0

نقد فیلم Da 5 Blood – پنج هم خون

فیلم Da 5 Blood

اسپایک لی در فیلم جدید خود Da 5 lood اگرچه سعی دارد در متن ژانر داستان بازگشت به ویتنام را بازگو کند ، اما صراحت بیش از حد او همچنان باعث دوگانگی در فیلم می شود.

جنگ ویتنام. لکه ای در کارنامه سیاسی آمریکا که به اعتبار پیروزی در جنگ جهانی دوم و مهار نازی ها لطمه زد. دورانی که همه فکر می کردند پس از دو جنگ جهانی ، بشر درس مهمی آموخته و وارد جنگ سوم نخواهد شد. غافل از اینکه بار روانی جنگ ، بیش از جنگ ، این دوره را تحت الشعاع خود قرار داده است. دوره ای به نام “جنگ سرد” که مناسب ترین نام برای آن است. درگیری میان دو ابرقدرت ، اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده ، بر سر اتحاد و سرزمین های بیشتر به حدی شدت گرفت که هر دو نیرو به ویتنام فرستادند و عملاً جنگ دیگری درگرفت.

آنها از منظرهای مختلف فیلم هایی درباره جنگ ویتنام ساخته اند. فیلم های شاخصی که می شناسیم شدیدترین انتقادات را دریافت کرده اند. شخصی مانند کوپولا ، با فیلم Apocalypse Now ، پایان آلزایمر در ویتنام را تصور می کند در حالی که افراد دیوانه او جهنمی را در بهشتی سرسبز بنا می کنند. از دل چنین فضایی سرهنگ کورتزی (با بازی مارلون براندو) پدیدار می شود که نور کم و دید پراکنده اش ، چه در متن روایت (به پایان فیلم موکول شده) و چه در عناصر بصری ، گویای کاملا مبهم بودن اوست. . باید ذره ذره او را شناخت. او دستخوش تغییرات عجیبی شده است. هرچه به او نزدیکتر می شویم و هرچه بیشتر در تعبیر او تلاش کنیم ، مبهم تر می شویم. آره. جنگ ویتنام چیزی جز آخرالزمانی نبود

قصه  جذاب
یک فیلم باید در وهله اول قصه‌اش را جذاب تعریف کند و سپس این قصه در لایه‌های خود عمیق شود و به نقد‌های احتمالیِ سیاسی و اجتماعی‌اش هم بپردازد. بدین گونه ما از فرم به محتوا رسیده‌ایم. اسپایک لی در دو فیلم آخرش، بیشتر برای یک محتوای مشخص، قصه طراحی کرده است

استنلی کوبریک روایت ویتنام را با کت تمام فلزی تقسیم می کند. ما را کمی عقب تر می برد. ابتدا فضایی را نشان می دهد که در آن سربازانی که بعداً به جنگ ویتنام اعزام شده اند بزرگ شده اند. کوبریک مانند سایر فیلم هایش در اینجا به ما ثابت می کند که برای از بین بردن شخصی و کنترل او باید مغز او را بگیرید.

با تحقیر و خشونت فراوان ناشی از رفتار نظامیگری فرمانده ، سربازان آماده می شوند تا در نیمه اول فیلم به ویتنام اعزام شوند. چه اتفاقی در ویتنام می افتد؟ عنصری که ما همیشه در تقابل سربازان با این جنگ می بینیم: تناقض! بارزترین تناقض در شخصیت جوکر است. هم از نظر درگیری ذهنی وی در مورد قتل یا عدم کشتن ویتنامی ها و هم از نظر تناقضی که در لباس های او دیده می شود. روی کلاه او نوشته شده است: “قاتل غریزه” و روی لباس های او آرم صلح حک شده است.

بهتر است این تناقض را در مثالی دیگر ذکر کنید. جایی که الیور استون در قسمت اول سه گانه معروف خود ، جوخه “جوخه” ، سربازانی را نشان می دهد که مرز خودی ها و افراد خارجی را از دست داده اند. نیروهای ویت کنگ با مردم عادی اشتباه گرفته می شوند و حتی عمدا آنها را می کشند. آنها واقعاً با چه کسانی در جنگ هستند؟ رسالت آنها چیست؟ کشته شدن مردم عادی این تناقض را در بین سربازان عمیق تر می کند ، تا جایی که آنتاگونیست و قهرمان داستان از قلب خود سربازان آمریکایی بیرون می آید و ادامه داستان را شکل می دهد.

سفری به ویتنام

اثرات جنگ ویتنام

اکنون ، مانند Da 5 lood ، ما پس از عبور از این نمونه های برجسته ، سفری به ویتنام و پیامدهای آن آغاز می کنیم. جنگ ویتنام از یک سو ، پایان جنگ و تأثیرات روانی آن بر بازماندگان آن جنگ از سوی دیگر. به این باید یک چیز دیگر که اسپایک لی قصد دارد اضافه کنیم: سیاه پوستان در جنگ ویتنام! سهم آنها در این جنگ چقدر بود؟ آنها از این جنگ چه به دست آوردند؟ مانند سایر آثار اسپایک لی ، مسئله نژادپرستی در این فیلم همچنان یک مسئله است. اسپایک لی اغلب به ریشه های تاریخی عادت کرده است. هم در وقایع واقعی مانند ترور دکتر لوتر کینگ و هم در تاریخ سینما مانند آثار نژادپرستانه تولد ملت.

در همین حال ، در سال های اخیر ، او از نمونه های متعادل تری مانند تب جنگل که از داستانی با مضمون خیانت به اعماق تبعیض نژادی می رود ، فاصله گرفت و صریح بودن او بر قصه گویی او مسلط بود. همانطور که هم در Da 5 lood و هم در lackkklansman می بینیم ، او از همان ابتدا با مراجعه به تصاویر بایگانی ، قصد دارد یک اشاره تاریخی واضح انجام دهد و فیلم خود را به بیانیه یا خطبه تبدیل می کند.

مشکل داستان

من شخصاً مهمترین مشکلم با فیلمهای اخیر اسپایک لی را در این جملات خلاصه می کنم: یک فیلم ابتدا باید داستان خود را به روشی جذاب تعریف کند ، و سپس داستان خود را به لایه های مختلف تعمیق بخشد و به نقدهای احتمالی سیاسی و اجتماعی خود بپردازد. اینگونه است که از فرم به محتوا می رسیم. در دو فیلم اخیر ، اسپایک لی داستان را بیشتر برای یک محتوای خاص طراحی کرده است و این فیلم را به بیانیه ای خلاصه می کند. در ادامه به دلایل بیشتری این موضوع را بررسی خواهیم کرد.

در ادامه برخی از جزییات داستان فیلم لو می‌رود

 بلای جنگ
کل ماجرای یافتن شمش‌های طلا، قرار است به مثابه مک گافینی باشد که ما در ادامه از دل آن به درونیات این آدم‌ها و بلایایی که جنگ بر سر آن‌ها آورده است رخنه کنیم

ما دوباره به ویتنام می رویم. با چهار سرباز سیاه پوست در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 در اینجا می جنگند. در پس زمینه کافه ای که این چهار نفر وارد آن می شوند ، چندین عنصر بصری فضای جلوی آنها را ایجاد می کند.

اولی Apocalypse Now نام دارد که روی دیوار دیده می شود. این یک ادای احترام به آن فیلم است و یک یادآوری است که ما به آخر زمان بازگشته ایم. ممکن است هیچ چیزی تغییر نکرده باشد. چراغ قرمز تمام محیط را پر می کند و سپس با حضور پسری ویتنامی که توسط این چهار نفر معلول و تحقیر شده و همچنین تقابل نیروهای آمریکایی و ویتنامی ، تنش دوباره افزایش می یابد. مواد منفجره ای که این پسر ویتنامی زیر پاهای خود قرار می دهد این زخم قدیمی در تصویر را نشان می دهد.

تصویری از گذشته

کمی جلوتر ، با استفاده از نسبت ابعاد 4: 3 در تصویر ، ما را به گذشته آنها باز می گرداند. جایی که اعضای پنجم این گروه 5 نفری را می بینیم ، یعنی نورمن ، فرمانده آنها. این واقعیت که در گذشته هیچ اقدامی برای کاهش سن این افراد انجام نشده و آنها دقیقاً در همان سن امروزی دیده می شوند ، تأکید می کند که هیچ تغییری تغییر نکرده است. بدون تنش با مردم ویتنام ، هیچ اثر روانی جنگ ، حتی تبعیض نژادی. تصویربرداری از داستان یافتن شمش های طلا روش خوبی برای جلوگیری از ارائه همه اطلاعات از طریق گفتگو است.

خوب ، با این چند سکانس ، ما به ذهنیت اسپایک لی پی برده ایم که اوضاع از گذشته به امروز تغییر نکرده است. حال ، به جای این که خود را به داستان جذاب در ژانر یافتن گنجی پنهان محدود کنیم ، باید دائماً به صحنه های تکراری و دیالوگ های بلاغی گوش فرا دهیم. ما که درگیری با آن نوجوان معلول را دیده ایم ، چرا باید شاهد یک درگیری دیگر با ویتنامی ها در قایق باشیم و سپس اثرات روانی جنگ بر این افراد را به یاد بیاوریم؟

واقعیت جنگ ویتنام
اینکه هیچ تمهیدی برای کاهش سن این آدم‌ها در گذشته صورت نگرفته و دقیقا با همان سن امروز خود دیده می‌شوند، تاکید کننده آن است که هیچ چیز تغییر نکرده است. نه تنش با آدم‌های ویتنام، نه آثار روانی جنگ و نه حتی تبعیض نژادی

چرا باید بر تمام زیرنویس های فیلم تأکید کرد؟ از این اشاره به گذشته ، آیا این واقعیت را درک نکرده ایم که بدون تغییر چهره و آرایش دیجیتالی وضعیت تغییر نکرده است؟ آیا باید این ارجاعات تاریخی در ابتدای فیلم روشن شود و موقعیت ما را تا انتها کاملاً روشن کند؟ تصور کنید فیلم دو ساعت و نیم اسپایک لی به جای همه اغراق به این خط داستانی وفادار بماند.

چندین سرباز سیاه پوست که به قیمت محرومیت از حقوق خود به ویتنام بازگشتند تا گنجی را با خود ببرند ، هنوز در همان دام ها و درگیری ها گرفتار بودند. این تله ها هم فشارهای روانی و هم تله های جنگی باقی مانده روی زمین هستند (مانند مین یا طنابی که پل را به دام می اندازد). این جنگ و این تبعیض نژادی هرگز پایان نیافته است. این خط روایی نیازی به همه تأکیدات و مقدمه چینی ندارد.

کلام آخر

 اگر قرار است شخصیت ها احساسی باشند ، باید در همان مسیر گنج قرار داشته باشند و سپس درگیر شوند. نه شنیدن این احساسات به صراحت از دیالوگ هایی که اسپایک لی به وضوح در دهان شخصیت های خود قرار می دهد. طبیعتاً بازی های آنها نیز اغراق آمیز است. همچنین از دل داستان ، رویارویی این افراد با نسل جدید ، که از نسل فرزندان خودشان هستند ، بهتر آشکار می شود. قرار است کل ماجرای یافتن شمش های طلا مانند مک گافین باشد ، زیرا ما همچنان به کار درونی این افراد و بلایایی که جنگ بر آنها وارد کرده است ادامه می دهیم.

مقاصد اسپایک لی همین بوده است ، اما بین گفتن داستان و بیان پیام های صریح وی چنان اتفاق می افتد که نتیجه نهایی نه تعریف یک داستان جذاب است و نه ارائه یک محتوای پوشش دهنده و موثر. حتی اگر بخواهیم صراحت را جزئی از زبان سینمایی او بدانیم ، باید اساس دنیای فیلم او باشد. نه اینکه با لحنی روشن و ارجاعات تاریخی شروع کنیم و سپس یک داستان را دوباره تعریف کنیم. این تناقض باعث ایجاد یک دوگانگی در لحن فیلم می شود. برای درک اینکه چگونه یک فیلمساز می تواند یک اثر بلاغی ارائه دهد و در عین حال به توسعه زبان سینمایی کمک کند ، تماشای آثار ژان لوک گدار می تواند بسیار مفید باشد.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 + 17 =