0

نقد سریال Mrs. America – بانوی آمریکایی

سریال بانوی آمریکایی

سریال خانم آمریكا “بانوی آمریكایی” با بازی كیت بلانشت ، دیدگاه هوشمندانه و درستی از فعالیت سیاسی زنان در دهه 1970 دارد. انتخابی که به جای نگاه یک طرفه ، اشکال مختلف زنانه را به تصویر می کشد.

برای آن دسته از مخاطبان که در وهله اول به یک مینی سریال فکر می کنند که صرفاً به روایتی تاریخی از وقایع دهه 1970 می پردازد ، باید قول داد که داهوی والر و تیمش به خوبی از این نگرانی آگاه هستند. . آنها پاسخ مشخصی به این س ofال دارند که چرا باید مینی سریال “بانوی آمریکایی” امروز ساخته شود ، تقریباً پنج دهه پس از اقدامات جدی برای تصویب اصلاحیه حقوق برابر. (اصلاحیه حقوق برابر حقوق زنان و مردان را به طور یکسان می شناسد ، و به ویژه به زنان حق سقط جنین و فعالیت سیاسی آزاد را می دهد. همچنین یک دیدگاه سنتی از وضعیت زنان در ازدواج و به طور کلی ، از هر چیزی که محدود کند آزادی اجتماعی آنها را محکوم می کند).

زنان موافق و مخالف

چندی نگذشته بود که این اصلاحیه در 38 ایالت تصویب شد ، یک بررسی تاریخی از روندی که زنان هر دو طیف ، چه موافق و چه مخالف ، بر سر مفاد این اصلاحیه تلاش کرده اند تا وضعیت دقیق امروز را ترسیم کند. زنان بسیار مهم هستند. نگرانی ها تا به امروز باقی مانده است. بسیاری از زنان هنوز با چالش های دهه 1970 روبرو هستند. هنوز هم در هر محیط خانه ای ممکن است چالش ها و بحث هایی بین زن و مرد در مورد حقوق و میزان آزادی عمل آنها در خانه یا اجتماع وجود داشته باشد. بنابراین امروز ما نیاز به تماشای سریالی بر اساس فعالیت سیاسی زنان در دهه 70 آمریکا داریم.

نقد سریال بانوی آمریکایی

این سریال نگرانی دیگری از تماشای ما را تسکین می دهد. این چیزی نیست جز دیدگاه های یک طرفه ، گاه افراطی و حتی لفاظی طیف وسیعی از زنان. حال چه این دیدگاه مخالف جنبش های فمینیستی باشد و چه به نفع آنها. هر دو مسیر منجر به شکست سریال می شود.

اما انتخاب زاویه دید مناسب به عنوان مهمترین عنصر در پرداختن به این موضوع در دستور کار سازندگان سریال است. در توصیف وی ، کافی است که هر قسمت را به زنی با نگرش منحصر به فرد (که می تواند نمایانگر یک طیف باشد) اختصاص دهد ، و نه فقط برای جنگ و اختلافات سیاسی. بلکه ، در بهترین گزارشی که می توانم بگویم برای توصیف آن ، همان اشکال مختلف زنانه است. از دیدگاه آن زن ، ما به مکمل حقوق برابر نگاه می کنیم ، به جزئیات زندگی شخصی او می پردازیم و با چالش های مختلفی که زنان با گرایش های مختلف در جامعه مواجه هستند آشنا می شویم.

تناقض

سپس ، با کنار هم قرار دادن دیدگاه های مختلف ، می توانیم فضای بسیار دقیقی را در ذهن خود ترسیم کنیم. این فضای دقیق هم شامل انتقاداتی است که به زن وارد می شود و هم لحظاتی که احتمالاً نگرش او را تحسین می کنیم. اما فراتر از پرداخت خاکستری هر یک از این زنان ، بگذارید شما یک کلمه کلیدی مهم را برای بررسی این سری در ابتدای این مقاله به شما معرفی کنم.

این چیزی نیست جز “تناقض”. عنصری که شخصیت های این سریال را شخصاً برای من تعمیق می بخشد تناقضات زیادی است که آنها در خلوت خود با آنها روبرو می شوند. اکنون پس از غلبه بر همه این نگرانی ها و روشن شدن موقعیت دقیق سریال ، شما را به تماشای آن دعوت می کنم که یکی از نامزدهای مراسم مینی سریال مینی سال 2020 است و سپس سریال را با جزئیات بیشتری بررسی می کنم.

شخصیت شلفلی

به روش سریال ، اجازه دهید ما نیز با بررسی نگرش شخصیت های اصلی آن پیش برویم. به همین دلیل ، ابتدا به سراغ فیلیس شلفلی (با بازی کیت بلانشت) می رویم. شلفلی در این سریال به عنوان مهمترین عنصر مخالف مکمل حقوق برابر ، شخصیتی برگرفته از واقعیت شناخته شده است.

مدیریت امور خانه

شخصیتی که در وهله اول مدیریت امور خانه و حضور فعال وی در صحنه سیاسی (البته تا حدودی مدیون موقعیت همسرش نیز هست) را می توان برجسته ترین خصوصیات وی دانست. وی به عنوان یک خانه دار موفق ، تصمیم می گیرد خانه خود را به یک کارزار سیاسی تبدیل کند و سایر زنان خانه دار را با افکار خود درگیر کند. دلیل اصلی مخالفت وی با این اصلاحیه این است که این ماده به زنان هشدار می دهد در صورت تصویب این اصلاحیه ، زنان باید در کنار مردان به جنگ بپردازند. یا اگر سقط جنین برای هر زنی قانونی شود ، بقای فرزندان و خانواده به خطر می افتد.

زنان خانه دار

جالب اینجاست که برای بررسی دلایل وی ، باید یک بحث عمده وجود داشته باشد و نهادهایی مانند ارتش باید روشن کنند که آیا این نگرانی ها اصلاً قابل توجیه است یا خیر. آیا قرار است با اصلاحیه قانون برابر ، زنان خانه دار به جبهه های جنگ اعزام شوند؟ عملاً ، شلفعلی و همراهانش حاضر نیستند درباره جزئیات این اصلاحیه بحث کنند. مشکلی که بیشتر و چشمگیرتر می شود این است که به تدریج متوجه می شویم به نظر می رسد انگیزه های شلی در مورد دفاع از حقوق زنان خانه دار است. اما به تدریج ، انگیزه های واقعی وی برای به دست آوردن موقعیت سیاسی ، پیروزی در بحث به هر قیمت و از بین بردن گروه طرفدار مکمل با جدا کردن نوارهای آنها ، رسالت جنبش را کاملاً تغییر داد.

فعال سیاسی

این تغییر انگیزه ها وقتی با عنصر تناقضی که قبلاً ذکر شد ترکیب شود ، داستان را پیچیده می کند. در همان زمان ، شلفلی باید لحظاتی را که در انحصار نگاه کاملا جنسی شوهرش است ، چشم بسته باشد. از ماندن زنان در خانه اما حضور در مدرسه حقوق به جای پسرش دفاع کنید. شوهرش را بشنوید که فریاد می زند: “من فقط وکیل خواهم شد” و نفس نکشید. از طرف دیگر ، وی چندین زن را برای مراقبت از خانه خود استخدام کرده است ، اما آنها را در عمل نمی بیند.

وی سپس بیانیه هایی را برای زنانی صادر می کند که توانایی مالی استخدام خدمتگزارانی مانند او را ندارند و همچنین خود را مثالی موفق می داند که هم در خانه و هم در سیاست فعال است. این اشراف کامل زندگی شلی و نمایش تناقضات او دقیقاً از همین انتخاب زاویه دید مناسب ناشی می شود. همانطور که در قسمت های هشتم و نهم ، وقتی به دیدگاه زنی به نام آلیس نزدیک می شویم ،

دیدگاه انتقادی

به عنوان نزدیک ترین زن به شلفلی در جنبش مخالف ، دیدگاه انتقادی درباره مسیر شلفلی پر رنگ تر می شود. هنگامی که او رگه هایی از آزادی زنان و دور شدن از بندهای سنتی خانه داری را تجربه می کند ، هنگامی که از طریق میکروسکوپ همسال می شود ، متوجه تغییر انگیزه خود می شود. تنها چیزی که از آلیس در ذهن مانده بود این بود که طرف مقابل را نابود کند و تمام دستاوردها را به نام خودش تمام کند.

حقوق برابر

اما بیایید به سراغ زنان با نفوذ در جبهه برویم که در مورد حقوق برابر توافق دارند. زنانی که مدافع حقوق و آزادی های برابر زنان در سیاست هستند و همچنین انتقاد از دیدگاه مردان به زنان به عنوان کالاها ، این دیدگاه را در ماهیت امور نیز ترویج می دهند. به عنوان مثال شخصیت گلوریا گاهی احساس می کند که او فقط یک اغواگر شده است که جلوی دوربین و جلد مجله ها به این طیف توجه می کند.

این کار تا آنجا پیش می رود که شخصیت بلا صریحاً به او می گوید: “چون نیازی به فریاد زدن نیستی ، تو زیبا هستی ، همه گوش می دهند.” به همین ترتیب ، مخالفت با انتشار عکس شرلی در مجله و جدی نگرفتن ایده های بتی (نویسنده کتاب راز زنان) در سایه این دیدگاه ابزاری است که از قضا زنان این جنبش در اختیار دارند. تشویق بگذریم از نگاه برخی سیاستمداران مرد به زنان.

خلوت افراد این جنبش

این انتقادها بسیار ظریف و بدون تأکید زیاد ، در سریال بیان شده و ارزش آن را بسیار بالا می برند. در عین حال ، ما مانند خلوت شلفلی و آلیس هنوز شاهد خلوت افراد این جنبش هستیم. بتی زنی تنها و زودباور است که به دلیل خودخواهی طیف مقابل و جدی نگرفتن حق دارد گاهی دیوانه شود. گلوریا در خلوت خود از نگاه رسانه ها به او آزرده می شود. از طرف دیگر ، آنها درگیر یک تناقض مهم هستند. یعنی او یک معشوقه سیاه پوست دارد که از گلوریا خواستگاری کرده است.

حال ، به عنوان کسی که دائماً در محکومیت ازدواج افراطی صحبت می کند و آن را به زندان تشبیه می کند ، چگونه می خواهد به درخواست معشوقه خود پاسخ مناسب دهد؟ با این حال ، ما همچنین می بینیم که او علاقه زیادی به آن مرد دارد. شخصیت گلوریا وظیفه دیگری نیز دارد و آن این است که با توجه به گذشته دردناک سقط جنین مخفی او ، همدلی زیادی را برای قانونی کردن این مسئله ایجاد می کند. (اگرچه این ساده ترین ایده ای بود که این شخصیت می توانست برای گذشته در نظر داشته باشد و انتظار خلاقیت بیشتری در این پرداخت بود).

شخصیت جیل

شخصیت جیل از این نظر به سریال اضافه می شود که نمونه بارز زوجی است که نقش زن و مرد را در خانه خود بسیار تغییر داده اند. شوهر جیل بیش از آنکه جیل بتواند سیاست هایش را اداره کند درگیر کارهای خانه می شود. اکنون عمق شخصیت (یا بهتر بگوییم تناقض مهم) زمانی است که وی ، در گفتگو با شلفلی ، فاش کرد که مایل است در کار سیاسی خود گاهی مورد حمله سیاستمداران قرار گیرد ، اما افکار او حمایت از زنانی است که این کار را نمی کنند آزادی لازم را داشته باشند. ، نتیجه گیری. جالب اینجاست که ما در قسمت اول سریال به وضوح دیده ایم که شلفلی دائماً در معرض این خطر قرار دارد ، اما باز هم درمقابل جیل در مورد این درد مشترک صحبت نمی کند.

یک زوج مثل برندا و مارک

ازدواج برندا و مارک

حتی اگر زن و شوهری مانند برندا و مارک بدون آن پیوندهای سنتی سعی کنند در شکل دیگری از ازدواج با شلفالی و همسرش بحث کنند ، شلفالی مایل است با طرح ادعاهای نادرست مکمل و طرفداران آن را از بین ببرد. برای توجه به ماهیت این مکمل گام بردارید. با این حال ، جنبه ویرانگر فقط شامل شلفعلی و یارانش نیست. در جنبش طرفدار مکمل ، نمایش هایی را نیز می بینیم که ازدواج سنتی و نقش زنان خانه دار را به سخره می گیرند.

بار دیگر ، وقتی زنان خود به برنامه های یکدیگر احترام نمی گذارند و اجازه می دهند رسانه ها از آنها به عنوان ابزاری استفاده کنند ، طبیعتاً در سطح کلان ، در میان سیاستمداران و حتی در افکار عمومی جدی گرفته نمی شوند. به همین ترتیب ، هر زمان که کاندیدایی زن مانند شرلی ظاهر شود ، سرانجام باید به نفع رقیب مرد خود کناره گیری کند و شافل ها هرگز موضع سیاسی نمی گیرند و برای همیشه در آشپزخانه محدود می شوند. طرفداران پرونده وی در تلاش بودند متن واقعی این بیانیه را به صورت آنلاین در دسترس قرار دهند.

ابعاد دیگر زنان

اما این سریال فقط برای نشان دادن تمام ابعاد این زنان ، دیدگاه آزاد خود را انتخاب نکرده است. راه حلی که وی در ذهن دارد نیز این دیدگاه را می طلبد. به طور طبیعی ، تسلط کامل ما بر نگرش این زنان ، ما را به این درک رهنمون می کند که هر دو طیف ، در خلوت خود ، دقیقاً به همان درد می رسند. حالا یک طیف آن را فریاد می زند و طیف دیگر آن را پنهان می کند. طبیعتاً ، اگر انگیزه واقعی بهبود شرایط زنان در هر شرایطی بود ، درگیری های سیاسی و جاه طلبی های فردی نباید جای آنها را می گرفت. زیرا نتیجه آن انزوا و ستم برای هر دو طیف خواهد بود.

سریال تلویزیونی بانوی آمریکایی

این جریان باید شبیه طرح تیتراژ سریال باشد. اگر خوب به زیرنویس نگاهی بیندازیم ، می بینیم که هر کدام فریاد می کشند یا کلمات را در بلندگو و در نامه های خود می نویسند که در قاب بعدی ، به نقطه مقابل آن تبدیل می شود. آنها دائماً در حال تغییر و حرکت در مسیرهای به ظاهر جداگانه هستند. اما در پایان ، اگر از بالا به آن نگاه کنیم ، هر یک از آنها بر روی رگهای پرچم آمریکا قدم می زنند. از این منظر ، همه آنها در قالب بانوی آمریکایی متحد می شوند.

موسیقی سریال

بعد فهمیدم که موسیقی عنوان چیزی شبیه به این است. تلفیق موسیقی کلاسیک (سمفونی پنجم بتهوون) و قطعات ریتمیک با فضای موسیقی دهه 70 آمریکا. اما این مجموعه ، در کنار تمایل زنان به دستیابی به این دستاورد ایده آل ، اساساً در تقابل دو جریان فکری و حضور فعال زنان در سیاست ، به ویژه در دهه 1970 است. وی همچنین تصویب اصلاحیه در سه ایالت باقیمانده را مدیون جرقه ای است که دهه ها پیش توسط همه این زنان برافروخته شد. مهمترین آرزو این است که زنان نگران باشند. همه چیز از دل این نگرانی ، حضور فعال و سرانجام وحدت شکل می گیرد. بانوی آمریکایی عنوانی است که جریان و طیف را نمی شناسد و همه را در بر می گیرد.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × 3 =