0

نقد فیلم Modern Times | چاپلین آینده را پیشگویی می‌کند

نقد فیلم Modern Times

85 سال پیش ، در زمان مدرن ، چارلی چاپلین پیش بینی کرد که چگونه سیستم صنعتی و ماشینی ما را بر چرخ های خود خرد می کند. با این حال ، می توان گفت عصر جدید عصر امروز ما است.

فیلم عصر جدید روایت شخصیتی سرگردان است که مانند یک فالگیر در سال 1936 از عصری صحبت می کند که گویی سرنوشت ابدی ماست. زیرا روند این فیلم هنوز روند زندگی روزمره بسیاری از ما است. هنوز خیلی زود صبح ، کارگران با لباس متحدالشکل و بدنهای درمانده به خدمت یک سیستم صنعتی می روند که توسط یک سرمایه دار هدایت می شود و تنها یک چیز از آنها می خواهد: سرعت بخشیدن و تمام وقت خود را صرف تولید بیشتر کنید!

اما این شخصیت سرگردان ، علیرغم ظاهر یک آس و پاس و آن چهره بی خبر از همه چیز ، اتفاقاً از اتفاقاتی که برای بشر می افتد بسیار آگاه است. به همین ترتیب ، در فیلم هایش ، او از دست این غاصبان شرمنده شد. بله ، چارلی چاپلین نابغه به خوبی می دانست چگونه می تواند با طراحی جزئیات حرکات بدن و روند صحنه هایش ، در بحبوحه ایجاد موقعیت های کمدی ، صریح ترین انتقادات را وارد سیستم کند. برای درک طعنه های او ، بیایید نگاهی دقیق تر به هر حرکت او و روند فیلمش بیندازیم تا جنبه آموزنده آن را دریابیم.

چارلی چاپلین در modern times

فیلم عصر جدید، روایت کاراکتر ولگردیست که به همچون یک پیشگو، در سال ۱۹۳۶، صحبت از عصری می‌کند که گویی سرنوشت ابدی ماست

تحلیل شخصیت چارلی

به نظر می رسد چارلی با قد کوتاه ، با کلاه ، عصا و کفش های گشاد همیشه نمونه مردی است که در هیچ روابط اجتماعی جایی ندارد و نمی تواند با نظم جامعه خود سازگار شود. این قامت آس و پاس حتی زمانی که می خواهد در یک سیستم صنعتی به کار گرفته شود ، طبیعتاً نمی تواند با محیط آنجا سازگار شود و در نهایت نظم آنجا را نیز بر هم می زند. اگرچه سیستم ابتدا سعی می کند نظم خود را به چارلی تحمیل کند ، اما در نهایت این چارلی است که دوباره بر آن حکومت می کند.

فقط به اولین عکسی که از چارلی در کارخانه می بینیم نگاه کنید. یک تسمه نقاله به سرعت از زیر دستان چارلی و دیگر کارگران عبور می کند ، که پیچ ها را با سرعت زیاد محکم می کنند. چارلی پس از سفت شدن پیچ های زیاد یک تیک عصبی پیدا می کند و این حرکت سفت کننده بر روی او باقی می ماند. حتی بعداً ، او می خواهد هر چیزی را که شبیه پیچ است محکم کند. وقتی از فضای کارخانه بیرون می آید ، دکمه های لباس زنانه را با پیچ های کارخانه اشتباه می گیرد.

اگر همه این جنبش ها را کنار هم بگذاریم ، به این نتیجه نمی رسیم که این اقدامات به ظاهر کمدی نشانه ای از تأثیر روانی محیط کارخانه بر روح یک کارگر است؟ تأثیری که او را در خارج از محل کار همراهی می کند. این تیک عصبی مثال خوبی از این است که چگونه این سیستم ماشینی با سرعت بالا روان ما را مختل می کند و نظم خود را به بدن ما تحمیل می کند.

تحلیل شخصیت چارلی

جزئیات بیشتر فیلم Modern Times در زیر فاش می شود

چارلیِ قد کوتاه با آن کلاه، عصا و کفش‌های گشادش، در ظاهر همواره مصداق آدمی است که در هیچ یک از مناسبات اجتماعی جای ندارد و نمی‌تواند خود را با نظم حاکم بر جامعه‌اش وفق دهد

در این مرحله است که ما ، مخاطبان و همه افراد در کارخانه ، متوجه می شویم که چارلی رسماً دیوانه است! حالا ، پس از تعقیب زن ، چارلی به کارخانه باز می گردد تا با جنون خود نظم این سیستم را بر هم بزند. این جنون او و به دنبال آن اخلال در نظم کارخانه ، در راستای لحظه ای است که چارلی دوباره نظم تحمیل شده بر او را زیر پا گذاشته و آزادی خود را بر آن فضا تحمیل می کند. وی سپس جزئیات نحوه کنترل همه کارگران را ادامه می دهد.

عصر مدرن فیلمی ضد سیستم سرمایه داری

وقتی کارگران برنامه ای را دنبال می کنند ، اهرم نوار نقاله را می کشد و آنها را به سر کار می راند و به همه یادآوری می کند که همه آنها را می توان با یک اهرم کنترل کرد. کسانی که به معنای واقعی کلمه و حتی در تصویر وقت ندارند سر خود را خراش دهند (حتی زمان برای دور نگه داشتن یک مگس از سر شما!). این عناصر اغراق آمیز کاملاً نشان دهنده سیستم فکری سرمایه داری است.

مبالغه ، به عنوان یکی از ارکان اصلی ژانر کمدی ، همواره مورد توجه چاپلین بوده است تا آنجا که ممکن است این سیستم را سرنگون کند. مثال دیگر این است که دستگاهی به مدیر کارخانه پیشنهاد می شود که می تواند روند تغذیه کارگران را بسیار سریع انجام دهد تا کوچکترین زمانی در این محیط هدر نرود. جزئیات این اغراق به گونه ای است که تصور می شود هوای فشرده زیر بشقاب سوپ خیلی سریع سوپ را خنک می کند!

از طرف دیگر چاپلین رابطه خود را با این دستگاه های صنعتی بسیار دقیق به تصویر می کشد. هم از نظر قاب بندی و هم از نظر اعمالی که چارلی در مواجهه با این وسایل نشان می دهد ، همه نشان از بیگانگی و ناآشنایی چارلی با آنها دارد. او در بسیاری از فیلم هایش عادت دارد خود را از این وسایل آویزان کند. همانطور که در فیلم عصر جدید ، او خود را از قلاب آویزان می کند و با همه این اشیاء بازی می کند. از دیدگاه دیگر ، اندازه دستگاه ها بر اندازه کوچک چارلی مبالغه می کند تا هم طنز و هم پیش بینی چارلی از پایان سیستم انسان و ماشین را پر کند.

عصر مدرن فیلمی ضد سیستم سرمایه داری

وقتی در یک پلان کارگران به دنبال او افتاده‌اند، او با کشیدن اهرم نوار نقاله، دوباره آن‌ها را به سمت کار سوق می‌دهد تا به خوبی یادآور شود که همه آن‌ها با یک اهرم، قابل کنترل هستند

ماشین ها در مقابل انسان ها

چاپلین با نشان دادن صحنه ای که در آن ناگهان یک غذاساز خراب می شود و حتی قصد دارد چارلی را خفه کند ، اعلام می کند که روزی این ماشین ها از کنترل سازندگان آنها خارج شده و منجر به نابودی انسان ها می شود. اکنون این تخریب گاهی جسمی و گاهی روانی است. ما می توانیم به رایانه ای به نام Hall در 2001: A Odyssey فکر کنیم ، جایی که کوبریک همچنین هشدار داد که روزی همان رایانه علیه ساکنان سفینه فضایی یا سازندگان آن اقدام کرده و آنها را نابود می کند. کرد.

چارلی سرانجام کارخانه را ترک می کند و پس از درمان در بیمارستان در جامعه رها می شود. اما او دائماً به طور تصادفی بیمار می شود. استعاره های دلپذیری برای توجیه عقده های تصادفی او وجود دارد. در جامعه ای که دچار بحران اقتصادی است ، فساد گسترده است و اعتراضات کارگران دائماً به خیابان ها می ریزد ، مقصر همیشه بر دوش مردم است. مخصوصا یکی مثل چارلی. هم سیستم آماده است شخصی را به عنوان رهبر این اعتراضات دستگیر کند و هم موقعیت های چالش برانگیز زیادی برای گرفتار شدن وجود دارد. مشابه وضعیتی که هیچکاک برای شخصیت خود در شمال از شمال غربی به تصویر کشید. هرج و مرجی که منجر به اتهام کری گرانت به جای شخص دیگری شد.

این مطلب ادامه دارد .. .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

8 + هفده =