0

نقد فیلم Minamata | جانی دپ در نقش یک عکاس مشهور

نقد فیلم Minamata | جانی دپ در نقش یک عکاس مشهور

میناماتا “میناماتا” فقط یک داستان ساده برای یک داستان نیست ، بلکه ادای احترام به افرادی است که در سکوت رنج می برند. با مرور این فیلم با زومجی همراه باشید.

برای افراد در سنین خاص ، شنیدن نام میناماتا ممکن است خاطرات و تصاویر مبهمی ایجاد کند. یادآوری دردناکی که هنوز می تواند به فرد آسیب برساند. میناماتا بر اساس کتابی نوشته شده توسط ایلین میوکو اسمیت ، همسر یوجین اسمیت ، بر اساس رویدادهای واقعی نوشته شده است. این فیلم به آلودگی فاجعه بار جیوه دریا توسط کارخانه Chisso در ژاپن می پردازد و نقش ارزشمند یوجین اسمیت (عکاس جنگ جهانی دوم و آژانس مگنوم) را در جدیدترین پروژه بزرگ عکاسی خود ، که حرکتی برای نجات بشریت است ، ایفا می کند. افشای وضعیت عفونت و قربانیان انواع فلج ها یکی از مهمترین داستانها در تاریخ عکاسی مستند است که یوجین اسمیت و دستیارش ایلین (همسرش) از سال 1971 تا 1973 (تقریباً 3 سال) در این منطقه زندگی می کردند. ) افشای این جنایت . عکاس مگنوم در آن سال ها برای حقوق قربانیان مبارزه کرد و تصاویری خلق کرد که هنوز نمادهای تکان دهنده ای برای دوستداران محیط زیست و قربانیان آلودگی محیط زیست است.

فیلم داستانی تلخ و دردناک دارد. داستانی که خود را به اعماق وجود انسان می رساند و او را در فضایی مبهم رها می کند. میناماتا فقط یک داستان ساده از آلودگی محیط نیست ، بلکه تصویری از افرادی است که بدون هیچ گناهی ، خود را در پیچ و خم فشار و ناراحتی قرار داده اند. انسان هایی که هرگز به زندگی عادی خود باز نخواهند گشت و به نظر می رسد برای غرق شدن در تاریخ های تاریک زمین خلق شده اند. یوجین یکی از انسان های رنج کشیده است که با اسلحه به میناماتا می رود تا در حمایت از بشریت داستانی جهنمی بگوید.

گزیده ای از داستان در زیر نشان داده شده است

 نقد فیلم Minamata | جانی دپ در نقش یک عکاس مشهور  در ادامه بخش‌هایی از داستان فاش می‌شود

فیلم قصه‌ی یوجین اسمیت عکاس پرآوازه و مشهوری را مصور می‌شود که بر اثر رویدادهای تکان‌دهنده‌ای که کارش برایش ایجاد کرده افسردگی گرفته و به مواد و مشروبات الکلی پناه برده است

این فیلم داستان یوجین اسمیت (جانی دپ) ، عکاس مشهور را روایت می کند که از وقایع تکان دهنده ای که کارش برای او ایجاد کرده افسرده است و به مشروبات الکلی و الکل متوسل شده است. او که شهرت ، خانواده و شغل خود را تقریباً از دست داده است ، توسط یک زن ژاپنی (مینامی هیناس) ترغیب می شود که به میناماتا برود و مستندی در مورد آلودگی های دریایی که باعث فلج اعضای بدن و جهان می شود ، تهیه کند. چی شد. سالهاست که تکرار شده است.

اسمیت پس از کمی بحث و جدل ، همراه ایلین به میناماتا می رود و کار را شروع می کند. عکسهایی که او از این فاجعه می گیرد باعث اعتراضاتی شد که در آن کارخانه Chisso مسئولیت آلودگی را بر عهده گرفت و به پرداخت غرامت پرداخت شد. با این حال ، اسمیت در این ماموریت دچار صدمات جدی می شود.

درام فیلم مستقیماً شروع می شود و سعی می کند یک داستان واقعی را با حداقل شاخه های سینمایی دراماتیک کند و آن را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارد. به همین دلیل ما با یک فیلم کاملاً مستند سروکار داریم که قرار است همه چیز را از دریچه یوجین اسمیت به ما نشان دهد. از طرف دیگر ، چون فیلم تفسیری وفادار از یک تاریخ است ، صحنه هایی که ساخته می شوند مصنوعی و برای مخاطب آشکار است و بیننده احساس می کند که کارگردان می خواهد اتفاقاتی را که در فیلم افتاده به هر نحوی ، حتی در هزینه از دست دادن مخاطب! و به همین دلیل است که ما خود را درگیر محتوا می کنیم تا فرم ، و فیلم را اثری می دانیم که موضوع آن بر روی الگو نصب شده است و می خواهد تاریخ نگاری آن را فریاد بزند.

و سرانجام ، میناماتا در دام غرق شدن در فیلم های متعدد “بیوگرافی” و “تطبیقی” قرار می گیرد و یک خط اولیه از طرح های خشک و غیر قابل انعطاف غنی از محتوا را قربانی می کند. از سوی دیگر ، داستان پر از کلیشه هایی مانند تلاش هنرمند برای دستیابی به خوشبختی ، عاشقانه ضعیف بین ایلین و اسمیت ، غرق شدن شخصیت اول در مواد مخدر و مشروبات الکلی و غیره است که (داستانهای واقعی) بدون تکرار بودند. و با تغییرات چشمگیر آنها رد شده اند.

 نقد فیلم Minamata | جانی دپ در نقش یک عکاس مشهور  در ادامه بخش‌هایی از داستان فاش می‌شود و در نهایت هم Minamata

ممارست در واقعی نگه داشتن سکانس‌ها به ارتباط مخاطب با شخصیت‌ها و داستان ضربه وارد کرده است. به‌نحوی که تماشاگر خود را بسیار دورتر از یوجین می‌بیند و احساسی مستقیم و زنده با او ندارد و نمی‌تواند در شکست و پیروزی او سرمایه گذاری عاطفی انجام دهد

تمرین واقعی نگه داشتن سکانس ها به رابطه مخاطب با شخصیت ها و داستان لطمه زده است. به گونه ای که تماشاگر خود را بسیار دور از یوجین می بیند و با او احساس مستقیم و سرزنده ای ندارد و نمی تواند در شکست ها و پیروزی هایش سرمایه گذاری احساسی انجام دهد. این فیلم تقریباً مشکلاتی را با خود به همراه دارد که در صورت حل شدن ، شانس موفقیت آن را تا حد زیادی افزایش می دهد.

عدم پرداخت پول در این فیلمنامه کار را به بن بست می رساند که در آن میناماتا به یک نمایشنامه ساده تبدیل می شود. اگر به دقت توجه کنید ، خواهید دید که کنش و واکنش به راحتی و بدون رویدادهای پویا رخ می دهد. اسمیت برای لحظه ای تصور می کند که تصمیم او برای عدم رفتن تغییر می کند ، رئیس سرسخت او به راحتی متقاعد می شود که از او حمایت کند و حتی رویدادهایی که در آن روستای آلوده اتفاق می افتد برای یک درام چندان تکان دهنده نیست.

از سوی دیگر ، چالش هایی که داستان و قهرمان داستان ما با آن روبرو هستند ، به هیچ وجه با وزن این پروژه و ایده آن برابر نیست ، به طوری که اگر کسی تاریخ نخوانده و با چنین عکاسانی آشنایی نداشته باشد ، نمی تواند ببیند. عمق و لایه های Minamata در همه. تحقق و دستیابی به هدفی که سازندگان آن دنبال می کردند.

سکانس هایی که به رنج عکاس می پردازد نیز به صورت ایستا و بدون پویایی رخ می دهد. به عنوان مثال ، اسمیت پس از ورود به روستا متوجه می شود که هیچکس مشتاق عکس گرفتن نیست و یا خانواده ها اجازه نمی دهند از عزیزانشان عکس گرفته شود. این رویدادها مجموعه ای از بدیهیات زندگی روزمره یک عکاس است ، اما آیا این مشکلات پرداخت نشده نقشی در پیشبرد فیلم دارد؟ قطعا نه! از آنجا که مشکلات عکاسی در ابتدای فیلم تا حدودی به پایان کار مربوط می شود ، کارگردان مجبور شد این سکانس ها را کمی بالغ تر و به شیوه ای شیک تر وارد کند.

سکانس‌هایی هم که به مصائب

میناماتا دو روایت را همزمان پیش می‌برد اتفاقی که سازندگانش نتوانسته‌اند به‌خوبی آن را هدایت کنند و همین استراتژی باعث شده که فیلم بین دو قصه جا بماند و در پیشبرد خودش عملکرد ضعیفی را نشان دهد

میناماتا همزمان دو روایت را دنبال می کند. اتفاقی که سازندگان آن نتوانسته اند به خوبی آن را هدایت کنند و این استراتژی باعث شده تا فیلم بین دو داستان قرار بگیرد و در توسعه خود عملکرد ضعیفی از خود نشان دهد. این اثر به دوره های خاصی از زندگی یوجین اسمیت می پردازد. وقتی قرار است یکی از بهترین مجموعه عکس هایش را ایجاد کند. از سوی دیگر میناماتا وارد دورانی می شود که طبیعت و محیط زیست در بخش هایی از ژاپن در حال نابودی است و مردم می خواهند از بن بست بازمانده از پسماندهای شیمیایی کارخانه خارج شوند.

حال ، این فیلم قرار است به داستانی با دو جنبه مختلف بپردازد و به آنها ادای احترام کند. ادای احترام به یوجین اسمیت و قربانیان صنایع درنده. حال این س forال برای ما مطرح است که میناماتا چقدر توانسته به طور همزمان با هر دو آنها برخورد کرده و به آنها نفوذ کند؟ آیا می توان گفت بیننده توانست اسمیت را بشناسد و به زوایای زندگی او نگاه کند؟ آیا احساسات مخاطب به اندازه عمق این تراژدی آسیب دیده است؟ پاسخ این س definitelyال قطعاً منفی است.

با این اوصاف ، نمی توانیم نظر قطعی در مورد اینکه فیلم برای کدام یک از این دو روایت ساخته شده است ، ارائه دهیم. آیا میناماتا فقط فیلمی است که می خواهد با اسمیت برخورد کند؟ یا این فقط یک مرثیه برای تمام رنج هایی است که فیلم در سوگ قربانیان نشان می دهد ، اما در پایان این گفتگوها ، ما هنوز به یک ویژگی می رسیم. ستون قوی داستان و روایت که اگر به آن توجه نشود ، داستان در هوا می ماند و بیننده ناگزیر باید عناصر کار را با هم ترکیب کند تا به یک فیلم منسجم و قصه گوی داستان برسد که می خواهد به قدرتمندان به این صورت که اگر این دو روایت متفاوت کمی بهتر توسعه می یافت ، تلاقی این داستانها می تواند بسیار زیبا باشد.

با این اوصاف ما نمی‌توانیم

نبوغ بازیگری جانی دپ در اینجا به اوج خود می‌رسد و باعث می‌شود که فیلمی متوسط خودش را پیدا کند

آنچه این روزها در اکثر فیلم ها اتفاق می افتد در میناماتا نیز یافت می شود. این بار جانی دپ (جک اسپارو سابق) با گریمی کاملاً استتار شده هدایت فیلم را بر عهده گرفته است و لنگر او به نقطه ثقل فیلم تبدیل شده است. جانی موفق می شود پیچیدگی های شخصیت یوجین اسمیت را به خوبی به فیلم منتقل کند و با ما آشنا شود ، در حالی که داستان را پویا نگه می دارد. بسیار کم پیش می آید که بازیگری بتواند با قدرت تئاتری خود بر تمام نقاط ضعف یک فیلم تأثیر بگذارد و اثر را برای بیننده به یک داستان جذاب تبدیل کند.

دپ با بازی در میناماتا قدرت خود را به نمایش می گذارد و ثابت می کند که یک بازیگر چقدر در موفقیت یک فیلم تأثیر می گذارد ، درست مانند فرشته نجات که برای انجام کار روی فیلم فرود می آید. اوج نبوغ بازیگری جانی دپ در اینجا به اوج خود می رسد و باعث می شود فیلم متوسط ​​خود را پیدا کند. اتفاقی که حتی بیننده تازه کار متوجه می شود و سایه این بازیگر را آنقدر بر روی فیلم حس می کند که تا زمانی که به این نتیجه نرسیم ، فیلم فقط می تواند با حضور جانی نامی برای خود دست و پا کند ، در غیر این صورت کار فقط کم رنگ است زندگینامه و تاریخ همچنین در نسخه های خطی و تقویم های تاریخی یافت می شود.

از جنبه دیگری از کار ، اگر نگاهی بیندازیم ، متوجه می شویم که شخصیت پردازی فیلم به نوعی مسئولیت خود را به بعد واقعی داستان منتقل کرده است و به همین دلیل ، شخصیت ها برای ما ناشناخته باقی می مانند. اگر کسی داستان این رویدادها را نداند یا با اسمیت و میناماتا آشنا نباشد ، به سختی می تواند با فیلم ارتباط برقرار کند.

تنها چیزی که در مورد اسمیت می دانیم این است که او یک حرفه ای است و تنها نماینده او فردی است که به الکل و آمفتامین معتاد است و در آستانه سقوط قرار دارد و البته این اطلاعات قدرتمندی نیست که بتوان بیش از حد به آن اعتماد کرد. زیرا همه اینها را می توان در داستان او خواند.

ما هر چه که از اسمیت می‌دانی

به طور کلی ، این مدل رشد شخصیت تنها می تواند برای درام هایی کار کند که شخصیت ها واقعی نیستند ، اما در اینجا ما با یک فیلم بیوگرافی روبرو هستیم که باید دارای یک تریبون دقیق باشد. آیلین دقیقاً به سرنوشت اسمیت دچار می شود و داده های عهد و پیمان را برای پیشبرد همه آنچه در ذهن سازندگان آن پیش می رود ، فاش نمی کند. او برای ما آگاهی خاصی ندارد و بیننده اطلاعات احساسی او را از قبل می داند.

فیلم با الهام از آثار نئونوار آغاز می شود ، اما چندان وارد این فرم نمی شود. ژاپن را تحت تاثیر قرار دهید. اما این عناصر در فیلم دوام چندانی ندارند و فقط گاهی اوقات طرح با لامپ های تیره تزئین می شود. به نظر می رسد اگر ویژگی های ژانر نوآر در فیلم برجسته تر بود ، میناماتا از تخت پادشاهی بیرون می آمد و می توانست کمبودهای آن را بهتر جبران کند.

 موسیقی جذاب و کلاسیک سکانس های ابتدایی فیلم که با تصاویر زیبا همراه بود می توانست بر بقیه صحنه ها اثری ماندگار داشته باشد و بر زیبایی نمایش بیفزاید که متأسفانه چنین نشد.

میناماتا می خواهد قدرت یک عکاس را نشان دهد و عکس معروف اسمیت (توموکو در حمام) را ثبت می کند ، که پرتره هولناکی از یک زن است که در حمام با جذابیت زیادی حمام می کند. این عکس ها لحظات بسیار لطافت و عشق را ثبت می کند ، اما بیشتر بر اساس ماموریت یک عکاس متعهد است.

داستان میناماتا بر اساس رویدادهای واقعی است که جهان را به نوعی شوکه می کند و می خواهد در حافظه قربانیان صنایع افسارگسیخته و دروغگو ، اثری به جا بگذارد. این فیلم مملو از صحنه های تکان دهنده از افراد فلج است که دیگر نمی توانند مانند یک انسان معمولی به زندگی نگاه کنند و نفس بکشند.

این فیلم می تواند تجربه ای متوسط ​​از دیدن اثری باشد که مردم طعم تلخ آن را چشیده اند. از سوی دیگر ، استعداد تمام نشدنی جانی دپ در یکی از متفاوت ترین نقش هایش سرگرمی را برای تماشاگران ایجاد می کند. و در پایان روز ، تنها تماشاچی است که تصمیم می گیرد که فیلمی ارزشمند بسازد یا خیر.

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × دو =