (به دلیل دیدن عشقش به غذا) ، او مراقبت خود را پایین می آورد. وقتی نگهبانش را پایین می آورد ، شخصیت آشپز خیلی سریعتر از حد معمول به بیننده نزدیک می شود. وقتی من و شما به آشپز اهمیت می دهیم ، ما به همه جاسوسان مارلی اهمیت می دهیم و واقعاً با شنیدن این داستان ، تمام داستان این قسمت را می فهمیم

. از آنجا که ما به هر دو طرف داستان توجه کافی داشته ایم ، و بهتر و عمیق تر از گذشته ، هنگامی که آشپز را در قبر ساشا مورد ضرب و شتم قرار می دهند ، شاهد شباهت رفتار نژادپرستانه برخی از جزیره نشینان با مردم این شهر باشکوه هستیم. انیمه Titan Attack در فصل چهارم نه تنها با یک تیر فقط چندین بار مورد توجه قرار می گیرد ، بلکه دائماً به س importantالات مهمی پاسخ می دهد و به جای ادامه داستانی که همه ما قبلاً می شنیدیم ، قصه گویی آن را از هر لحاظ بزرگ می کند.

بزرگ‌تر شدن اثر

افزایش شخصیت

این اثر فقط به دلیل افزایش تعداد شخصیت ها ، مکان ها و نبردها نیست. بزرگنمایی اثر فقط مربوط به رازهای جذابی نیست که افشای آنها لذت پیروی از فصل چهارم را به طور مداوم افزایش می دهد. از آنجا که در پس همه ظاهر شگفت انگیز و سرگرم کننده انیمه Titan Attack ، استعاره ها و نمادهای هوشمندانه آن بزرگتر می شوند. به معنای واقعی کلمه دیدن شیاطین در حال خروج از جزیره ای است که در واقع بهشت ​​نامیده می شود. ما در گذشته شاهد تبدیل شدن هیولا به آرن بوده ایم.

اما اکنون ، با تغییر دیدگاه ، کاملاً درک می کنیم که چگونه آن هیولای مهیج و دوست داشتنی که شهر را نجات داد ، کم و غیر قابل تحمل به نظر می رسد. زندگی را نابود می کند ، والدین را در غم از دست دادن فرزند غرق می کند و کودکان را یتیم می کند.

قدمت غیر منطقی

فرقی نمی کند گابی را دوست دارید یا نه. س isال این است که آیا او واقعاً حتی قدمی غیر منطقی برداشته است؟ آیا هر شخص دیگری در جای گابی دقیقاً به یک شخص تبدیل نمی شود و کارهای مشابه را انجام می دهد؟ فالکو چطور؟ آیا می توان از او متنفر شد؟ در حالی که او فقط آرزوی بهبود وضعیت خانوادگی خود را داشت ، او فقط به یک اسباب بازی واقعی تبدیل شد.

فصل چهارم حمله به تایتان به سادگی و بدون دلیل مخاطبان خود را با چنین ایده هایی به چالش نمی کشد. بلکه این داستان اکنون ثابت می کند که طی سالهای سرگرمی ، چقدر هدفمند و دقیق پیشرفت کرده است. بمب اصلی سریال در 9 قسمت اول فصل آخر نیز ممکن است مجسمه ای باشد که به دروغ بزرگی گره خورده است. دروغی که قرار بود ناجی باشد و اکنون بزرگترین بلاها را برای همه به ارمغان می آورد.

فرد دروغ‌گو

پادشاه فریتز

پادشاه فریتز یک دروغ بسیار بسیار بزرگ گفت و دروغ کسی را نجات نخواهد داد. زیرا اولاً ، دروغگو با آرامش دروغ خود را باور می کند و دلیلی برای تغییر وضعیت بد ندارد و ثانیاً ، وقتی حقیقت اساساً تحریف شود ، هزار انسان بی ارزش می توانند آن را جدی تر و جدی تر از معمول تحریف کنند. در پایان ساخت دیواری که به کمک دروغ ساخته شد ، میراث آن شخص و زندگی دهها هزار نفر دیگر را نابود کرد. در حالی که او قرار بود صلح را به ارمغان بیاورد.

بزرگترین قسمت این دروغ مربوط به صلح بود در حالی که برای هر نوع جنگی آماده بود. دیوارهای ایجاد شده در اطراف شهر پر از تایتان بود. بنابراین این صلح از ابتدا قرار بود روزی به جنگ تبدیل شود. در انیمیشنی به نام صلح ، کشورها از یکدیگر فاصله گرفتند و دروغها را پذیرفتند. اما همه در حال ساخت سلاح های خود بودند و خود را برای جنگ آماده می کردند. این انزوای درونی و صلح طلبی باعث پیشرفت و تقویت آنها در ظاهر و ساخت تجهیزات مورد به مورد شد كه روزی علیه آنها استفاده شد.

سربازان مارلی

بسیاری از سربازان مارلی توسط همان اسلحه هایی که از داشتن آنها به خود می بالیدند کشته شدند و گبی با یکی از همان تجهیزات مانور هوایی که ساکنان جزیره دوست دارند به کشتی بالگرد رسید و ساشا را کشت. اکنون انیمه حمله کننده تایتان به افرادی که در گوشه ای نشسته اند ادعا می کند که با هیچ شخصی درگیری ندارند و هر شب چند چاقو را تیز می کند تا نفرین کند ، نفرین می کند. در دنیای انیمه ، آنها سلاح می سازند و می گویند که فقط می خواهند برای حمله به زمان حمله ، وسایل حمله را تقویت کنند تا صلح تقویت شود! نتیجه چیست؟

شکل گیری جهانی که مخاطبان انیمه در جهان ما نیز می دانند. جهانی پر از صلح کاذب ، که همه پشت دیوارهای آن اسلحه های کوچک و بزرگ را برای روز در دست دارند ، مبادا (!) ؛ سلاح هایی که اکنون نه تنها برای از بین بردن انسان بلکه برای از بین بردن تک تک موجودات زنده روی زمین نیز کافی است.

Attack on Titan

شخصیت های ارزمشند

البته دلیل موثر به نظر رسیدن هر یک از این شخصیت های ارزشمند این است که به صورت کاملاً غیر شاعرانه توسط یک اثر هنری به نام حمله به تایتان بیان شده اند که 68 قسمت اصلی و 8 قسمت ویژه را به بیننده ارائه داده است. به روز. قصه گویی گام به گام ، شخصیت پردازی و سریال های احساسی باعث می شود که لزوماً چنین پیام هایی را در طول آن نشنویم. در عوض ، اجازه دهید آنها را ببینیم ، لمس کنیم و آنها را درک کنیم.

اکنون به بخشی می رسیم که در مورد موضع میانه صحبت کنیم ، که به فصل چهارم هویتی می بخشد و آن را تماشایی نگه می دارد. از سربازانی که در همان ابتدای انیمیشن مانند یک ربات حرکت می کنند و عدم حساسیت آنها به طور منظم گرفته تا خانواده ای که سالها در سایه بوده اند و در واقع ، از قلب تاریکی با قدرت زیاد ، بر وضعیت جامعه؛ نه با دروغ گفتن اما به سادگی با نگفتن حقیقت؛ همان چیزی که بیشتر مردم دنیا می خواهند روزانه به خاطر بسپارند ، به هیچ وجه بد دروغگویی نیست. کنایه های فصل چهارم Attack on Titan نسبتاً درخشان است.

اپیزودهای انیمه Attack on Titan

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 + 4 =