0

نقد فیلم Land

نقد فیلم Land

لند اولین تجربه بازیگر رابین رایت به عنوان کارگردان است. فیلمی که با اشاره به ژانر بقا و ژانر وسترن مسیر خود را طی می کند و سرانجام پس از یک باخت بزرگ پیشنهادی برای تسکین ارائه می دهد.

بحرانی که ادی با رابین رایت در لند روبرو شد بی شباهت به بحرانی نیست که جولی در فیلم ژلیت بینوش در فیلم آبی کریستوف کیشلوفسکی با آن دست و پنجه نرم کرد. زنانی که همسر و فرزندان خود را در یک تصادف از دست می دهند. در رنگ آبی ، این حادثه در همان صحنه اول نشان داده می شود و در لند ، واقعه مرگ به هیچ وجه نشان داده نمی شود. هر دو فیلم به نوعی به دنبال عواقب آن هستند. به دنبال اینکه شخصیت اصلی چگونه زندگی خود را ادامه خواهد داد؟ یا چگونه می تواند خودش را راحت کند؟

زندگی ادی

من قیاس بین این دو فیلم را انجام می دهم تا موقعیت خود را در مورد لند مشخص کنم. لند از نظر میزان موادی که برای پیشبرد اواسط فیلم لازم است و همچنین از لحاظ تعقیب در زمینه زندگی ادی و اندازه گیری دیدگاه های متنوع او نسبت به زندگی ، در سطح پایین تری از بلو قرار دارد. کیشلوفسکی از غیبت اولیه فیلم فقط بهانه ای روایی برای ژرف نگری در زندگی جولی استفاده می کند. زمینه روابط جولی و شوهرش بخوبی برای پر کردن اواسط فیلم و وقایع بعدی زندگی جولی به کار رفته است تا سرانجام به مفهوم بزرگتری برسد: این زن چقدر آزاد است؟ چگونه می تواند از شیشه خود بیرون بیاید و با دنیای خارج ارتباط برقرار کند؟ بنابراین ، فیلم او به اولین قسمت از سه گانه رنگ یا سه گانه آزادی ، برابری و برادری تبدیل می شود!

رابین رایت

اما از طرف دیگر ، رابین رایت در فیلم لند ، اگرچه او وارد رابطه رابطه ادی نمی شود و از این نظر فیلمنامه او در این میان کمی متوسط ​​است ، اما او با آبی و به نوعی به یک نقطه مشترک رسیده است ، یک مسیر جدیدتر طول می کشد. مانند جولی ، ادی تصمیم می گیرد محیط خانه قبلی خود را ترک کند. او می خواهد خودش را از دیگران جدا کند. در این بین ، یک سوال اساسی مطرح می شود. نقش نزدیکان به شخصی که با ضرر روبرو است چیست؟

آیا آنها می توانند برای زنانی مانند جولی و ادی تسکین دهند؟ اگر چنین است ، راه چیست؟ در زمانه ای که ادی در لند اساساً متوجه شده است که دیگر نیازی به تعامل و همدردی افراد دیگر (حتی خواهرش) ندارد و می خواهد از زندگی در شهر خارج شود و در یک کلبه در طبیعت به تنهایی زندگی کند. .

فیلم Land

بی نیاز از همراهی

در چنین شرایطی فیلمساز ابتدا زندگی ادی را به گونه ای دنبال می کند که همراهی او با او را بی نیاز کند. حضور ادی در کلبه ای در قلب طبیعت ، بدون تلفن همراه و ذخیره مواد غذایی کافی. در ابتدا ، این خاطرات خاطره انگیزی است که به ذهن ادی حمله می کند و ما را به رنج درونی او نزدیک می کند. رابین رایت کارگردان هیچ سرنخی از تاریخ زندگی این زن به ما نمی دهد. او فقط به جزئیات غیبت عاطفی همسرش می پردازد. با این حال ، ارتباط این لحظات ، حتی به طور مکرر ، تأثیری بر ما نمی گذارد ، بلکه فقط باعث می شود که برای شخصیت متأسف شویم و ایده ای بخریم.

داستان قوی

اما داستان آنقدر قوی است که ادی زبان طبیعت را به عنوان استعاره ای برای دنیای جدید نیاموخته و نمی تواند از خطرات آن مراقبت کند. او حتی توانایی شکار ندارد. این اولین جرقه هایی است که به ما ثابت می کند چرا شخصی به کمک و ارتباط با دیگران احتیاج دارد. به خصوص شخصیت های رنج دیده مانند ادی. اما فیلمساز نمونه بدی از کمک به ما نشان نمی دهد. به عنوان مثال ، آیا او به ما نمی گوید که ادی از چه نوع همدردی با دیگران متنفر است؟

آیا اساساً مشکلی در طبیعت کمک گرفتن وجود دارد یا قصد آن چیست؟ برای پر کردن این خلا in در فیلم ، باید خودمان را تصور کنیم. بنابراین احتمالاً ادی بدون کوچکترین درکی با همدلی مشکل دارد. یا بهتر بگویم ، او نیازی نمی بیند که غم و اندوه خود را با دیگران در میان بگذارد در حالی که واقعاً رنج نبرد.

کاراکتری از جنس میگل

کمک دیگران

با این تفاسیر ، ادی در موقعیتی قرار می گیرد که عملاً بدون کمک دیگران در طبیعت می میرد. جرقه رابطه اول زمانی شروع می شود که مردی به نام میگل هم ادی را نجات می دهد و هم تصمیم می گیرد از او مراقبت کند. میگل تقریباً نوعی شخصیت است که می تواند افرادی مانند ادی را به حالت عادی برگرداند و نوع ارتباطی را که می خواهند به آنها ارائه دهد.

شخصیت میگل شخصیت پردازی چندانی ندارد ، اما تقریباً ما را به یاد مردان سینمای غرب می اندازد که تنها و با شناخت کافی از محیط به گذشته دردناک معرفی می شوند. اشاره دیگر به ژانر وسترن جایی است که یک پرستار هندی با ادی رفتار می کند تا گرایشهای قابل تجدید ژانر را بیشتر تقویت کند.

احترام

میگل دقیقاً همان گونه که ادی می خواهد با او رفتار می کند. به خواسته های او احترام می گذارد. به حدی که حتی به درخواست ادی ، وی را به بیمارستان منتقل نکردند. چرا میگل می داند چگونه با ادی رفتار کند؟ پاسخ بعداً مشخص خواهد شد. میگل همچنین با فاجعه ای مانند آنچه برای ادی اتفاق افتاده روبرو است. پاسخ فیلمساز برای پیشنهاد راهی برای تخفیف این است: مصیبت زده بهترین شخصی است که می تواند مصیبت دیده دیگر را تسکین دهد.

این مطلب ادامه دارد … .

نظرات کاربران

دیدگاه ها پس از بررسی منتشر خواهند شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوزده − یک =