0

نقد فیلم Blow The Man Down – مرد را غرق‌کن

فیلم Blow The Man Down

Sink the Man تجربه کارگردانی مشترک بریجیت سوییج و دانیل کرودی است. یک درام / رمز و راز / جنایی / کمدی که ظاهراً به جستجوی آرامش سفید و آبی یک بندر دریایی برای رسیدن به منبع بوی تعفن شهر پنهان می پردازد.

توجه! داستان فیلم در ادامه این مطلب لو رفته است.
 منبع بوی تعفن

بیان در استفاده از رنگ برای من جنبه اصلی مواجهه با فیلم این دو کارگردان است. چند روز با تماشای فیلم low The Man Down فاصله دارد و عناصری که به خاطر می آورم کلاه بافتنی قرمز (با بازی مورگان سیلور) و هماهنگی صحنه ها است که اغلب به رنگ های سفید ، آبی و قرمز است. آنها به گونه ای طراحی شده اند که فرم یکنواخت فیلم را کاملاً به مرحله ای از بیان روایت می رسانند. این فیلم با توجه کامل به رنگ ، نور و فضا داستان و خط روایی پررنگ و کلاسیک خود را ایجاد می کند.

حرکتی که تا حدودی یادآور غافلگیری فیلمسازان در هالیوود در دهه های 1940 و 1950 – و البته کمی بعد در دهه 1960 در اروپا – در مقابل توانایی های بیان رنگ برای فراتر رفتن از روایت فیلم بود. این شگرد غرق شدن یک مرد اغلب با روح سفید و چهره رنگ پریده و مرده شخصیت های زن فیلم (به ویژه افراد مسن) همراه است.

فیلم داستانش را و خط روایی پررنگ و کلاسیک‌اش را با توجه کامل به رنگ و نور و فضا بر می‌سازد

ماریبت و پریسیلا (با بازی سوفی لاو) مادر خود را از دست می دهند و یک فروشگاه ماهی اداره می کنند. خانه و فروشگاه توسط بانک تعهد شده است. مری برای رفتن به کالج در شهر کوچک خود و خارج از آن تنظیم شده است. در مقابل ، پریسیلا ترجیح می دهد که بماند تا برود. اختلاف دو خواهر پس از تشییع جنازه تشدید می شود و مریبت او را از خانه بیرون می کشد تا لب هایش را لیس بزند. در این میان ، او با گورسکی (با بازی ابوموس) روبرو می شود و سرانجام با همراهی او کمی مست برای رانندگی می روند.

گورسکی که می خواهد به مریبت نزدیک شود با او روبرو می شود و کار را بر عهده می گیرد. به حدی که گروسکی (در حالی که به طرز مسخره ای به موتور ماشین نگاه می کرد و در صندوق عقب صندوق عقب است) با یک مشت ابزار قتل ، کوتاه کردن موها و رنگ های قرمز خون در صندوق در مقابل شیپور قرار می گیرد. . مریبت سرانجام کارگروسکی را با نیزه می کشد تا موبیدیک را بکشد (!) و داستان آغاز می شود.

ماریبت و پریسیلا

نحوه پوشش جرم ها در داستان

از این پس باید کالبد شکافی جرم را وارد کنیم. فکر می کنم این کالبد شکافی در فیلم تمیز و مرتب باشد. اگرچه هرجا که برف و زمستان و کمی طنز و آدم کشی باشد ، بی اختیار “فارگو” برادران کوئن را به یاد می آوریم ، اما می توانیم فارغ از تأثیر فیلم کوئن ، به تماشای فیلم خود برویم ؛ در واقع ، فارگو آنقدر موفق بود که به نظر می رسید پس از او به ضمیر ناخودآگاه مخاطبان و فیلمسازان وارد شده است و اگر می خواهیم این را مستقیماً در فیلم Drowning Man هدف قرار دهیم ، باید به پلیس فیلم مراجعه کنیم. می توان احمق بودن پلیس قدیمی و حماقت محلی فیلم را به شخصیت عجیب و غریب پلیس باردار در فیلم Quines پی برد.

اما در اینجا می توانید زاویه خوبی برای ورود به الگوی “دایره ای” فیلم پیدا کنید. الگوی دایره که کنایه از آن دقیقاً متناسب با وضعیت شهر بندری فیلم است: بی حس ، سفید ، شور و بن بست. به تصویر کشیدن فیلم از محیط بندری که توصیف می کند آنقدر سرد و خشک است که گویی مخاطب از اوضاع بد شخصیت ها رنج می برد. فیلترهای آبی و سرد روی همه تصاویر نیز رنگ قرمز فیلم را به عکس های رنگی قدیمی می رساند ، قرمزهای نارنجی و پرتقال پرانرژی و م aثر ، حس ناخودآگاه گذشت زمان را منتقل می کنند.

در مقابل ، افراد سالخورده فیلم ، نه تنها با رنگ پوست بلکه با لباسهای اغلب رنگی ، شکل یخی مسلط و تصمیم گیرنده خود را با روح پرانرژی و عمل گرایانه شخصیتهای جوان فیلم مقایسه می کنند: الکسیس (گیل رنکیم) در موهای سیاه و براق. در صحنه حضور او در مقابل سوز ، گیل و دورین در خانه آنها.

آن‌چه رخ می‌دهد زدودن تصویر مادرانگی از چهره‌های زنان و بردن آنان تحت یک الگوی مادرسالاری است. کنشی که درست برعکس روحیه‌ای است که از بیرون به نظر می‌رسد

اما الگوی دایره ای شکل در فیلم همه عناصری را بازی می کند که به طور پیش فرض بدون گناه در نظر گرفته می شوند. الگویی که در آن مادری و نیروی انتظامی (پلیس) هر دو فاسد هستند. فسادی که طبق مدل کلاسیک ، عمدتاً مربوط به نسل قبلی است و نسل جوان و جوان آن را کشف می کند و به آن واکنش نشان می دهد: پلیس سالخورده (Indo Margo Martindella) در پنهان کردن شرایط اشنویه (جایی که روسپی ها حضور دارند) کمک می کند ) دلیل آن روشن است: دخترانی که هر از گاهی در آنجا بوده اند پلیس شهر را خوشحال کرده اند. در انتهای فیلم ، رابطه او با زنان حلقه اقیانوس کاملتر است: جایی که پلیس جوان (پسر در حال سوختن) توصیف می کند کالتی (پلیس سالخورده) که از پیگیری پرونده منصرف می شود.

الگوی دایره ای

جدا از پلیس ، حلقه اصلی فسادی که نسل بعدی را درگیر خود کرده است زنان در شهر هستند. که شامل گروهی متشکل از پنج زن مسن است که یکی از آنها مادر مریبت و پریسیلا (مری مارگارت) است. بنابراین آنچه اتفاق می افتد این است که تصویر مادرانه را از چهره زنان پاک کنید و آنها را تحت الگوی مادرانه قرار دهید. عملی که کاملاً مخالف روحی است که از بیرون ظاهر می شود. شهر بندری ، جایی که مردان ماهیگیر با هیبت کاملاً مردسالارانه آوازهای ماهیگیری می خوانند ، توسط یک حلقه از زنان قدرتمند اداره می شود. این لانه ارجاعات فیلم که در همه موارد از قضا بر تصویر خارجی غالب برای ارائه تصویری جدید غلبه دارد ، در فیلم به خوبی کار می کند. صحنه یک ملاقات سه نفره درباره یافتن جسد یکی از دختران (یعنی یکی از روسپی ها) در خانه را به یاد بیاورید.

ماجرای داستان

همسر یکی از زنان در حالی که در گوشه تصویر قرار دارد وارد اتاق می شود و تنها چیزی که می خواهد یک قاشق چای خوری است و می گوید: “چنگال من افتاد”: کنایه از این که مردان از الگوی داستانی فیلم خارج شده اند . وقتی ایندوس به خانه گروسکی رسید و چاقوی پرسیلا را پیدا کرد ، او با عصا روی چاقو ایستاده و با یک ضربه آن را می چرخاند و بلافاصله مری بث و کلاه قرمزش را می برد: فقط شروری که ایندوس قصد دارد به آنها وارد کند. مهم نیست ، الگوی تقابل نسلی تکرار می شود.

آنچه این چرخه فساد را به نفع نسل قبلی زنان و پلیس به اتمام می رساند ، تلاش جوانتر پلیس بی نتیجه است. جایی که او پسر یکی از زنانی است که اقیانوس ویو را اداره می کند (جایی که الکسیس و دی ، دختر مقتول). الکسیس در پاسخ به یک افسر پلیس جوان که از او در مورد دی قبل از اینکه از عشق به پریسیلا ناامید شود ، گفت: “مادرت به او بدهکار بود.” این بدهی در واقع همان جنبه ای است که فیلمساز در طول فیلم خود با آن سر و کار دارد. بدهی که نسل قبلی به نسل جوان داشتند ، در پایان حلقه ای از جنایات است که البته سرانجام به پایان می رسد تا ظاهراً شهر از فساد پاک شود.

صحنه‌ای زیبا

اگرچه آخرین صحنه ای که جعبه آب بدن گورسکی را تخلیه می کند در حال تعمید است (سوز آن را پشت خانه اش می شویند) ، خواهران کانلی (دختران مری مارگارت) با پیروزی به خانه برمی گردند و هنوز وقتی به خانه خود می رسند از آنجا عبور می کنند. آنها از مقابل نمایندگان قانون و مادر سالاری شهر عبور می کنند: کنایه از ناقص بودن داستان؟ شاید. اما مهمتر از آن ، این شکلی است که در آن دختران کنلی نیز زیر نظر زنان این شهر نگهداری می شوند.

مرگ به دست الکسیس

همه اینها در حالی اتفاق می افتد که شهر کوچک و یخی و خواهران کانلی دائماً حلقه های جنایت خود را زیر بوی ماهی و بندرگاه دفن می کنند و مردان آنها یا روی زمین می افتند یا از دختران و مربا خانگی لذت می برند. مرگ به دست الکسیس ، در حالی که فقط به یک قتل با قتل دیگری پاسخ می دهد ، در واقع خود را در خلائی که خارج از قانون قرار دارد ، می اندازد ، نه مانند یک پروسه پلیس کارگاهی ، یا بهتر بگوییم یک روند قانونی پلیس: وقتی الکسیس Ind را با یک خفه می کند بالش ، که کاملاً متقارن است در سکانسی که ایند از پشت پنجره مرگ گورسکی را تماشا می کند: جنایتی که با سکوت او آغاز می شود با مرگ او پایان می یابد ، و دایره جنایات پایان می یابد.

حرف آخر

در همین حال ، نام فیلم دایره کنایه های آن را کامل می کند. زیرا نام آن از آواز سنتی ماهیگیران گرفته شده است و عبارت موجود در نام فیلم به زمانی برمی گردد که وضعیت کشتی ماهیگیر به حدی وخیم است که به دلیل طوفان در وسط دریا ممکن است عالی باشد ، کشتی یا افراد موجود در آن. غرق شدن اما هرچه ساکنان بندر سعی کنند در انکار جنایات خود در دریا غرق شوند ، دریا آن را به طور کامل به مجریان خود پس می دهد تا هیچ گزارشی حل نشده باقی نماند.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 − 10 =