0

نقد فیلم Cruella | روایتی متفاوت از صد و یک سگ خالدار

نقد فیلم Cruella

Cruella به کارگردانی کریگ ژیلسپی قصد دارد داستان جدیدی از شخصیت شرور در رمان صد و یک سگ خالدار را روایت کند. اما نتیجه نهایی یک فیلم معمولی و شیک است که ایده های مشکوکی را در پشت دنیای مصنوعی خود دنبال می کند.

دیزنی به پیشینه یک شخصیت شرور بازگشت. این داستانی درباره زندگی و تولد کرولا و سابقش ، استلا است. دو شخصیت در قلب یک شخصیت که هر دو آنها را اما استون به تصویر کشیده است. طرح فیلم خطی و سرراست است. کرولا داستان زندگی خود را از دوران کودکی به ما می گوید تا ببینیم چگونه این شخصیت جذاب و شیک به شخصیتی بی رحم و کینه توز تبدیل می شود. شخصیتی که می توان آن را نوعی معادل زن جوکر در دنیای فانتزی دیزنی دانست. کرولی کریگ ژیلسپی و جوکر تاد فیلیپس هر دو داستان پیشین شخصیت های شیطانی خود را روایت می کنند – البته در دو دنیای دور.

کلید مواجهه با کروئلا این است که کاری به چفت و بست‌های داستانی و منطق روایی آن نداشته باشیم و آنچه که جلوی چشمانمان رژه می‌رود را بدون چون و چرا بپذیریم

شخصیت کرولا از زمانی که دودی اسمیت او را در یک صد و یک خال خال خلق کرد در بسیاری از فیلم ها و انیمیشن ها ظاهر شده است. کریگ ژیلسپی سعی کرده با رفتن به گذشته روایتی جدید و مدرن به این شخصیت بدهد. به این ترتیب ، فیلم سرنوشت این شخصیت را از دوران کودکی تا زمانی که در 2 ساعت و 15 دقیقه کرولا می شود دنبال می کند. داستانی در مورد مرگ استلا و تولد کرولا. اما تصور نکنید که ما با یک داستان پر فراز و نشیب همراه هستیم که شامل تکامل یک شخصیت می شود. ژیلسپی نیازی به گفتن داستان فانتزی ماجراجویی باورنکردنی خود نمی بیند.

بخش‌هایی از داستان فیلم

 در حقیقت ، کلید رویارویی با فیلم این است که هیچ ارتباطی با پیرنگ داستان و منطق روایی آن نداشته باشیم و آنچه را که بدون چشم داشت در مقابل چشم ما است بپذیریم. به عنوان مثال ، استلا به سادگی با آرایش کردن و رنگ کردن موهای خود و گذاشتن ماسک روی چشم هایش ، یک Corolla می شود. هیچ کس شک نمی کند که او همان بحث است ، تا زمانی که راوی آن را بخواهد. فیلمنامه مملو از این سوالات بی پاسخ است.

روایتی متفاوت از صد و یک سگ خالدار

در ابتدای فیلم ، استلا ، هوراس و جاسبر دست به سرقتهای کوچک می زنند و به تدریج دامنه کار خود را گسترش می دهند و به سارقان حرفه ای تبدیل می شوند. اما بالاخره وقت آن است که استلا رویای قدیمی خود را برآورده کند و وارد دنیای مد شود. البته ، برای دستیابی به این رویا ، او باید به نحوی در دم و دستگاه طراح لباس بزرگ ، بارونس فون هلمن نفوذ کند. البته او کار سختی در پیش ندارد. دو همدست دلسوز و زیرک او به سادگی او را به آنجا فرستادند و یک برگه رزومه جعلی طراحی کردند که مهر شده بود. وقت آن رسیده استلا از این دو جدا شود و به آرزوهایش برسد. با این حال ، جاسپر و هوراس نمی دانند که این آغاز تحول وحشتناک استلا است.

شیرین‌کاری‌های تماشایی، نقشه‌های زیرکانه و خرابکاری‌های مفرح، صحنه‌پردازی‌های شلوغ و خوش‌رنگ و تصاویر تزئینی و جلوه‌گر، همه‌ی جهان فیلم را تشکیل می‌دهند

ورود استلا به فروشگاه بزرگ بارونس به تدریج او را با حقایق زندگی گذشته خود روبرو می کند. حقایقی که او را از بارونس متمایز می کند. از اینجا همه چیز پیچیده تر می شود و اسرار واقعی از اینجا سرچشمه می گیرد. درگیری که در ابتدا با انتقام جرقه زده شد و در نهایت به نبرد قدرت تبدیل شد. دو شخصیت – کرولا و بارونس – که فاصله چندانی با یکدیگر ندارند و شباهت زیادی به یکدیگر دارند (با این حال ، با توجه به خلاصه داستان فیلم ، آنها از نظر خون مرتبط هستند) ، گویی نمایانگر دو دوره متفاوت هستند. یکی از گذشته و دیگری از آینده می آید. بنابراین درگیری بین این دو به معنای دیگری جنگ برای آینده است. آینده ای که شر می خواهد هوشمندتر ، چابک تر و مدرن تر است. اما چگونه فیلم می تواند این پیروزی را جشن بگیرد؟ جشن پیروزی شرارت آینده بر شر گذشته!

شخصیت شرور

صحنه‌هایی که قرار است داستان فیلم را جلو ببرند یا کارکردی دراماتیک برای ترسیم قوس شخصیتی کروئلا داشته باشند، نقش پاساژهای حوصله‌سربرِ میان صحنه‌های پرجنب‌وجوش فیلم را ایفا می‌کنند

این فیلم البته در آستانه آینده به پایان می رسد. آینده ای که احتمالاً به دنباله فیلم واگذار شده است. اما از آنچه در رمان صد و یک سگ خالدار در مورد این شخصیت ارائه شده است ، می دانیم که آینده فیلم در مورد چیست. شخصیتی شیطانی و بی رحم که توله سگ ها را می دزدد و از پوست آنها برای تهیه لباس های شیک استفاده می کند. این فیلم البته نشان می دهد که قهرمان ستیزی او نتیجه شرایط غم انگیز دوران کودکی اوست.

همچنین به نظر می رسد او بخشی از شرارت کرولا را از مادر واقعی خود به ارث برده است. شر داخلی که در فیلم با جلوه های جذاب ، دراماتیک و سرگرم کننده به تصویر کشیده شده است. بنابراین از آنچه گفته شد ، ترسناک نیست که فیلم چنین آینده ای را جشن بگیرد؟ آیا ترسناک نیست که فیلم جلوه ای جذاب و شیک از آنچه شر نامیده می شود ارائه دهد و فقط سعی می کند با لمس گذشته غم انگیز آن را تراژیک و همدل کند.

کرولا در جایی از فیلم به آرتی می گوید: “مردم باید به شخص شرور اعتقاد داشته باشند و من با کمال میل این خلا را پر خواهم کرد.” این دیالوگ توسط ژیلسپی در کرولا بخش دیگری از استراتژی هوشمندانه فیلم را توضیح می دهد. وقتی کرولا با لباس خیره کننده سیاه و سفید خال دار خود در مهمانی بارونس ظاهر می شود ، مشکوک است که او لباس جدید خود را از پوست سگ بارونس تهیه کرده باشد. ژیلسپی هوشمندانه موقعیت را طوری طراحی می کند که ما فکر می کنیم شاید کرولا واقعاً این کار را کرده است. با توجه به اطلاعاتی که از کرولا داریم ، این امر بعید نیست.

پیروزی کروئلا در رقابت

اما ژیلسپی با این گفتگوی کرولا به ما پاسخ می دهد: اگر شر اتفاق می افتد ، به این دلیل است که شما (تماشاگران) آن را دوست دارید! بنابراین ژیلسپی احتمالاً در حال جشن گرفتن چیزی است که ما ، تماشاگران ، مجذوب آن هستیم. این ترسناک تر نیست؟ سینمای معاصر می داند که چگونه از ایده کرولا – نیاز جامعه به بدمن – به نفع خود استفاده کند. موفقیت عظیم جوکر تاد فیلیپس احتمالاً تأیید این امر است.

در لحظه ای دیگر از کورولا ، شخصیت آرتی به استلا می گوید که “معمولی” بدترین توهینی است که می توان به شخص کرد. به نظر می رسد ژیلسپی تمام تلاش خود را کرده است تا داستان کلاسیک و آشنا شخصیت اصلی خود را مطابق با انتظارات امروز هالیوود نشان دهد. تصاویری دیدنی و پر زرق و برق با ریتمی پر جنب و جوش که روی هم قرار گرفته اند تا جلوه جدیدی به این تک نگاری قدیمی بدهند.

شیرین کاری های دیدنی ، طرح های هوشمندانه و خرابکاری های سرگرم کننده ، مناظر شلوغ و رنگارنگ و تصاویر تزئینی کل دنیای فیلم را تشکیل می دهد. این فیلم نه از طریق زندگی پر فراز و نشیب کرولا ، بلکه از طریق برنامه های هوشمندانه او و دو همدستش روایت می شود. صحنه هایی که قرار است داستان فیلم را پیش ببرند یا عملکردی دراماتیک برای به تصویر کشیدن قوس شخصیت کرولا دارند ، نقش گذرهای خسته کننده ای را بین صحنه های پر جنب و جوش فیلم بازی می کنند. در طول فیلم ، ما دائماً شاهد طرح ها ، ترفندها و ترفندهای مختلف کرولا و تیمش هستیم.

دیالوگ های شرور کروئلا

آنچه که می‌بینیم رژه‌ای بی‌وقفه از تصاویری پرزرق و بررق است. گویی شوی مُدی را می‌بینیم که طراح آن دیزنی است

نقشه های هوشمندانه بر اساس عنصر غافلگیری ، که به تدریج در مقیاس بزرگتر در طول فیلم بزرگتر می شوند ، تا هر بار دیدنی تر شوند. ما دائماً آنها را در حال اجرای برنامه های مختلف می بینیم. به عنوان مثال ، چگونه می توان گردنبند بارونس – که در اصل متعلق به مادر کرولا است – را از داخل گاوصندوق وی سرقت کرد ، یا ترفندهایی که آنها برای پیروزی کرولا بر بارونس به کار می برند. فیلم با پیروزی کرولا بر بارونس به پایان می رسد. جایی که با اجرای طرحی هوشمندانه از بارونس انتقام می گیرد.

 در این میان ، آنچه می بینیم رژه ای بی امان از تصاویر درخشان است. گویی ما شاهد یک نمایش مد هستیم که توسط دیزنی طراحی شده است. نمایشی که ما یکی از شرکت کنندگان در آن هستیم. مانند مهمانان در انتهای فیلم که بخشی از طرح کرولا هستند و تماشاگران منفعل جنجال بین این دو. ما تماشاگران آینده هستیم که قرار است ستایشگران این شرورهای آینده باشیم! شرورانی که از پوست حیوانات برای تهیه لباس های شیک و مجلل استفاده می کنند. این ترسناک نیست؟!

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک + شانزده =