0

نقد فیلم Rifkin’s Festival

نقد فیلم Rifkin's Festival

با جشنواره Rifkin’s Festival ، آخرین فیلم وودی آلن ، می توانیم سفری به فیلم های بلند وی (مورد علاقه خود) داشته باشیم. یک فیلم شاد همانطور که از آلن انتظار می رود.

وودی آلن موجود عجیبی است. او یکی از تلخ ترین و ناامیدترین دیدگاه ها را در مورد زندگی دارد ، اما روند فیلم سازی او در سن 84 سالگی هنوز متوقف نشده است. شاید دیگر شوکه نشویم و این روزها خبری از برچیده شدن منهتن ، هری یا هانا و خواهرانش در پرونده وی نباشد ، اما می توانیم مطمئن باشیم که او ما را ناامید نخواهد کرد. فیلم های او جذاب و دارای شخصیت های جذاب هستند. مخصوصاً برای کسانی که سینما را جدی تر می گیرند. زیرا معمولاً به سراغ روشنفکران و افراد سینما یا ادبیات می رود. این بار او نزد روشنفکر شکست خورده ای (منتقد فیلمی که ناامید شده و آرزوی اوج شکوفایی سینما را دارد) ، یعنی مورت ریفکین شده است.

ساخته ژولز

Citizen Kane ساخته اورسن ولز ، جولز و جیم ساخته ژولز و جیم ساخته فرانسوا تروفو ، فرشته نابود کننده ساخته بو و اول ، هشت ونیم ساخته فردریکو فلینی ، توت فرنگی های وحشی مهر هفتم ، شخصیت اینگمار برگمان و نفس نفس ژان لوک گدار فیلم ها هستند. که مورت ریفکین با احترام از آن صحبت می کند و رویاهای او در این فیلمهای اصلی خلاصه می شود.

او فیلم های امروزی را سطحی و کپی می داند. او رویاهای روزهای خوب سینما را در سر می پروراند و خودش به عنوان فردی که دوست دارد رمان های بزرگی به بزرگی نام های بزرگ بنویسد منفعل و ایستا است. فیلم جدید وودی آلن ، جشنواره ریفکین ، شاهدی بر وضعیت این روزهای سینما است. روزهایی که جشنواره ها مکانی برای ظهور فیلمسازان بزرگ نیستند بلکه مکانی برای مصاحبه و عکس های تبلیغاتی و ابراز سپاس از موضوعات بزرگتر از دهان فیلمسازان هستند.

همشهری کین اورسون ولز

دور شدن سینما از هنر

به نظر می رسد این روزها سینما از یک هنر دور شده و به نوعی تجارت تبدیل شده است. سازندگان فیلم سلیقه منتقدان و جشنواره ها را درک می کنند و به دلخواه فیلم می سازند. وودی آلن اما آرزوی مادام العمر خود را برآورده کرده است. او مانند مورت خود را همیشه به عنوان یک فیلمساز درجه دو دیده است. نه در حد برگمان و فیل که او را می پرستد.

این فیلم های جمع و جور را جمع و جور می کند و زندگی را تا حدی الهام گرفته از ایده های اگزیستانسیالیستی ، پوچ و بی معنی می داند. همانطور که در بخشی از فیلم مورت ، او در مورد افسانه سیزیفوس و کتاب آلبر کامو صحبت می کند. افسانه ای که به مردی اشاره دارد که دائماً سنگی را به سختی به بالای کوه می برد و وقتی به قله می رسد ، سنگ می افتد و بازی از ابتدا تکرار می شود. نگاه وودی آلن به زندگی چیزی شبیه همین تلاش بی وقفه است.

نگاه جدید وودی آلن

با این حال ، در فیلم جشنواره ریفکین ، با نگاه جدیدی به وودی آلن مواجه نیستیم. همان بی علاقگی و رخوت که در همه شخصیت های او پیدا می کنیم ، همان تقدیس گذشته و اوج شکوفایی سینما است. بیشتر فیلم های بعدی ریفکین شبیه نیمه شب پاریس است. گیل به عنوان نویسنده ای ناموفق ، در طول تاریخ به اوج شکوفایی ادبیات سفر می کند و می یابد که بزرگانی مانند همینگوی که ادبیات برای اوج ادبیات است ، تمایل دارند که به گذشته نگاه کنند و دوره های گذشته را ببینند.

طرز تفکر کمی پر از بدبینی و ناامیدی از ویژگی های بارز همه فیلم های وودی آلن بوده است. حتی ترس از بیماری که به نظر می رسد وودی آلن با آن دست و پنجه نرم می کند ، همانطور که قبلا در هانا و خواهرانش دیده شد ، مورت را در فیلم جدید آزار می دهد. اما مورت انگیزه های پنهانی برای این ترس دارد. وسیله ای برای رسیدن به یک زن زیبا. اگر وسوسه تماشای فیلم جدید کارگردان Anihal و Vicky Cristina arcelona می کنید ، پس از تماشای جشنواره Rifkin ، ادامه متن را بخوانید.

فیلم های آلن

الگوی فیلم سازی جشنواره Rifkin شبیه بسیاری از فیلم های وودی آلن است. زن و شوهری که رابطه آنها رو به زوال است به یک سفر می روند و هر یک به دیگری وابسته می شوند. آنها به تدریج از یکدیگر فاصله می گیرند و در روابط جدید خود جلو می روند. این ایده معمولاً با تمرکز بر زندگی در لحظه و اهمیت دادن به غریزه و میل همراه است. عشق پیری یکی از ایده هایی است که آلن در فیلم هایش جایگزین آن می شود. با این وجود خیانت مورت به همسرش پس از آگاهی وی از رابطه جدید خود آغاز می شود.

مورت همسرش را به عنوان یک فرد شکست خورده در تمام زمینه های زندگی خود از دست داده است ، کسی که نتوانسته است کتابی راضی کند که او را راضی کند ، فیلمساز نبوده و به عنوان منتقد سازوکار کنونی جشنواره مورد احترام نیست. حال ، بدون تأخیر ، برای جبران این میزان شکست ، عاشق اولین زنی می شود که در شهر می بیند. یعنی دکتر خوش سیمایی که در یک رابطه نامطلوب با یک نقاش خیانت گیر افتاده است. پیچیدگی های طرح وودی آلن بیش از این نمی رود.

فیلم تازه‌ی وودی آلن

نکته جالب

نکته خنده دار فیلم از آنجا شروع می شود که منتقد شکست خورده جشنواره ریفکین در رویاهای خود از فیلم های مورد علاقه خود بازدید می کند و در این فیلم ها نقش مردم را بازی می کند. ابتدا به دوران کودکی او در فیلم Citizen Kane می رویم و او با نام رزبد (نام سورتمه کودکی چارلز فاستر کین) بازی می کند. وودی آلن نام خود را به نام Mort Sled Rosebadkin داده است.

او سپس خود را در فیلم های دیگر می یابد. در نقش گیدو آنسلمی ، فیلمساز ناموفق فیلم هشت و نیم فیلم فردریکو فیلنی. در همین حال ، دلایل ناکامی های مورت به تدریج مشخص می شود. وقتی صحبت از توت فرنگی های وحشی می شود ، مورت در گفتگوی معشوقه و برادرش متوجه می شود که معشوقه اش او را به دلیل علاقه شدید به فیلم های فوق العاده هنری دوست نداشته است. معشوقه او تفریح ​​و سرگرمی می خواست ، اما او در مورد جان فورد و اورسون ولز به او گفت.

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پنج × 5 =