0

نقد فیلم The Shining | حافظه‌ای به وسعت تاریخ

The Shining‌


در فیلم The Shining ، کوبریک با دید زمان و مکان به هتلی به نام Overlook نفوذ می کند و خون هزاران قربانی را از دیوارهای تاریخی کشورش می گیرد.

 به گفته کوبریک ، برای تسخیر یک انسان و کشاندن او به جنون و نابودی ، کافی است بر مغز او مسلط شوید. در جوامع مردانه فیلم های او ، چه آنهایی که در فیلم The Killing برای سرقت گرد هم می آیند ، چه آنهایی که در میدان نبرد یا میدان نبرد هستند ، مانند دکتر Strangelove یا Path of Glory برای تعداد بیشماری سرباز و نسل آینده تصمیم می گیرند و حتی در بدن کسی مانند یک پدر در خانواده در مواجهه با همسر و پسرش ، شاهد روند نزولی و میل به نابودی هستیم. کوبریک این نقص روانی را نه تنها در ماهیت رفتار مردان بلکه در ظاهر ظاهری آنها نیز به تصویر می کشد. دکتر استرنج لاو روی ویلچر می نشیند ، سر چارلز در بری لیندون چشم از دست می دهد و جک تورنس (با بازی جک نیکلسون) در جستجوی پسر و همسرش لنگ می زند.

این شخصیتها اغلب در نقشهای کلیدی و تعیین کننده ای حضور دارند که اهمیت تصمیمات و نگرشهای فکری آنها را در سرنوشت نسلهای آینده درک نمی کنند. تا زمانی که اینطور باشد ، پیش بینی کوبریک از مسیر ، چیزی نیست جز آنچه که او در فیلمهایش نشان می دهد. اما در این میان ، راه نجات را نیز معرفی می کند. مسیری که از دل همان مسیرهای رو به زوال خارج می شود و از جهاتی ممکن است مادر و فرزند آزادکننده درخشش یا The Eyes Wide Shut باشد.

ممکن است در ادامه جزییاتی از داستان فیلم The Shining‌ فاش شود

بررسی فیلم درخشش

از نگاه کوبریک، برای فتح کردن یک انسان و کشاندنش به جنون و نابودی، کافی است بر مغز او چیره شوید

این مسیر چیزی جز کسب آگاهی نیست. مانند نگاه عمیق و گسترده به تاریخ که دنی (پسر جک) به جنایات گذشته این هتل می پردازد و قدرت دیدن این جنایات را دارد. بله ، به گفته سرآشپز سیاه هتل ، دیک ، تنها کسانی می توانند به آن برسند که توانایی درخشندگی داشته باشند: “چیزهایی که فقط افرادی که می توانند بدرخشند می توانند ببینند.” بنابراین به نحوی به همه ما مخاطبانی که شاهد این اتفاقات با دنی هستیم نیز این توانایی درخشان داده شده است.

اما این آگاهی باید برای همیشه به خاطر سپرده شود. کوبریک از نوعی آگاهی صحبت می کند که زمان و مکان را نمی شناسد. خاطره ای به وسعت تاریخ که همه کشتارها را زنده و در حال حاضر احساس می کند. درست مانند دیک ، که می داند هر عملی در جایی تأثیر دارد و حتی به خود شخص باز می گردد. به همین دلیل ، به نظر من ، مهم نیست که کوبریک در The Shining چه رویدادهای وحشتناک تاریخی را در نظر می گیرد. یا این خونی که در راهرو جاری است و کوبریک برای ضبط آن 3 وسواس ضبط کرده است ، دقیقاً مربوط به کدام رویداد است.

بسیاری از عناصر ما را به کشتن سرخپوستان سوق می دهند. از آموختن اینکه هتل روی قبرستان هندی ها ساخته شده است تا تمام کتیبه های هندی روی دیوارها. اکنون این گزاره که همه چیز در نهایت بر ما تأثیر می گذارد در سکانسی خلاصه می شود که در آن جک تورنس توپ را به این دیوارها می کوبد و توپ همچنان به خود باز می گردد. این سکانس به همراه صحنه دیالوگ بین دیک و دنی بهترین راهنما برای بدست آوردن معنی دقیق نام فیلم The Shining است.

نقد و بررسی سینمایی The Shining‌

آيا تمام این دالان‌های تو در تو، چیزی جز شریان‌های مغز را به ذهنمان می‌آورد؟  تمام فرم بصری فیلم در خدمت نمایش زوال یک مغز است

اما کشتار سرخپوستان ، کشتار هزاران یهودی در جنگ جهانی دوم و همه کشتارهای جنگ سرد که طرح آپولو 11 بر روی لباس دنی به ما یادآور آن زمان و رویارویی اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده است ، همه بازتاب همان جنایات و تصمیماتی است که سیاستمداران قبلاً گرفته بودند. اما اثر همچنان باقی است. به همان اندازه زنده ، معاصر و فراتر از زمان. به گونه ای که جک تورنس ، با حضور در آن فضا و کمک گرفتن از مردان گذشته ، می تواند مانند تمام مردانی که کوبریک آنها را در نظر می گیرد ، دیوانه شود. به همان روشی که در فیلم Shine می بینیم ، روند تدریجی از دست دادن کنترل ذهنی او.

به زبان تصاویر و با فضایی دقیق ، کوبریک از همان ابتدا پایه و اساس هزارتوی فیلم خود را می گذارد. در نمای هلیکوپتر ، ماشین جک در جاده ای پرپیچ و خم حرکت می کند و دوربین کوبریک به آرامی در فضا نفوذ می کند. از سوی دیگر ، در میانه فیلم ، پشت سه چرخه های دنی ، چندین سفر تاریخی و وحشتناک را در دل راهروهای این هتل تجربه می کنیم و در نهایت به فصل پایانی لابیرنت فیلم می رسیم. آیا همه این راهروهای تو در تو چیزی جز شریان های مغز را به ذهن متبادر می کند؟ به نوعی ، کل شکل بصری فیلم نشان دهنده زوال یک مغز است. در صحنه ای که جک در مقابل هزارتوی ماکت ایستاده و سپس در پیچ و خم واقعی که دنی و همسر جک در آن حضور دارند ، بریده ، کوبریک به این بحث پایان می دهد: این مادر و پسر در پیچ و خم جک به دام افتاده اند!

The Shining «درخشش»

ارجاعات زمانی فیلم به ما می‌گویند که انگار امثال جک تورنس در طول تاریخ سیال هستند و مدام در کالبد‌هایی متغیر حاضر می‌شوند و با زوال عقلی‌شان، افراد زیادی را نابود می‌کنند

اما اجازه دهید به همان راه آموزنده راه نجات بازگردیم. در طول فیلم ، ما باید چشمان خود را به خوبی باز کنیم تا در وهله اول ریشه این کشتارها را بیابیم. این جنایات دائماً در اشکال مختلف در حال وقوع است. اگر در گذشته درگیری با سرخپوستان و کشتن آنها وجود داشت ، امروز وقتی جک سرپرست سیاه پوست را با تبر می کشد ، او خبر کشته شدن نژاد دیگری را اعلام می کند. اگر ما دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشته ایم ، جنگ سرد همچنان قوی باقی مانده است.

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیست + دو =