0

معرفی سریال ملکه گدایان

معرفی سریال ملکه گدایان

ملکه گدایان یک درام اجتماعی / معمایی درباره کودکان کار با بازی باران کوثری ، آرمان درویش ، رویا نونهالی ، پانته آ بهرام و فرزاد فرزین است.

شبکه های نمایش خانگی و سیستم عامل های پخش آنلاین به تازگی به یکی از مناطق مورد علاقه فیلمسازان تبدیل شده اند. به طوری که بسیاری از بازیگران و کارگردانان به این رسانه آمده اند تا از طریق مجموعه بسترهای پخش آنلاین راهی جدید برای برقراری ارتباط با مخاطبان خود داشته باشند.

مخاطبانی که در این شرایط یک ساله شیوع تاج نه می توانند به سینما بروند و نه علاقه ای به تماشای سریال های رادیویی و تلویزیونی دارند. در این بین ، علاقه مخاطبان به این سکوها در طول اقامت در خانه خود و از طرف دیگر ، حضور کارگردانانی که علاقه ای به سریال سازی در تلویزیون با آن محدودیت های عجیب و غریب نداشتند ، بستر رسانه ای و متفاوتی را از کنونی شکل داده است. روند سریال سازی. خیلی چشمگیر نبوده است.

سریال تلویزیونی

اگرچه تماشای سریال های بی سیم و رادیویی تلویزیونی چیزی جز اتلاف وقت نیست ، اما در صورت عدم محدودیت ، حداقل در شبکه نمایش خانگی خروجی بهتری نسبت به تولیدات رادیویی و تلویزیونی حاصل شده است. حسین سهیلی زاده کارگردان سریال ملکه گدایان نیز بر اساس فرهنگ ، ادبیات و لحن سریال های رادیویی و تلویزیونی به عنوان کارگردانی وارد عرصه شبکه نمایش خانگی شده است. مخاطبان تلویزیون سهیلی زاده را با سریال های محبوبی چون فصالحه ، دلنوازان ، آوای باران و پریا می شناسند اما حضور او در شبکه نمایش خانگی با سریال مانکن بود.

سهیلی زاده با سریال مانکن در این بستر همان مسیر محبوب تلویزیون را ادامه داد و البته با فرمول خود مخاطبان عام را به خود جلب کرد. سهیلی زاده امسال سری دوم شبکه نمایش خانگی خود را با عنوان Queen eggars در یکی از شبکه های پخش آنلاین فیلم و سریال منتشر کرده است که در ادامه معرفی خواهیم کرد.

سریال ملکه گدایان

داستان فیلم

سریال ملکه گدایان در مورد پسری 30 ساله به نام البرز شمس (آرمان درویش) است که در آلمان زندگی می کند. وی در هامبورگ شیمی خوانده و نوعی نابغه و داروساز است. البرز با دختری به نام سارا (شبنم قربانی) آشنا می شود که در ایران زندگی می کند و برای معالجه بیماری پدرش به آلمان آمده و با او نامزد می کند. آنها قصد دارند در ترکیه ازدواج کنند زیرا البرز به دلایل نامعلومی نمی تواند به ایران بازگردد.

پدر و مادر البرزی خسرو و خورشید نیز در ایران زندگی می کنند. خورشید (پانته آ بهرام) و البرز در حال آماده شدن برای یک مراسم عروسی در ترکیه هستند ، زمانی که گزارش می شود پدرش در ایران سکته کرده و در کما است. البرز با گذشته ای مبهم از بازگشت به ایران می ترسد اما برای آخرین ملاقات با پدرش چاره ای جز بازگشت به ایران ندارد. اما به دلیل برخی مشکلات مجبور می شود که به عنوان قاچاقچی به ایران بیاید.

علی رغم اصرار زیاد مادر البرز برای بازگرداندن وی به ایران ، البرز تصمیم خود را گرفته است. هنگام بازگشت با انکار هویت واقعی خود توسط سارا و اطرافیان حتی مادرش روبرو می شود و هیچ کس او را نمی شناسد و با هویتی جدید به نام فرهاد بابایی خطاب می شود.

شروع داستان

سریال Queen of eggars شروع غافلگیرکننده و معمایی را برای شخصیت اصلی و مخاطب فراهم می کند. کارگردان به اندازه مخاطب س questionsالات شخصیت اصلی را درگیر می کند که به نوبه خود بیننده را درگیر یافتن س questionsالات خود می کند.

استفاده از تکنیک های تصویری سینمایی در تصویر و همچنین ایجاد گره های مداوم برای مخاطب ، از جمله ترفندهایی است که اکثر مخاطبان امروز را به خود جلب می کند. همچنین استفاده از موسیقی تیتراژ عاشقانه با صدای روزبه بمانی مانند موسیقی فرزاد فرزین در مجموعه مانکن و استفاده از بازیگر اصلی خوش تیپ از جمله عواملی است که به طور طبیعی بیننده اینگونه سریال ها را به خود جلب می کند. اما جدا از این ظواهر عوام فریبی ، مفهوم و ایده سریال ملکه گدا در ماهیت و محتوای آن چیست؟

ایده‌های تکراری

به جز ایده های تکراری برای تعجب مخاطب و بیش از حد دراماتیک کردن برنامه ها با موسیقی متن احساسی و پرحجم ، کارگردان در سریال ملکه گدا هیچ حرفی برای گفتن ندارد. بسیاری از س questionsالاتی که برای مخاطب به وجود می آید با دستی ترین پاسخ های نویسنده و کارگردان مواجه می شوند و فیلم نامه آنقدر حشره دار و ضعیف است که هیچ نقطه قوتی برای آن تصور نمی شود.

کارگردانی ملکه گدایان

بدتر از فیلمنامه و کارگردانی بازیگران فیلم Queen eggars است که نه تنها مصنوعی و ناشیانه است بلکه به اندازه بازیگران آماتور نیست. در انتخاب شخصیت های البرز و سارا ، قطعاً کارگردان می تواند کمترین نقاط ضعف سریال را با انتخاب های بهتر پوشش دهد.

به غیر از این دو ، باران کوثری و پانته آ بهرام و حتی رویا نونهالی در کلیشه ای ترین شکل خود ظاهر شده اند و تغییری در سبک بازی و لحن آنها دیده نمی شود. بهتر است در مورد بازی فرزاد فرزین صحبت نکنیم.

کارگردان فیلم ملکه گدایان حتی چارچوبی برای ساختار روایت خود ندارد و نمی داند که وقایع واقعی که به تصویر می کشد حتی یک صحنه در دنیای واقعی نیست. گویی کارگردان و نویسنده در دنیای دیگری زندگی می کنند که در روایت ، داستان ، مردم و وقایع به این بیان و فضا رسیده است. در غیر این صورت ، باور من برای این مخاطبان برای این مخاطبان امکان پذیر نیست. سریال ملکه گدایان نه تنها با واقعیت های جامعه امروز ارتباطی ندارد بلکه بازتاب آن در جامعه بیان نادرستی است.

تعصب و کلیشه

در کجای دنیای واقعی مردم این همه شعار ، تعصب و کلیشه می گویند؟ دیالوگ های مصنوعی و محتوایی که پس از دهه هفتاد منسوخ شده اند ، امروز به لطف نویسنده و کارگردان در سریال ملکه گداها دیده می شود.

پارادایم های جذب مخاطب

یکی از مهمترین پارادایم جذب مخاطب ، چه عمومی و چه خاص ، بعد سرگرمی سریال است که باعث می شود بیننده حتی برای تفریح ​​یا سرگرمی پای سریال بنشیند و به سریال جذب شود. ملکه متکدیان حتی این جنبه از سرگرمی را از دست می دهد و مخاطبان نیز همین کار را می کنند. از طرف دیگر ، تزریق هیجان و تعلیق با ایجاد یک معما ، طبیعتاً باید مبتنی بر منطق روایی یا حتی دراماتیک باشد ، اما در سریال ملکه گدا ، شاهد غیر منطقی بودن روند روایت هستیم.

همچنین این سریال در ادامه داستان خود تعادلی بین انتقال اطلاعات به مخاطب در اپیزودها ایجاد نمی کند و این مسئله باعث تمرکز بیننده از هر قسمت به قسمت دیگر می شود. اتفاقی که منجر به دلسرد شدن مخاطب از دنبال کردن قسمت های بعدی می شود.

سریال های ترکی

سریال Queen of eggars با استفاده از فرمول سریال های ترکی در متن یک داستان ماجراجویی سعی در ایجاد جلوه ای متفاوت دارد اما برخلاف سریال های ترکی با روابط مثلثی ، نظر مردم را به خود جلب نمی کند و مخاطب را در تعلیق و شوک نگه نمی دارد. مثل یک داستان تصادف

شخصیت های جدید

فاکتور مهم

افزودن شخصیت های جدید یک فاکتور مهم و تأثیرگذار در صنعت تولید سریال است ، اما حتی Queen of eggars سود کمی از این فاکتور دارد. قرار است شخصیت آریا با بازی محمدرضا غفاری ، که او نیز خواننده مشهور و عاشق افرا (باران کوثری) است ، اهمیت ویژه ای به سریال اضافه کند ، خصوصاً وقتی متوجه شویم مادرش لعیا (رویا نونهالی) خواهر خورشید است و در گذشته اتفاقی بین آنها افتاده است. اما واکنش های آریا به عنوان یک خواننده مشهور و مرفه واکنشی باورپذیر به حقیقت افرا نیست.

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هفده + 4 =