0

نقد فیلم Blood Red Sky | جنون خون‌آشامی ‌در آسمان

نقد فیلم Blood Red Sky

lood Red Sky یک فیلم اکشن و ترسناک Netflix است ، ترکیبی از آدم ربایی و خون آشام که برای سرگرمی تماشاگران کافی است. با بررسی این فیلم با زومجی همراه باشید

در سینما ، بسیاری از فیلم های من درباره هواپیماها و حوادث اطراف آنها مانند هواپیماربایی ساخته شده اند ، اما دخالت آنها با موضوع خون آشام ها باعث ایجاد تجربیات جدیدی در lood Red Sky شده است. خون آشام ، که پس از سینمای اکسپرسیونیستی و وحشت جنگ و فاشیسم در آلمان ایجاد شد ، در سینما ایجاد شد.

شخصیتی که در اکسپرسیونیست نوسفراتو “نوسفراتو” توسط کارگردان بزرگ مورنائو (به عنوان اولین فیلم در تاریخ سینما در ژانر وحشت در سال 1922) به تصویر کشیده شد ، اقتباس از رمان دراکولا نوشته برام استوکر. البته بعداً فرانسیس فورد کاپولا بر اساس همین رمان فیلم «دراکولا» برام استوکر را با بازی آنتونی هاپکینز ، گری اولدمن و کیانو ریوز ساخت که بسیار مورد توجه قرار گرفت.

البته فیلم های زیادی درباره این موجود عجیب و ترسناک (خون آشام ها و دراکولا) ساخته شده است. در دراکولا عطاران و “تهاجم” شهرام مکری اشاره ای بود.

مهمتر از همه ، برای من ایده یک خون آشام نقاشی “جیغ” ادوارد مونک است. خود مونک در مورد این اثر گفته است:

 من و دوستانم یک روز عصر در جاده ای قدم می زدیم که ناگهان آسمان مانند خون قرمز شد. ایستادم و روی نرده ها خم شدم ، خیلی خسته بودم. زبانهای آتش و خون سطح آب پرتگاه را پوشانده بود. دوستانم به راه رفتن ادامه می دادند و من از ترس عقب می افتادم. در این لحظه فریادهای بی پایان طبیعت را شنیدم.

Blood Red Sky فیلمی دلهره آور و سرگرم کننده

Blood Red Sky فیلمی دلهره آور و سرگرم کننده

فیلم به مفهوم عمیقی نمی‌رسد و در لایه‌ای سطحی داستان خود را جذاب و سرگرم کننده ارايه می‌دهد و برای مخاطبی که دنبال فیلمی‌ سرگرم کننده، هیجان انگیز، کمی‌ترسناک، کمی‌معمایی و تفننی در سینمای امروزیست مناسب است

آسمان قرمز خونین اما به اندازه آثار ذکر شده عمق نمی یابد و داستان خود را در لایه های سطحی روایت می کند. سرگرمی در سینمای امروز مناسب است.

داستان فیلم آلمانی lood Red Sky با ربوده شدن توسط یک گروه تروریستی آغاز می شود ، اما با این فرض و خط داستانی به پایان نمی رسد و فیلمساز از طریق تماشاگران عنصر غافلگیری را لمس می کند. تعجب کنید که با اضافه شدن اجزای غیرقابل پیش بینی مانند بیماری که بیماری نیست ، مخاطب را تشویق می کند تا سرنوشت داستان را ببیند. ساختار روایی فیلم بر اساس خط فعلی و فلاش بک برای معرفی شخصیت اصلی و منطق داستان است که هم هیجان و هم وحشت را در فضای فیلم ایجاد می کند. اکثر صحنه ها نیز مانند یک فیلم سینمایی در یک هواپیمای در حال پرواز اتفاق می افتند ، اما کارگردان از گذشته شخصیت نادیا برای کاهش تکرار تماشاگران و خستگی احتمالی در استفاده از یک مکان استفاده می کند.

روایت فیلم Blood Red Sky

داستان اصلی فیلم توسط مادر و کودکی به نام نادیا و الیاس روایت می شود که برای درمان بیماری مادری که ظاهراً مبتلا به سرطان خون است (اما در حقیقت خون آشام است) توسط هواپیماهایی توسط تروریست ها به رهبری گرفتار می شوند. برگ (دومینیک پرسل) که می خواهد هواپیما را در لندن سرنگون کند. خودکشی برای انفجار

lood Red Sky این داستان هیجان انگیز را به یک روایت معمایی / ترسناک در نقطه عطف بین صحنه های اول و دوم فیلمنامه تبدیل می کند. یک معما در مورد بیماری نادیا چیست و چگونه او به خون آشام تبدیل شد و در مقابل تروریست ها ایستادگی کرد و حتی پس از شلیک گلوله جان سالم به در برد ، و وحشتناک به این معنا که او مانند همه فیلم های خون آشام ، طرف مقابل را به خون آشام دیگری نیش می زند. و به جمعیت زیادی در داخل هواپیما سرایت می کند.

از همان ابتدا ، کارگردان در تزریق وحشت و ایجاد علامت سوال با استفاده از فضای مناسب ژانر فیلم (کنتراست برتر تاریکی ، موسیقی متن فیلم تیراندازی با کمان ، ضربات مختلف ، صحنه های مختلف ، برش های سریع ، میزانسن های سایه دار) و فریب مخاطب به درستی عمل می کند. . مانند تزریق ، بی مویی و بیماری نادیا ، آغاز روایت فلاش بک که الیاس تعریف می کند ، شخصیت پردازی و ورود شخصیت هایی مانند فرید ، خرد کردن اطلاعات با دیالوگ های بازجویی که فضا را برای ادامه داستان فراهم می کند.

روایت فیلم Blood Red Sky

پیچش‌های داستانی شکل گرفته در میانه تا پایان فیلم مبتنی بر روایت نیست بلکه بر شخصیت نادیا به‌عنوان خون‌آشام قوام می‌یابد

Blood Red Sky و پیچیدگی های داستانی

در اولین فلاش بک به نادیا که آلبوم عکس های دوران کودکی الیاس را ورق می زند ، می فهمیم که او و شوهرش در جاده ای برفی گیر کرده بودند و شوهرش توسط مردی کشته شده بود و او توسط همان مردی که هنگام مرگ فوت کرده بود گاز گرفته بود. مرد روشن شد این اولین جهت گیری فیلم برای نشان دادن خون خون آشام نادیا است و بار فیلم از یک عمل احساسی به یک فضای ترسناک می رسد.

همزمان گروه تروریستی داخل هواپیما با کشتن خلبان و ایجاد رعب و وحشت شخصیت روانی و بیمار “Itbal” را معرفی می کند. اقدامات دیوانه وار او در برخورد با مسافران آنقدر نگران کننده است که هر تماشاچی را می لرزاند (کشته شدن خلبان با چاقو در چشم وی و لگد زدن به دیوانه).

lood Red Sky با ایجاد گره های بعدی شرایط را پیچیده می کند تا ریتم آن در صحنه دوم کاهش نیافته و روحیه تماشاچی را حفظ کند. به عنوان مثال ، با زنده شدن نادیا ، که وقتی دارو نرسید و خون و ظاهر دندانهایش تغییر کرد ، خون آشام شد ، فیلم وارد مرحله جدیدی از روایت خود می شود. اکنون درگیری بین نادیا و گروه تروریستی داخل هواپیما در حال وقوع است و این دوگانگی این بار خون آشام را به قهرمان تبدیل می کند.

پیچ و خم های داستانی شکل گرفته از وسط تا انتهای فیلم نه بر اساس روایت ، بلکه بر اساس شخصیت نادیا به عنوان یک خون آشام است. به این ترتیب ، اساساً در اکثر فیلم ها ، شخصیت خون آشام به عنوان یک شخصیت ضد قهرمان یا خاکستری با نیاز شدید به خون نشان داده می شود.

 Blood Red Sky و پیچیدگی های داستانی

مقاومت نادیا در مقابل گسترش «شر» مفهومی ‌قابل تامل در فیلم است اما به خوبی به این مضمون پرداخت نشده

خون و خون آشام در فیلم Blood Red Sky

بخش جدایی ناپذیر خون خون آشام خون است. خون آشام خون قربانیان خود را می مکد و به این طریق تولید مثل می کند ، نوعی تناقض هنگام تولد و مرگ ، که از نقش سنتی و نمادین خون به عنوان نیروی حیاتی برای بازنمایی آن استفاده می کند. اما این مکیدن خون جنبه دیگری نیز دارد. با انجام این کار ، خون آشام نه تنها دستور کتاب مقدس را نقض می کند (طبق کتاب مقدس قدیمی ، نوشیدن خون ممنوع است) ، بلکه از سنت های کتاب مقدس برای خود استفاده می کند و ، به عنوان مثال ، با نوشیدن خون ، تبدیل به یک “جاودانه” می شود و زندگی ابدی دارد ، همان چیزی است که کتاب مقدس درباره مسیح می گوید. بیداری جسم و زندگی دوباره ابدی.

به این ترتیب ، خون آشام به عنوان موجودی متولد شده در جهنم به تصویر کشیده می شود و بنابراین مخالفانش با سلاح های الهی مانند صلیب ، نور یا آب مقدس به جنگ او می روند. شخصیت نادیا ، به عنوان خون آشام ، به خون هدف خود برای کنترل روح خود و غیر انسانی شدن و تلاش برای سرکوب آن نیاز دارد. اول از همه ، او تمام تلاش خود را در فیلم می کند تا جان فرزند خود را به عنوان “مادر” نجات دهد.

او ابتدا خود را یک انسان و سپس مادر می داند و در نهایت ماهیت خون عروقی خود را یک بیماری می داند. مقاومت وی ​​در برابر گسترش “شر” حاوی مفهومی در lood Red Sky است که به خوبی به آن پرداخته نشده است ، اما موضوع قابل تأمل است. اینکه انسانها به رغم انسانیت از اخلاق تجاوز می کنند و همنوعان خود را برای حرص و طمع ، ثروت و قدرت از بین می برند ، اما خون آشامانی مانند نادیا ، که برای زنده ماندن به خون انسان نیاز دارند ، برای نجات جان مسافران در برابر تروریست ها / انسان ها به شیوه ای اخلاقی تر ایستاده اند. . .

خون و خون آشام در فیلم Blood Red Sky

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 + پنج =