0

نقد فیلم Fantasy Island

نقد فیلم Fantasy Island

جزیره فانتزی ، آخرین فیلم جف ودلو ، هیچ یک از تخیلات مخاطبانش را برآورده نمی کند.

 لطفا وقت خود را برای تماشای این فیلم تلف نکنید. این جمله ممکن است یک جمله غیر منطقی به نظر برسد. برای توصیه به دیگران برای دیدن فیلم. اما بگذارید این شدت انزجاری که از تماشای “جزیره فانتزی” دارم را در نظر بگیرم. اگر این پست بتواند کسی را از دیدن این فیلم باز دارد ، احتمالاً به هدف خود رسیده است! هر یک از فیلم های دیگر بلوم هاوس در سال جاری مانند مرد نامرئی و شکار گزینه های بهتری برای تماشا هستند. بگذارید با حرف آخر شروع کنم: اگر به دنبال تصاویر توریستی از یک جزیره زیبا هستید ، لحظاتی از فیلم ممکن است نیاز شما را برآورده کند. با این حال ، هیچ تضمینی وجود ندارد که شخصیت های اعصاب خرد کن فیلم و روایت آشفته آن فرصتی را برای لذت بردن از این مناظر دیدنی به شما بدهند.

فیلم جزیره فانتزی

“جزیره فانتزی” ظاهراً اقتباسی از مجموعه تلویزیونی به همین نام است که از سال 1977 تا 1984 از تلویزیون AC پخش شد. من نمی دانم کیفیت این نسخه تلویزیونی چند و چرا است ، اما کیفیت پایین اقتباس جدید است کافی است که حتی نسبت به نسخه اصلی ما را بدبین کند. بودجه نسبتاً کم 7 میلیون دلاری «جزیره فانتزی» ممکن است این تصور را برای ما ایجاد کند که با یک فیلم هیجان انگیز و ترسناک با رتبه  روبرو شویم که سرگرم کننده و لذت بخش باشد. اینها فیلمهای کم هزینه و آماتوری هستند که علی رغم کمبودهای فراوان ، به دلیل بازیگوشی که از خود نشان می دهند ، به تجربه های لذت بخشی تبدیل می شوند.

نمونه های آن بسیار زیاد است ، از فیلم ترسناک و کم ارزش فرقه ای The lair Witch Project تا فیلم ترسناک زامبی خنده دار The attery ، یکی از تحسین برانگیزترین فیلم های دهه گذشته با بودجه 6000 دلار. فیلم کوچک The End of a Compact attery World با تنها دو شخصیت اصلی گرفتار زامبی ها. زامبی هایی که شاید در طول تاریخ سینما اینقدر امن و خسته کننده نبوده اند. اما این فیلم اگرچه به نظر زمانبر می رسد اما با ایده های کوچک خلاقانه خود لحظات لذت بخشی را خلق می کند.

ایده‌های هوشمندانه

تجربه سرگرم کننده

فیلم هایی مانند «جزیره فانتزی» با شلوغی بی فایده خود قادر به دستیابی به چنین تجربه های سرگرم کننده ای نیستند. از ایده خلاقانه ای که به درستی برای آن هزینه شده و منجر به ایجاد یک لحظه یا موقعیت خاص می شود خودداری کنید. یک فیلمنامه تقریباً قانع کننده و یک طرح داستانی مبتنی بر ایده های فرعی هوشمندانه حداقل چیزی است که انتظار داریم. فیلمنامه ای که با کمک پرداخت نوآورانه و ایده های جدید در اجرا ، سرانجام به خلق فیلمی قابل قبول منجر خواهد شد.

اما در برابر “جزیره فانتزی” همه این انتظارات بیهوده به نظر می رسد. فیلم به جای قدم برداشتن در این مسیر ، با پرداخت ناشیانه و حفره های روایی خود دائماً چندین سوال را پیش روی ما قرار می دهد. روایت فیلم چگونه پیش می رود؟ چگونه شخصیت های یک فیلم می توانند اینقدر دافعه داشته باشند؟ با چه معیار و انگیزه ای باید این تصاویر متحرک را تماشا کنیم؟ بازی های آماتور بازیگران نچسب از فرصت هرگونه همراهی مخاطبان استفاده می کنند. روایت بی نظم و فریبنده فیلم که با پیچ و خم های مسخره پیش می رود ، تمایلی برای پیگیری داستان فیلم ایجاد نمی کند. این فیلم حتی از تنها نکته مثبت خود یعنی جزیره استفاده نمی کند. در این مکان جادویی وجود ندارد.

تغییر داستان فیلم

این فیلم همچنین دائماً در روایت خود تغییر جهت می دهد. از این نظر ، فیلم نیز پیچیده به نظر می رسد! آیا ما با یک فیلم ترسناک ، کمدی ، درام یا یک داستان رمز و راز انتقام جویانه طرف هستیم؟ این فیلم حتی در چند لحظه به مرحله عمل نزدیک می شود و در بعضی جاها مدل های فیلم های ماجراجویی و مأموریتی مانند ایندیانا جونز را پیدا می کند. بدیهی است که بسیاری از فیلمهای موفق را می توان نام برد که پتانسیل اصلی آنها در همان حرکت بین ژانرهای مختلف نهفته است. اما “جزیره فانتزی” همزمان نیست که به طور ناشیانه ای در هر یک از این ژانرها سرگردان است.

کمدی فیلم خنده دار نیست ، موقعیت های ترسناک آن ترسناک نیستند و پیچش های روایت آن به طرز شگفت انگیزی احمقانه است. این فیلم را فقط می توان یک کمدی ناخواسته نامید. کمدی ناخواسته ای که البته حتی در خنداندن مخاطب نیز توانایی ندارد! اما چرا فیلم به یک کمدی ناخواسته تبدیل می شود؟ دلایل مختلفی وجود دارد ، اما برخی از آنها به استراتژی فیلم برمی گردد. کمدی ناخواسته فیلم به طور متناقضی از جدی بودن آن ناشی می شود. این بدان معناست که ظاهراً فیلمساز و فیلمنامه نویس ایده هایشان را بسیار جدی گرفته اند.

همه داستان‌ها گفته شده‌اند

بخش‌هایی از داستان فیلم در ادامه لو می‌رود.

“همه داستانها گفته شده است.” این جمله را احتمالاً بارها شنیده ایم. اینکه هیچ داستان جدیدی برای گفتن وجود ندارد و فقط الگوهای قدیمی به روشی جدید و در یک زمینه جدید یا از منظری جدید بیان می شوند. اینکه این گفته چقدر درست است موضوع بحث ما در اینجا نیست ، اما قابل انکار نیست. به همین دلیل است که فیلمسازان همیشه به دنبال روایت های جدید و کشف امکانات بیانی جدید هستند. جف ودلوو در فیلم های خود به دنبال الگویی برای بیان داستانهای جدید (یا شاید از روی هیچ ایده ای) است که می توان از آن به عنوان طراحی خط داستانی بر اساس یک بازی فرضی نام برد.

الگویی که می تواند منجر به خلق فیلم هایی با موقعیت های ناب و جذاب شود. این الگو را می توان کم و بیش در بسیاری از فیلم ها دنبال کرد. به عنوان مثال ، دو بازی دیوید فینچر ، The Game و Fight Club ، تا حدودی به این مدل نزدیک هستند. یک نمونه هنری و جشنواره ای “خرچنگ” خرچنگ دریایی ساخته یورگوس لانتیموس است. فیلمی که مانند نمونه های مشابه ، دنیای ساختگی با قوانین خاص خود را دارد و شخصیت ها مانند قطعات بازی باید مطابق اصول آن عمل کنند.

آماده ای یا نه؟

Ready or Not به عنوان یک مثال اخیر و نزدیک به این الگو ، مقایسه خوبی با جزیره فانتزی است. شما آماده باشید یا نه ، داستان شخصیتی به نام گریس است که در شب عروسی خود متوجه می شود طبق سنت قدیمی خانواده شوهرش ، او مجبور است در یک بازی شرکت کند. بازی ای که گریس در ابتدا به عنوان یک شوخی سرگرم کننده تصور می کند ، اما به تدریج ابعاد جدی و ترسناکی به خود می گیرد. فیلم علاوه بر پایبندی به قوانین دنیای داستانی خود ، از جنبه ذاتی کمیک و پارودیک موقعیت روایی خود نیز آگاه است و در نتیجه ضمن جدی گرفتن ، از قضا موقعیت اصلی خود را از دست می دهد.

نتیجه این است که فیلم حرکتی ظریف بین الگوهای ژانر ایجاد می کند ، باعث ایجاد آدرنالین و هیجان در قسمت ها ، لحظات وحشت و در بعضی جاها لحن کمدی می شود ، در حالی که هر سه آنها به طور موازی در متن فیلم حضور دارند. به این ترتیب ، چه آماده باشید و چه نباشید ، به دلیل متن هوشمندانه و ایده های جذاب او و همچنین با کمک هزینه خلاقانه و بازیگران توانمندترش ، در نهایت به یک تجربه سرگرم کننده و سرگرم کننده تبدیل خواهد شد.

حقیقت یا جرئت

فیلم جرئت یا حقیقت

ودلو در فیلم Truth or Dare، Truth or Dare ، فیلم قبلی خود ، داستان سینمایی خود را بر اساس بازی پرطرفداری که عنوان فیلم از آن گرفته شده است ، بنا نهاد. فیلمی که کم و بیش الگویی شبیه به «جزیره فانتزی» دارد و از طرح بازی در روایت خود به عنوان یک فیلم ترسناک مافوق طبیعی استفاده می کند. در آن فیلم ، ودلو بازی حقیقت یا شجاعت را به بازی مرگ و زندگی تبدیل می کند. هر بازی قوانین خاص خود را دارد و جف ودلوو برخی از پیچش های داستانی این دو فیلم و همچنین تعلیق و خط داستانی آنها را از طریق همین قوانین شکل می دهد.

قوانینی که شخصیت های فیلم معمولاً از آنها بی اطلاع هستند و به تدریج در طول فیلم با آنها آشنا می شوند. به عنوان مثال ، شخصیت ها متوجه می شوند که هیچ راهی برای بیرون رفتن از بازی ندارند و اگر ادامه ندهند کشته می شوند. این به این معنی است که اگر حقیقت را نگویند یا جرات نکنند کشته خواهند شد. در نتیجه ، در هر دو فیلم با شخصیت هایی روبرو می شویم که با وسوسه انجام یک بازی مهیج ، خود را در دام به ظاهر وحشتناکی می اندازند که از آن اطلاع ندارند. بقیه فیلم با تلاش شخصیت ها برای فهمیدن راز بازی و فرار و گریز از آن شکل گرفته است.

شخصیت خیالی

در جزیره فانتزی دو قانون اصلی وجود دارد: اول اینکه هر چیزی در آن امکان پذیر است. به عنوان مثال ، ممکن است هر لحظه یکی از شخصیت های خیالی اش غیر منطقی بمیرد! همانند فیلم دو شخصیت پاتریک و جی دی در جریان حوادث غیر منطقی فیلم کشته می شوند. در این قسمت ، فیلم دست خود را تا جای ممکن کاملاً راحت و با سهولت باز گذاشته است. در بسیاری از صحنه های فیلم ، هر اتفاق غیرممکن رخ می دهد.

اتفاقاتی که احتمالاً فقط با گفت وگوی آقای روور توجیه می شود: “این جزیره است.” در حالی که کل فیلم پادرهوا از هر لحاظ گیج کننده و سنگین است. قانون دوم جزیره این است که هر میهمان مجاز است سناریو یا خیالی را انتخاب کند. البته فیلمنامه نویسان در کل فیلم از این قاعده پیروی نمی کنند. برای مثال ، جایی که شخصیت گوئن بدون هیچ توضیح خاصی تکامل می یابد و خیالی جدید می طلبد.

یک بازی جذاب و سرگرم‌کننده

فیلمی جذاب

این فیلم علاوه بر اینکه به دنیای داستانی خود پایبند نیست ، سعی می کند با توسل به پایین ترین ترفندهای روایی مخاطب خود را غافلگیر کند. بدترین آنها وقتی است که فیلم در انتها ناگهان به خیالی انتقام جویانه تبدیل می شود و بنابراین راز خود و جزیره را فاش می کند. پنج جوان احمق و خوشحال میهمان “جزیره فانتزی” می شوند. مکانی که رویاهای آنها را به واقعیت تبدیل می کند. اما آنها به تدریج متوجه می شوند که این یک رویا نیست بلکه یک کابوس است که اتفاق می افتد و آنها باید درک کنند که در شکنجه و کابوس چه کسی گرفتار شده اند.

آیا همه این شخصیت ها توسط خیالی احمقانه انتقام گیری ملانی جمع شده اند؟ جالب اینجاست که با وجود چنین روایت آشفته ای ، فیلم سعی دارد دنیای جعلی و بی معنی خود را جدی بگیرد. در حالی که همه اینها در بهترین حالت چیزی بیش از یک بازی جذاب و سرگرم کننده نیست. چگونه فیلمی که ناخودآگاه ظرفیت تقلیدی دارد ، خودش و منطق آبکی دنیای بی معنی اش را اینقدر جدی می گیرد؟ عارضه ای که در کنار مشکلات کوچک و بزرگ دیگر ، باعث شده هر دو فیلم اخیر ودلو یک تجربه بیهوده باشد.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 3 =