0

نقد فیلم «راه رفتن روی سیم»

نقد فیلم «راه رفتن روی سیم»

راه رفتن روی سیم فیلمی ساخته احمدرضا معتمدی است که در این مقاله نگاهی به آن می اندازیم. با نقد زومجی همراه باشید.

«راه رفتن روی سیم» جدیدترین اثر احمدرضا معتمدی است که قصد دارد با خطاب قرار دادن قشر خاصی از جامعه درباره دغدغه های آنها صحبت کند و در این بین داستان خودش را بگوید و مخاطب را مجذوب چالش های روایی خود کند. بدون شک ، در همه این موارد شکست می خورد. این فیلم که در جشنواره فیلم فجر امسال نیز به نمایش درآمد ، داستان گروهی از نوازندگان زیرزمینی است که قصد خروج از کشور را دارند و در این بین مشکلاتی در سر راه آنها ایجاد می شود.

«راه رفتن روی سیم»

داستان از آنجا شروع می شود که داوود ، پسر نوازنده تنبور ایرانی (با بازی احمد مهرانفر) در تهران به دنبال کار می گردد و در این بین با گروهی از نوازندگان زیرزمینی آشنا می شود و به آنها می پیوندد. این گروه قصد خروج از کشور و برگزاری کنسرت را دارد اما مشکلات به وجود می آید و تصمیم می گیرند برنامه سفر خود را تغییر داده و از مرز به صورت غیرقانونی عبور کنند. معتمدی در جدیدترین اثر خود جوانان جویای نام را هدف قرار داده است. نوازندگانی که ادعا می کنند حرف جدیدی برای گفتن دارند و حاضرند برای رسیدن به هدفشان دست به هر کاری بزنند. داستان به ظاهر فشرده و ساده است و می تواند مستقیماً به نقطه اصلی برسد و بدون حاشیه به پایان برسد ، اما متأسفانه فیلمنامه به گونه ای نوشته شده است که در طول داستان ما رویدادهای زیادی را می بینیم که همه آنها به جز حاشیه های اضافی برای ارائه و حرفی برای گفتن ندارند. داستان راه رفتن روی سیم مارپیچ تندی به سمت پایین می گیرد و در انتهای فیلم نه تنها هیچ پیشرفتی در زمینه قصه گویی نمی بینیم ، بلکه فقط شاهد افت فیلم هستیم و داستان بدتر می شود و بدتر که پیشرفت می کند راه رفتن روی سیم فیلمی است که از وسط شروع می شود ، بد می شود و بدتر به پایان می رسد! بخشهای اضافی ، حاشیه های بیهوده و رویدادهای بی اثر را می توان در این فیلم به وفور مشاهده کرد. در ابتدا ، فیلم موضوعی را لمس می کند که ظاهراً می تواند برای مخاطب بدون ابهام تعریف شود ، اما پس از آن فیلم فراتر از آن می رود و بیش از حد از پتانسیل خود صحبت می کند و عناصری را اضافه می کند. در قسمت های پایانی ، اپیزودهایی را می بینیم که قرار است هیجان را برای مخاطب به ارمغان بیاورد ، اما متأسفانه نه تنها این اتفاق نمی افتد ، بلکه رویدادها آنقدر سطحی ، مصنوعی و غیرمنطقی هستند که تماشاگران از تماشای بقیه فیلم جلوگیری می کنند. .

داستان از آنجایی شروع می‌شود

راه رفتن روی سیم فیلمی است که متوسط شروع شده، بد جلو می‌رود و افتضاح تمام می‌شود!

جدا از موضوع داستان و فیلمنامه که از بدترین قسمت های این فیلم هستند ، بازیگران بازیگری و فیلم نیز از مهمترین عوامل منفی آن هستند. این فیلم متشکل از جوانانی است که شغل آنها موسیقی است و هدف آنها پخش موسیقی خود است. جوانانی که این نقش ها را در فیلم ایفا می کنند ، ممکن است دستی در موسیقی و نواختن ساز داشته باشند ، اما مطمئناً بوی بازیگری نمی دهند. اجراها بسیار سطحی ، مصنوعی و عاری از کوچکترین حس انتقال به مخاطب هستند و مملو از اجراهای اضافی هستند. بازیگران سعی می کنند احساس نقش های خود را به مخاطب منتقل کنند ، اما نه تنها این اتفاق به هیچ وجه رخ نمی دهد ، بلکه تماشاگران با دیدن نقش هایی که در حال ایفای نقش هستند کاملاً حوصله خود را سر می برند و در نگاه اول متوجه می شوند که بازیگران مقابل آنها هستند. فقط اجراهای اضافی و هیچ احساسی منتقل نمی شود. آنها نمی کنند. این حتی در مورد نقش های اصلی فیلم (احمد مهرانفر ، اندیشه فولادوند و حامد کمیلی) نیز صادق است. مجموعه شخصیت ها و بازیگران فیلم Walking on Wire حرفی برای گفتن ندارند. نقشه ها توخالی هستند و محصول بیشتر توخالی است! قطعاً یکی از مهمترین عوامل منفی فیلم راه رفتن روی سیم ، نقش ها و بازی بازیگران آن است.

جدا از مسئله داستان و فیلمنامه

فیلم Walking on Wire ادعا می کند هنری است. فیلم می خواهد بگوید برای هنر ارزش قائل است. این را هم در قسمتهای کوچک و کوچک فیلم و هم در قسمتهای مهمتر و کلیدی می بینیم. متأسفانه به این موضوع به خوبی پرداخته نشده است و واضح است که فیلم فقط ادعا می کند که هنر ارزشمند است و جدا از این ادعا ، هیچ تلاش مفیدی در این راه انجام نمی دهد. این ادعای اضافی در قسمت پایانی فیلم به اوج خود می رسد و او با صدای بلند فریاد می زند که او بد است! این همان چیزی است که باعث می شود فیلم خیلی ضعیف به پایان برسد.

فیلم راه رفتن روی سیم ادعای هنری دارد.

فیلم راه رفتن روی سیم ارزش بصری و محتوایی ندارد. قسمت های کلی و کلیدی فیلم فقط به مسائل کلیشه ای می پردازد و مشکلات و تضادهای تکراری را در جامعه هدف قرار می دهد. از طرفی نه تنها بالغ نمی شود بلکه با گذشت زمان بدتر و بدتر می شود تا به اوج خود برسد و ثابت کند فیلم بسیار بد است. مطمئناً این فیلم ارزش وقت صرف شده توسط تماشاگران را ندارد و یکی از بدترین فیلم هایی است که امروز در سینمای ایران اکران شده است.

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × یک =