0

نقد فیلم The War with Grandpa – جنگ با پدربزرگ

نقد فیلم The War with Grandpa

جنگ با پدربزرگ ، با بازی چند بازیگر مشهور از جمله رابرت دنیرو ، فیلمی می شود که حداقل یک بار در کنار خانواده قابل دیدن است.

جنگ با پدربزرگ ، با بازیگران باتجربه و محبوب مانند رابرت دنیرو ، اوما تورمن و کریستوفر واکن ، می تواند نظر مخاطبان را جلب کند ، اما وقتی صحبت از یک فیلم کمدی با هدف سرگرمی کودکان و نوجوانان می شود ، و بیشتر فیلمی که قرار است برای سرگرم کردن یک خانواده ، نمی توان انتظار زیادی داشت. با این حال ، حضور چنین بازیگرانی می تواند یک سری انتظارات را ایجاد کند که ما می خواهیم در نقد این فیلم بگوییم ، این انتظارات چقدر درست و چقدر نادرست است.

جنگ با پدربزرگ ، اقتباسی از رمان کودکانه به همین نام ، داستان خانواده ای را دنبال می کند که پدربزرگ پیتر مجبور به زندگی با آنها می شود و حالا پیتر مجبور است اتاقش را به پدربزرگ و خودش را به اتاق زیر شیروانی بدهد. او می رود و با پدربزرگش جنگ را شروع می کند تا اتاقش را پس بگیرد.

فیلم The War with Grandpa

خلاصه داستان

حتی از خلاصه داستان فیلم به راحتی می توان فهمید که جنگ با پدربزرگ قرار است یک فیلم کاملاً کلیشه ای و تکراری باشد. موارد مشابه بسیاری وجود دارد که ما شاهد رقابت بین برادران یا پدر و پسر یا خواهر و برادر و غیره بوده ایم. در پایان ، نتایج این فیلم ها یکسان است و در مورد فیلم جنگ با پدربزرگ نیز همین امر وجود دارد ، و قرار نیست در طول فیلم غافلگیر شوید. یا اثری را تماشا کنید که سعی دارد کاری متفاوت انجام دهد.

مانند هر فیلم مشابه ، در جنگ با پدربزرگ شاهد رقابتی بین پیتر و پدربزرگ او هستیم که به تدریج به سایر اعضای خانواده آسیب می رساند و حتی در برخی از مواقع قرار است آنها در یک مسابقه گروهی شرکت کنند و سرانجام یک کارشکنی بزرگ اتفاق می افتد. این نشان می دهد که دود برای همه قابل مشاهده خواهد بود و هیچ کس برنده این مسابقه نیست.

فیلم جنگ با پدر بزرگ

جنگ با پدربزرگ اصلاً فیلم بدی نیست و اگر ابتدای فیلم را تحمل کنید ، بعداً در فیلم خیلی بهتر می شود ، اما فیلم می توانست در روابط پیتر و پدربزرگش بهتر عمل کند ، حداقل با کلیشه هایی مانند قلدرهای مدرسه یا یک خواهر کوچک. و بگذارید با خواهر بزرگتر که رابطه اش با مادرش رو به زوال است خنده دار نشویم و سازندگان حداقل می توانند این فرمول های تکراری را نادیده بگیرند و در عوض بیشتر در روابط بین شخصیت ها در طول فیلم تمرکز کنند.

صحنه های کمدی فیلم اکثراً قابل پیش بینی و تکرار هستند ، اما باز هم به لطف بازی خوب بازیگران و عملکرد خوب آنها ، چیزهای خوبی در فیلم دیده می شود. اگرچه حضور شخصی مانند تیم هیل که یکی از اصلی ترین سازندگان باب اسفنجی است ، به عنوان کارگردان در بهبود تصویر پردازی صحنه های کمدی در فیلم بی تأثیر نبوده است ، اما با این وجود فیلم در ایجاد یک فیلم خاص یک مشکل بزرگ دارد صحنه ای که در آینده درباره آن صحبت خواهیم کرد. در مجموع تیم هیل همان کاری را کرد که استودیو احتمالاً از او خواسته در فیلم انجام دهد.

مایش ارزش‌های یک خانواده

مشکلات پدر بزرگ

حتی مشکلات پدربزرگ پیتر در استفاده از فناوری مدرن مانند تلفن های هوشمند نیز در فیلم های کمدی امروز چیز جدیدی نیست و فیلمنامه بیشتر شبیه نویسندگانی است که هنگام نوشتن فیلمنامه چندین فیلم را در یک ژانر تماشا می کنند. حتی شروع جنگ نیز کاملاً قابل پیش بینی است ، کاری که هر دو طرف تمایلی به انجام آن ندارند ، اما دوست پیتر در مدرسه و دوست پدربزرگش آنها را به جنگ تشویق می کنند ، همین مسئله باعث تمایز فیلم می شود. قرار نیست این فیلم ذهن بیننده را آزار دهد و اگر از نگاه جوانی به فیلم نگاه کنیم ، این احتمالاً مشکل بزرگی نیست ، اما وقتی قرار است از نگاه یک بزرگسال به فیلم نگاه کنیم ،

مشکلات فیلم بارزتر است. گذشتن از این تکرارها و کلیشه ها ممکن است کمی دشوار باشد ؛ زیرا بیشتر این صحنه ها را چه در دوران کودکی و نوجوانی و چه در طول این سالها بارها دیده ایم و اکنون این صحنه ها بارها و بارها در طول فیلم تکرار می شوند.

صحنه های جالب فیلم

این همچنین فیلم را کاملا قابل پیش بینی می کند و ما می توانیم صحنه های فیلم ، از جمله قسمت آخر فیلم را با سهولت بیشتری پیش بینی کنیم. با این حال ، مانند فیلم های مشابه ، جنگ با پدربزرگ نیز پیامی مشابه دارد و آن نشان دادن ارزش های یک خانواده است.

این ممکن است یک پیام تکراری باشد و ما ممکن است فیلم را وسترن بدانیم ، اما باز هم این واقعیت که فیلمی بدون نمایش آن با موضوعات حاشیه ای و پر زرق و برق به چنین مسئله ای می پردازد قابل توجه است و نمی توان آن را نادیده گرفت. در هر صورت ، ما در دوره ای زندگی می کنیم که چنین ارزش هایی در بسیاری از تولیدات تلویزیونی و سینمایی کاهش یافته و حتی نادیده گرفته می شوند یا نادیده گرفته می شوند و چه خوب است که هر از گاهی در یک فیلم چنین ارزش هایی بدون توجه به آن حفظ شود تفاوت های فرهنگی. نمایش داده شود.

جایگاه خانواده همیشه مهم بوده است ، اما با گذشت سالها شاهد کمرنگ شدن نقش آن در بسیاری از آثار بودیم که ممکن است کمی آزار دهنده باشد و شاید به تصویر کشیدن چنین خانواده هایی حداقل در فیلم هنوز کمی دور باشد از واقعیت ، اما هنوز هم پیام خوب و دلگرم کننده ای به مخاطب می دهد.

فیلم The War with Grandpa موضوع ساده و تکراری

شخصیت رابرت دنیرو

این فیلم بازیگران شناخته شده و شناخته شده ای دارد و شاید انتظار نداشته باشیم که رابرت دنیرو یا اوما تورمان در چنین فیلم هایی حضور داشته باشند ، اما در واقع شاهد بازی خوبی از آنها هستیم و حداقل آنها برای نقشی که بر عهده گرفته اند ارزش قائل هستند . ما قرار نیست یک بازی بسیار خاص و متفاوت از آنها ببینیم ، اما نکته اینجاست که حتی در یک فیلم ساده و کلیشه ای ، آنها توانستند یک شیمی بسیار خوب و حتی دوست داشتنی ایجاد کنند و شاید فیلم می توانست بیشتر باشد از یک جفت دنیرو و تورمان در طول فیلم استفاده کنید تا بیشتر صحنه های مشترک آنها به صحنه های احساسی خلاصه شود.

شخصیت دنیرو بیشتر به جنگ با نوه هایش متمرکز است و طبیعتاً فیلم بیشتر به آنها متمرکز است ، که دنیرو توانست به خوبی با بازیگران کودک فیلم ارتباط برقرار کند و این باعث می شود که در روابط خانوادگی احساس بهتری داشته باشیم اما در پایان این رابطه به دو نوه کوچک او کاهش یافت و دختر دیگر خانواده عملاً نقش خاصی در وقایع فیلم ندارد و حتی این احساس را داریم که وی ممکن است یک شخصیت اضافی در فیلم باشد.

شخصیت اوما تورمن

با این حال ، هر یک از اعضای خانواده ، به ویژه شخصیت اوما تورمن یا راب ریگل ، می توانستند حضور بسیار پررنگ تری در صحنه های کمدی فیلم داشته باشند و حداقل در صحنه های کوتاهی که در فیلم دارند ، عملکرد معقولانه ای داشتند خوب. البته نباید فراموش کنیم که اگر قرار است فقط به دلیل لیست بازیگران فیلم به سراغ آن برویم ، بهتر است قبل از تماشای فیلم از آن پرهیز کنیم. زیرا فیلم قرار نیست همان چیزی باشد که شما انتظار دارید و فقط قرار است با یک کار خانوادگی برای کودکان و نوجوانان روبرو شوید.

اما در پایان ، همه شانس خود را در فیلم می یابند و آنها فقط شخصیت هایی نیستند که قرار است داستان فیلم را پیش ببرند یا صرفاً وسیله ای برای اتفاق افتادن هستند. جنگ با پدربزرگ مضمونی ساده و تکراری دارد و به سادگی و با تکرار برخورد می شود. بیننده خودش را می شناسد و قرار نیست فراتر از آنچه که قصد انجام آن را دارد ، برود و با روایتی ساده و کاملاً قابل پیش بینی و ترکیبی از شوخی هایی که ممکن است بارها دیده باشیم ، محصولی را ارائه می دهد که ممکن است رضایت اعضای یک خانواده را جلب کند. .

 فیلم افراد بزرگسال

فیلمی مناسب افراد بزرگسال

جنگ با پدربزرگ اصلاً فیلم بدی نیست و می تواند هر بیننده ای را به اندازه زمانی که برایش در نظر گرفته شده سرگرم کند و البته نباید انتظار خاصی از فیلم داشته باشیم و بدانیم قرار است با چه فیلمی روبرو شویم و این موضوع بدانید که هدف فیلم بزرگسالان نیست و اول از همه جلب توجه کودکان است.

همچنین ، این فیلم برای تماشای با افراد زیر سن قانونی و سایر اعضای خانواده بسیار مناسب است و ممکن است کاری بسیار به یاد ماندنی باشد و هرگز نباید ذهن شما را درگیر خود کند ، اما نمی تواند گزینه خوبی برای پر کردن وقت و سرگرمی باشد. و سرانجام ، این حداقل رضایت شما را برآورده خواهد کرد و همچنین خبر خوب این است که قرار نیست صحنه های غیر قابل تحمل بسیاری از کارهای مشابه را در فیلم ببینیم و فیلم سادگی خود را تا پایان حفظ خواهد کرد. البته اینها هنوز باعث نمی شود که کاستی ها و کلیشه های فیلم را نادیده بگیریم یا فراموش کنیم و شاید اگر این فیلم کمی احتیاط و محافظه کاری بیشتری از خود به جا می گذاشت ، شاید تأثیر بسیار بهتری نسبت به نسخه نهایی داشتیم.

برچسب‌ها:,

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سه × 2 =