0

نقد فیلم Roman Holiday | عاشقانه‌ای میان یک پرنسس و خبرنگار

نقد فیلم Roman Holiday | عاشقانه‌ای میان یک پرنسس و خبرنگار

رسانه ها قادرند تصویری قدرتمند و خستگی ناپذیر از یک شاهزاده خانم ساده ، بی خبر از همه چیز ، با اعتقاد عمومی ایجاد کنند. اکنون ویلیام وایلر ، در قالب کمدی رمانتیک تعطیلات رومی ، شاهزاده خانم را از قصر بیرون می آورد و او را در خیابان های شهر رها می کند تا ماهیت واقعی خود را آشکار کند.

پرنسس آن (با بازی آدری هپبورن) رمی هالیدی یک شاهزاده خانم از کشوری ناشناخته است که تقریباً به هر کشوری قابل تعمیم است. پرنسسی که در قلب یک مراسم مصنوعی به دام افتاده و از واقعیت بیرون دیوارهای عمارتی که در آن زندگی می کند بی خبر است. پرنسسی که در طبیعت ساده و معصوم خود هیچ گونه درکی از هیچ مسأله سیاسی و اقتصادی نشان نمی دهد و در یک کلام شاهزاده ای که بین خود و افراد جامعه فاصله عمیقی دارد.

 اما چه چیزی این فاصله را ایجاد کرده است؟ یا به بیان بهتر ، کدام عنصر این شکاف را هر روز بیشتر می کند؟ بیایید با صدای روایی فیلم شروع کنیم ، که از تور اروپایی پرنسس برای عموم (از جمله ما مخاطبان) گزارش می دهد. گوینده ابتدا در مورد افتتاح چندین پروژه صحبت می کند ، گویی نقش شاهزاده خانم در آنها رنگارنگ است. سپس آنها در مورد لبخندی صحبت می کنند که با وجود مراسم مختلف که شاهزاده خانم در آن شرکت کرده است از روی لب هایش محو نمی شود. تصاویر همچنین سیل افرادی را نشان می دهد که از راه دور برای ملاقات شاهزاده خانم جمع شده اند.

 اما این فاصله را چه چیز به وجود آورده است

در تناسب قاب‌بندی‌های وایلر، پر واضح است که ادوات صحنه کاملا بر جثه کوچک پرنسس غالبند. او کاملا در این عمارتِ تشریفاتی تحت فشار است

برداشت اولیه ما از تماشاگران باید شبیه شنوندگان آن زمان باشد: یک شاهزاده خانم قدرتمند و خستگی ناپذیر که از همه مسائل اتحادیه اروپا آگاه است. اما ویلیام وایلر بستری را برای ما فراهم کرده است که به آرامی وارد حریم خصوصی شاهزاده خانم شویم و با واقعیت او بیشتر آشنا شویم. متناسب با قاب بندی ویلر ، واضح است که تجهیزات صحنه به طور کامل بر بدن کوچک شاهزاده خانم تسلط دارد. او در این عمارت تشریفاتی کاملاً تحت فشار است. جدا از این دیدگاه ، حالات چهره و رفتار او نیز نارضایتی درونی او را تأیید می کند. دلیل این ناراحتی را آینه هایی که به طور انگیزشی در دل فیلم تکرار شده اند به خوبی بیان می کند.

شاهزاده خانم هیچ هویتی برای خودش ندارد و پرتره های متعددی از او دیده می شود. او دائماً به شکل مناسک و دستورالعمل هایی که به او داده می شود ، عمل می کند. گویی در درونش یک خواسته سرکش و پنهان وجود دارد که هربار جلوی آینه ها می ایستد ، این دوگانگی و تناقض را در چشمان خود می بیند. او زندگی خارج از مناسک را می خواهد. او می خواهد از چنگال زندگی تحمیلی فرار کند. اما مجموعه ای از روابط تحمیلی ، با هدایت تبلیغات رسانه ای ، منجر به ایفای نقش او و اطرافیانش شده است. به خصوص شاهزاده خانم ، که به عنوان بازیگر اصلی پشت صحنه قدرت ، باید در همه جا حضور داشته باشد.

حالا شاهزاده وایلر اولین قدم را برای شکستن این ساختار مصنوعی بر می دارد. فرار از کاخ در شب ، که هم کمدی است و هم ما را از ادامه سرنوشت نگران می کند.

در ادامه جزییات بیشتری از داستان فیلم تعطیلات رمی فاش می‌شود

اما در طرف دیگر این پلتفرم کمدی عاشقانه ، خبرنگار و آس مفقودی به نام جو (با بازی گرگوری پک) قرار دارد که قرار است نماینده دو دیدگاه رسانه ها باشد. نگاه اول یک نگاه کاملاً سودمند است که همه چیز را شبیه همان کارت های قمار می بیند که باید با آن درآمد کسب کند. اما نگاه دوم عمیق تر است. نگاهی که می تواند با تأثیر مخرب رسانه ها مقابله کند و حریم شخصی یک شاهزاده خانم را حفظ کرده و او را آگاه کند. بله ، به نظر من ، حریم خصوصی یکی دیگر از موضوعاتی است که رمی هالیدی ویچز با هوشمندی به آن می پردازد. برای روشن شدن این نگرانی ، کافی است مسیر تغییر نگرش و گذار از نگاه اول به نگاه دوم را در قلب شخصیت جو مشاهده کنید. این گذار به طور همزمان با گذارهایی که در دیدگاه پرنسس در طول فیلم اتفاق می افتد مرتبط است. گذار از مکان داخل قصر به مکانی در قلب مردم که به خوبی قابل درک است. این فیلم بر اساس تأثیر دو طرفه جو و پرنسس بر یکدیگر است و در پایان فیلم درک جدیدی از خود به یکدیگر می دهد.

در جامعه ای که همه تشنه اطلاعات و اخبار داغ سفرهای شاهزاده خانم به دلیل همان تبلیغاتی هستند که روایت اصلی فیلم است ، یافتن او در قلب خیابان ها توسط یک خبرنگار می تواند تب رسانه ای را داغ کند. اما اولین قدم حتی یافتن شاهزاده خانم نیست. در عوض ، جو اساساً باید بفهمد که دختری که نیمه شب در خیابان ها پیدا کرد ، شاهزاده خانم است. این چه نوع شاهزاده خانم است که هیچ کس ، حتی یک روزنامه نگار ، نمی تواند چهره او را تشخیص دهد؟! (از قضا ، این خبر از همان فاصله عمیق این شاهزاده خانم با مردم است). حالا ، بعد از اینکه جو تصویری از شاهزاده خانم را در یکی از عکسهای روزنامه مشاهده کرد ، به او مانند یک کارت برنده در قمار نگاه می کند. قبل از هر روز صبح با شاهزاده خانم ، به همه وعده پول زیادی می دهد. برای این خبرنگار ، پرنسس آن یک شخصیت پر قامت است.

در جامعه‌ای که همگان

در دل فیلم‌های کمدی رمانتیک، وجه رمانتیک داستان همواره عامل قدرتمندی برای ایجاد تغییر و تحول در طرفین است. عاملی که می‌تواند جو از را از یک خبرنگار طمع‌کار، به یک عاشق مسئولیت پذیر بدل کند

جو همچنین از دوست عکاس خود کمک می گیرد. آنها به طور مخفیانه شروع به عکاسی از شاهزاده خانم می کنند و مدام برای او نقش بازی می کنند. هر عکسی مانند حمله به حریم خصوصی و فروش لحظات خصوصی شاهزاده خانم است.

اما شاهزاده خانم از زندگی خارج از چارچوب تشریفات لذت می برد. کسی که همه چیز برایش مهیا شده است بدون هیچ پولی در قلب جامعه باقی می ماند. این بار او قوانین زندگی در میان مردم شهر را به جای قوانین شاهزاده خانم نمی داند. اما نکته جالب برای شاهزاده خانم این است که در قلب خیابان ، خبری از آن مراسم نیست و خیلی زود می توان با روحیه آنها مطابقت داشت. از نظر بصری ، تغییرات شاهزاده خانم دیده می شود. از نحوه کوتاه کردن موهای خود ، نحوه لباس پوشیدن و نحوه ارتباط با دیگران. او فقط یک هویت جلوی آینه می بیند! خود واقعی اش!

در قلب فیلم های کمدی عاشقانه ، جنبه عاشقانه داستان همیشه یک عامل قدرتمند در تغییر مهمانی ها است. عاملی که می تواند جو را از یک خبرنگار حریص به یک عاشق مسئول تبدیل کند. در این صحنه است که عوامل شاهزاده خانم را می شناسند و می خواهند او را به قصر برگردانند و این جو است که باید از او مراقبت کند. رابطه جو با او (یا به قول خودش آنیا) به اوج خود رسیده است. جو دقیقاً در نقطه تلاقی فیلمنامه کلاسیک قرار دارد. فروش شاهزاده خانم به خاطر پول یا بودن با او؟ جالب است که پاسخ هیچ است. با پایانی کنایه آمیز روبرو خواهیم بود. جو در فکر محافظت از پرنسس و گرامی داشتن تغییری است که در نگرش خود ایجاد کرده است. او قرار نیست شاهزاده خانم را با خود داشته باشد. تنها چیزی که به دست می آورد درک جدیدی از خود ، شاهزاده خانم و حرفه اش است. او شاهزاده خانم را به عمارت باز می گرداند و در عوض ، با عشقی که به دست آورده است ، زندگی جدیدی را از سر می گیرد و درک جدیدی از رسانه ها دریافت می کند.

در دل فیلم‌های کمدی رمانتیک

جو در قامت خبرنگار، در نگاه اول پرنسس را مثل همان کارت‌های قمارش می‌بیند که حکم برنده شدن مقدار زیادی پول را برایش امضا می‌کند

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هشت + شش =