0

نقد فیلم Cherry

نقد فیلم Cherry

گیلاس ، آخرین فیلم برادران روسو ، طنزی تند درباره زندگی یک نوجوان آمریکایی از اوایل دهه 2000 تا به امروز است.

برادران روسو که بیشتر به خاطر آثاری مانند انتقام جویان و کاپیتان آمریکا شناخته می شوند ، در جدیدترین فیلم خود با نام گیلاس تجربیات جدیدی را تجربه کرده اند. این فیلم که با یک فضای رمانتیک آغاز می شود و آثاری از ژانر فرعی بلوغ دارد ، سپس به یک فیلم جنگی تبدیل می شود و در پایان با کمک مواد مخدر حماسه و در یک شخصیت بزرگسال ، بزرگسال را به اتمام می رساند. ترکیب چندین ژانر با لحنی هجوآمیز که فیلم را تحت الشعاع قرار می دهد. او همچنین یک تام هالند خوب دارد که در لحظات زیادی می تواند از فیلم حمایت کند. اگر این فیلم 30 دقیقه ابتدایی خود را ادامه می داد و در حدود 100 دقیقه به پایان می رسید ، احتمالاً امروز آنرا فیلمی قابل قبول با همه نقص ها می نامیم.

زمان فیلم

اما فیلم حدود 40 دقیقه طول می کشد. دلیل اصلی این است که اگر فیلمساز از لحن طنز و ریتم ابتدای کار خود پیروی می کرد ، گویی که فقط ماهیت وقایع را دنبال می کند و ارتباط چندانی با تأثیرات عاطفی آنها ندارد ، در فصل آخر اغراق نمی کرد. کاملاً قابل تصور است که وفاداری بیش از حد آنها به رمانی که از آن اقتباس کرده اند ، بدون اضافات و اضافات مفید ، آنها را به سمت چنین اظهاراتی سوق داده است. اما نقطه قوت فیلم فرم روایی آن است.

 Apocalypse Now

برای روایت داستانی که گاه پر از کلیشه است ، انتخاب لحن و ریتم فیلم آموزنده است و می تواند متفاوت از نمونه های قبلی باشد. اما از طرف دیگر ، در فصل های آخر و حتی در برخی از قسمت های تأثیرگذار فیلمنامه ، فیلمساز اشتباهاتی انجام می دهد که این امکان را دارد که هر آنچه را کاشته است خراب کند. گیلاس ، گرچه در روایت خود به شیوه دیگری عمل می کند ، اما به هیچ وجه چیزی به پیشینیان خود نمی افزاید.

نمونه فیلم معاصر

نمونه هایی مانند Jacket Full Metal ، Apocalypse Now و حتی نمونه های معاصر تر ، The Hurt Locker ، بسیار عمیق تر به محتوای برادران روسو رفته اند. اما با تمام این تفاسیر ، دیدن گیلاس را توصیه می کنم. قرار است در این فیلم گفته شود که اوضاع هنوز همان وضعیت جنگ ویتنام است. فقط شکل آن تغییر کرده است. چرخه نظامی که نوجوانان و جوانان را در دهه 1960 و 1970 قربانی کرد ، در پس از 2000 نیز همین کار را انجام می دهد. اما اکنون ما با نوجوانان بسیار بی هدف و بی دغدغه ای روبرو هستیم که به راحتی ممکن قربانی می شوند.

شخصیت چری

فیلمبرداری از زوایای نامتعارف ، صحبت با شخصیت چری جلوی دوربین با صدای ذهن و همچنین احساسات اغراق آمیز ، در میان یک روند سریع ، همه به ما می گویند که لحن فیلم مبهم است. در سایه همه اینها لحنی کاملا کنایه آمیز و هجوآمیز وجود دارد که چندان متکی به منطق واقعیت نیست. از نظر فیلمساز مخاطب ما از ماهیت هر اتفاقی که رخ می دهد آگاه است. زیرا این ضرب و شتم سریع به دنبال تأثیر عاطفی حوادث نیست.

همانطور که صحبت با دوربین چیزی شبیه همان نظریه برتولت برشت (نمایشنامه نویس و کارگردان) است که در آن بازیگران مستقیماً با تماشاگران خود در صحنه صحبت می کنند تا همیشه متوجه شوند در حال تماشای یک نمایش هستند. بیشتر نه! همدلی بیش از حد ، به نوعی که مخاطب را از معنای اصلی متن منحرف کرده و فقط بعد احساسی آن را به تصویر بکشد ، مورد نظر برشت نیست. درست همانطور که چری مستقیماً با دوربین صحبت می کند و به ما می گوید فیلم را تماشا کنید. ما فقط باید آگاهانه چری را در راهی که او را به این روز رسانده همراهی کنیم.

روایت قصه‌

لذت مدرسه

قسمت اول فیلم درباره لذت مدرسه است. دوره 2002 با تمسخر اجرای عشق در یک نگاه و سپس ایجاد سریع رابطه بین چری و امیلی. زن و شوهری که در بین همسن و سالهای خود چنان از نوجوانان معصوم هستند که اشک می ریزند و هنوز به فکر تعهد هستند. از طرف دیگر ، آنها مفاهیمی مانند عشق و حتی معنای زندگی را آنطور که باید درک نمی کنند. اوضاع برای امیلی کمی روشن تر است. با چند دیالوگ از زبان خودش متوجه می شویم که او نسبت به آینده هر رابطه بدلیل خیانت پدرش بدبین است. آسیب ها و گناهان نسل قبلی نیز در شکل گیری ذهنیت نسل جدید منتقل شده است.

گذشته چری

اما چری چطور؟ آیا در مورد والدین وی اطلاعاتی داریم؟ پیشینه چری کاملا مبهم است. بعضی اوقات خیلی ساده به ما معرفی می شود. اصولاً یکی از مشکلات فیلم منطق دو شخصیت اصلی است. دو تصمیم مهم توسط امیلی و چری گرفته می شود که مسیر بعدی آنها را شکل می دهد. امیلی ناگهان اعلام کرد که می خواهد برای ادامه تحصیل به کانادا برود و رابطه را تمام می کند. چری بلافاصله پس از اجبار به ارتش می پیوندد. بلافاصله پس از آن ، امیلی از تصمیم خود پشیمان می شود و به چری برمی گردد. اما چری قطعاً قرار است به ارتش بپیوندد.

شاید این روند در جهت هجوآمیز فیلم منطقی باشد. اما وقتی علت پنهان همه وقایع بعدی را در سیستم نظامی آمریکا می بینیم ، آنقدر قابل قبول نیست که تا تصمیم چری اثری از آن نبینیم. اگر تبلیغات ارتش چندین بار توجه چری را به خود جلب می کرد تا بتدریج چری را برای عضویت هدفمند خود جذب کند ، این روند کاملاً منطقی بود. در همان زمان ، وقتی به تعبیر طعنه آمیز ، ارتش به دنبال جذب سریع و هدف قرار دادن نوجوانان سرگردان است ، باید کمی بیشتر از این عدم اطمینان در وجود چری ببینیم. چیزی که بعضاً در معرفی برخی از دوستانش می بینیم. در نتیجه ، برادران روسو باعث شده اند که دو اقدام چری و امیلی در روند فیلمنامه بسیار احمقانه و غیر منطقی به نظر برسند. در نقطه ای است که همه وقایع بعدی براساس این دو تصمیم صورت می گیرد.

فیلم Full Metal Jacket‌

نقص فیلمنامه

جنبه دیگری که در این شرایط مهم از نقص فیلمنامه رنج می برد ، قابلیت تعمیم آن است. سوال دائمی که می توان از شخصیت های فیلم پرسید این است که آیا همه نوجوانان آمریکایی شبیه چری و امیلی هستند؟ آیا همه آنها برای عضویت در ارتش به همان احمقانه و ساده هستند؟ اینجاست که در ابتدای فیلم نیاز شدید به مقدمه ای از چینی ها در فضای نظامی و تبلیغات برای نشان دادن اینکه اکثر جوانانی مثل چری به راحتی در دام ارتش افتاده اند احساس می شود. در حقیقت ، این سیستم نظامی است که بی هدف در کمین نوجوانان است تا زندگی آنها معنی دار شود. اما فیلم برادران روسو (ظاهرا برخلاف میل آنها) این قاعده را برعکس کرده و از عمق داستان می کاهد.

با ورود به صحنه های جنگ در عراق ، این فیلمساز کنایه کامل کت متال را نشان می دهد. از شکل اسباب بازی های اغراق شده ، ارتفاع دوربین و پشت آن در قلب راهروها (ترفند معمول کوبریک) و حتی چند قاب متقارن است. کمی جلوتر ، او به صحنه مهمی از فیلم اکنون آخرالزمان اشاره می کند. جایی که چندین رقصنده را برای بالا بردن روحیه سربازان به منطقه جنگ می آورند. همه این منابع دلیل مهم دیگری ندارند. اگر در آن دو فیلم به جنگ ویتنام و پیامدهای آن اشاره شده باشد ، فیلم برادران روسو اعلام می کند که تاریخ در حال تکرار است. فقط عراق را به جای ویتنام بنویسید.

برادران روسو

ما این دلیل را به خوبی درک می کنیم. این یک دلیل همه این منابع را توجیه می کند. اما متأسفانه برادران روسو خیلی روی این فصل از فیلم قدم گذاشته و دائماً به همان نگرش پایبند هستند. بعضی اوقات حتی لحن کنایه آمیز فیلم از بین می رود و فیلم بسیار جدی می شود. در طول فیلمنامه ، تنها چیزی که لازم است این است که چری صحنه های وحشتناکی از صحنه جنگ ، از جمله سوختن زنده یکی از همرزمانش را ببیند تا به نوعی این فشار روانی بعدی را توجیه کند. همچنین در جنگ ، او ناگهان به بلوغی فراتر از فضای شادی آور نوجوانی خود می رسد. اما این فصل برای رسیدن به این اهداف بسیار طولانی است.

قرارداد‌های ابتدایی

کنترل زمانی

ریتم و کنترل زمان روایت در مقایسه با قراردادهای اولیه فیلم در فصل پس از جنگ ، کاملاً از دست برادران روسو می رود. او که از جنگ با جوانی که پر از آسیب روانی است بازگشت و اکنون برای پرداخت بدهی مرتباً یک بانک را سرقت می کند. شکل سرقت ها با منطق ایجاد شده در دنیای فیلم نسبتاً مطابقت دارد. نوشتن جمله روی سکه و درخواست فقط از کارمندان زن هنوز هم این بار طنز را به دوش می کشد. اما پیچ و خم های زیاد حول محور یک زن و شوهر که هر دو معتاد هستند با لحن اساسی چندان مطابقت ندارد. غیر از این ، تسلط کامل ما به حماقت شخصیت های فیلم تا اواسط فیلم به دلیل لحن کنایه آمیز آن چندان آزار دهنده نبود.

اما مهم نیست که در پایان لحن فیلم جدی شود ، ما نیز می توانیم از فیلم فاصله بگیریم. زیرا تماشای مداوم مرد جوانی که معتاد است و هر بار بانک را سرقت می کند ، پس از یکی دو بار ، فرصتی برای احساس ترحم و ترحم نسبت به او می شود. در عوض ، آگاهانه ، گویی که فقط باید غصه بخوریم. مخصوصاً در صحنه هایی مثل چری که اصرار دارد امیلی را ترک کند. همچنین اگر در نیمه اول فیلم تصمیم گرفتیم با انتخاب لحن کنایه آمیز با کلیشه ها بازی کنیم ، در انتها خود کلیشه ها را خواهیم دید.

وضعیت چری

در پایان ، برادران روسو وضعیت چری را تا امروز یعنی در سال 2021 ادامه می دهند. دوربین در امتداد قاب با آهنگ های صاف حرکت می کند و روزهای چری را در زندان نشان می دهد. نگاه انتقادی برادران روسو در قلب این برنامه ها و روند کلی فیلم کاملاً مشهود است. چری بهترین سالهای خود را در نوجوانی در ارتش و سپس در دادگستری از دست می دهد. با این حال ، برنامه نهایی یک برنامه عجیب است. این می تواند بسیاری از ادراکات حسی را برانگیزد. چری هنوز حلقه را در دست دارد.

می بینیم که امیلی با چهره معصوم و همیشه خوشحال خود ایستاده و منتظر چری در خارج از زندان است. نور خورشید در پس زمینه امیلی منعکس می شود. چری می خندد. خنده از فضای طنز در طول فیلم. خنده یعنی شما واقعاً به این مسیر اعتقاد دارید؟ آیا امثال چری را ندیده اید؟ آیا آینده درخشانی برای این رابطه خوشبخت وجود دارد؟ بعد از خستگی زیاد از فصل آخر ، برنامه نهایی و موسیقی عزادار با او ، او سخت تلاش می کند تا مماشات کند.

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک + یک =