0

نقد فیلم Annette – نمایش به مثابه یک مبارزه

نقد و بررسی فیلم annette

در آنت ، لئوس کاراکس گاو خشمگین جیک لاموتا را به عنوان کمدین استندآپ خود مک هنری احضار می کند ، این بار در روایتی از اپرای راک با قرارداد بازی به عنوان مبارزه ، مسیری شبیه به گاو خشمگین.

“آیا می توانیم شروع کنیم؟” این اولین جمله فیلمسازی است که بعد از 9 سال دوباره آمده تا ما را مجذوب سینمای خود کند. مانند معرفی فیلم قبلی خود ، Holy Motors ، که با حضور در یک سینما و تماشای تماشاگران تحریف شده در جلوی نمایش به استقبال روایت فیلم رفت ، در اینجا او طرحی برای هدایت شخصیت های فیلم خود به دنیای داستان او. به با اجرای موسیقی ای که علاوه بر شروع پرانرژی و دل انگیز ، دنیای فیلم او را در این مقدمه یا بهتر بگوییم همان تعقیب و گریز با مخاطبانش قرار می دهد. از همان چراغ قرمز کنار خیابان که به امواج ارتعاش صدا تبدیل می شود ، عنصر صدا ، به ویژه آواز ، به عنوان عنصری کلیدی در دنیای فیلم به ما ارائه می شود.

 ابر-تحمیل های اولیه نوید زمینه چینی سوپر ایمپ های بعدی را می دهد و البته القاء فضای ذهنی و انتقال مداوم بین فانتزی و واقعیت را به عنوان یک چالش در طول فیلم نشان می دهد. حضور کاراکس در ابتدای فیلم و روایت های اولیه آن که مستقیماً مخاطب را مخاطب قرار می دهد ، از فاصله ای صحبت می کند که ما را از همان ابتدا به یک نمایش یا به عبارت بهتر به رسانه فیلم می کشاند. نوعی فاصله که تا آخر بین ما و شخصیت های فیلم وجود خواهد داشت. اگرچه گاهی در روایت احساسی بسیاری از لحظات فیلم ، احساس نیاز می کنیم که به این شخصیت ها نزدیکتر باشیم ، نگاهی به همه رویدادها و با فاصله خاصی از احساسات ، ما را با این زوج همراه می کند.

ماجرای فیلم انت

ماجرای فیلم آنت (Annette)

در این تعقیب اولیه ، راسل و ران میل ، رهبران اسپارکس ، در کنار لئوس کاراکس و دخترش ، در پس زمینه شخصیت ها و گویی در پس زمینه دنیای فیلم ، مقابل خواننده اپرا به نام ماریون کوتیار بین دو مرد ایستاده اند. به دیگری با هنری مک هنری ، استندآپ کمدین فیلم و سیمون ، رهبر ارکستر همراه است. یک مثلث عشقی ، یک زن و شوهر از ابتدا در جهات مختلف حرکت می کنند و یک محیط موسیقیایی. آیا این خلاصه مقدماتی دنیای آنت نیست؟ اکنون ، به نظر می رسد که کل این روایت مانند یک آلبوم مفهومی از آهنگ “ما خیلی یکدیگر را دوست داریم” تا آهنگ “شما دیگر چیزی برای دوست داشتن ندارید!”

بیایید ورود به دنیای فیلم را از این مسیر متفاوت این زوج آغاز کنیم. همه چیز از تفاوت بین دو گزاره نشأت می گیرد: یک کمدین استندآپ که سعی می کند مخاطبش را بخنداند و سپس خودش را راضی کند و یک خواننده اپرا که می میرد تا چنین لذتی را در مخاطب خود ایجاد کند. گویا ظاهر شدن روی صحنه برای هنری تلاشی است برای دیده شدن و توجه ، و از این جهت بیشتر در جهت ارتفاع درونی اوست.

از همان ابتدا ، ویرایش موازی Carax ما از ذهنیت ما برای مقایسه دو نوع ظاهر شدن روی صحنه استفاده می کند. در اینجا ، با این حال ، من کاملاً متاسفم که کاراکس بیشتر هنری را همراهی می کند. ضعف نقش او در طول فیلم بسیار محسوس است و نیاز به نشان دادن تنهایی بیشتر او برای درک عمیق کاملاً احساس می شود. اما در هر صورت ، در تهیه دیدگاه سوم شخص و روایتی موازی ، کاراکس تغییرات مردانه را بیشتر مشاهده می کند ، گویی برخلاف نام فیلم ، هنر مهمترین شخصیت فیلم است.

بازیگرانی که در فیلم annette بازی کرده اند

در پیش زمینه در پشت صحنه هنری خود را آماده می کند تا روی صحنه حاضر شود ، کاراکس جیک لاموتا ، گاو عصبانی را به عنوان هنرمندی احضار می کند. در حالی که هنری با لباس حوله ای سبز بالا و پایین می پرد ، انگار برای مبارزه آماده می شود. در مقابل او نیز چیزی جز بازتاب تصویر او در آینه نیست. در اینجاست که با یادآوری طرح اولیه گاو عصبانی ، که در آن جیک لاموتا ، بدون حضور هیچ رقیبی ، بدون رقیب یا بهتر است بگوییم در دنیای خودش به رینگ پرتاب شد ، و در اینجا نیز ، هنری برگشت تا خودش را در آینه مشت منعکس کند. پرتاب می کند. از محصول هر دو سکانس ، تنها یک نوع مبارزه قابل درک است: مبارزه با خود!

هنری با خود درونی خود درگیر است. نمایش برای او یک مبارزه است. هر بار او خود را به چالش می کشد که چگونه مردم را بخنداند. آیا موفق خواهد شد؟ گاهی اوقات یک سوال اساسی تر مطرح می شود: هدف از این کار چیست؟ این ناامیدی را از او روی صحنه نیز می بینیم.

کاراکس لحظه ورود هنری به صحنه را به عنوان مبارزه ای نفس گیر در برابر هزاران تماشاگر به تصویر می کشد. هر کلمه ای برای خندیدن و جلب توجه مانند یک مشت محکم است. هنری دائماً روی صحنه می پرد ، سیم میکروفون خود را می اندازد و با کمک گروه کر پشت صحنه ، به هر دری می زند تا تماشاگرانش هیجان زده و بخندند. خندیدن به آنها یعنی کشتن آنها. به معنی پیروزی در یک مبارزه است.

قبل و بعد از نمایش های خود ، مانند پیرو (شخصیت فیلم Pola X از کاراکس) که سوار بر موتورسیکلت بود ، تاریکی را پشت سر می گذارد. اما کاوش در تاریکی برای هنری با پیروی از نویسنده ای که از طبقه اشرافی خود بیرون می آید بسیار متفاوت است. در اینجا تاریکی بیشتر در خدمت بلعیدن تدریجی هنر است. بلعیدن نیز از لحظه ای شروع می شود که او به استقبال همسرش در خانه اپرا می آید و استقبال پرشور او را می بیند ، هنر خود را در موقعیت تحقیرآمیز و پست تر از همسرش می بیند. او حاضر نیست کلاه خود را برداشته تا چهره اش نمایان شود و همچنان باید با حرکات بیرونی خود جلوی دوربین توجه ها را به خود جلب کند. آن کلاه سیاه روی صورتش سیاهی جلوی او را نوید می دهد.

هیجانی که در فیلم آنت وجود دارد

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × یک =